ounce

/ˈaʊns//aʊns/

معنی: اونس، چیز اندک، مقیاس وزنی برابر 31/1035 گرم
معانی دیگر: مقدار کم، (یکان وزن برابر با 28/35 گرم یا یک شانزدهم پوند) اونس (مخفف: oz)، رجوع شود به: fluid ounce، مقیاس وزنی برابر 5301/13 گرم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a unit of weight equal to one sixteenth of a pound or 28.350 grams in the avoirdupois weight system, and equal to one twelfth of a pound or 31.1051 grams in the apothecaries' weight and the troy weight systems. (abbr.: oz.)

(2) تعریف: see fluid ounce.

(3) تعریف: any tiny or very small amount.
مشابه: modicum

- He does not have an ounce of common sense.
[ترجمه mohiw.exol] او ( مذکر ) حتی اندکی عقل هم ندارد.
|
[ترجمه نام] او یک ذره هم عقل ندارد
|
[ترجمه گوگل] او یک ذره عقل سلیم ندارد
[ترجمه ترگمان] او یک ذره شعور مشترک ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: see snow leopard.

جمله های نمونه

1. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری از یک عالمه درمان بهتر است.

2. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری بهتر از یک عالمه درمان است.

3. there is not an ounce of truth in what she says
ذره ای واقعیت در حرف های او وجود ندارد.

4. An ounce of luck is better than a pound of wisdom.
[ترجمه MaryaM] یک ذره شانس بهتر از یک عالمه خرد است
|
[ترجمه گوگل]یک اونس شانس بهتر از یک کیلو خرد است
[ترجمه ترگمان]یک ذره شانس بهتر از یک پوند عقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A pound of care will not pay an ounce of debt.
[ترجمه M] یکم مراقبت. یک عالمه بدهی رو پرداخت نمیکنه
|
[ترجمه گوگل]یک پوند مراقبت یک اونس از بدهی را پرداخت نمی کند
[ترجمه ترگمان]یک پوند مراقبت، یک اونس بدهی را پرداخت نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An ounce of prudence is worth a pound of gold.
[ترجمه گوگل]یک اونس احتیاط یک پوند طلا می ارزد
[ترجمه ترگمان]یک اونس of ارزش یک پوند طلا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An ounce of prevention is worth a pound of cure.
[ترجمه دکتر میثم جهانبازی] پیشگیری بهتر از درمان است
|
[ترجمه گوگل]یک اونس پیشگیری ارزش یک پوند درمان را دارد
[ترجمه ترگمان]یک اونس جلوگیری ارزش یک پوند درمان را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An ounce is one sixteenth of a pound.
[ترجمه sevin] یک اونس، یک شانزدهم یک پونداست
|
[ترجمه گوگل]یک اونس یک شانزدهم پوند است
[ترجمه ترگمان]یک اونس یک اونس یک پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An ounce in liquid measure is different from an ounce in dry measure.
[ترجمه گوگل]یک اونس در پیمانه مایع با یک اونس در پیمانه خشک متفاوت است
[ترجمه ترگمان]یک اونس در اندازه گیری مایع با یک اونس وزن خشک متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you had an ounce of sense you wouldn't believe him!
[ترجمه Saeid.T] Sense اینجا به عقل اشاره میکنه. منظور همان حالیت بود عامیانه
|
[ترجمه گوگل]اگه یه ذره عقل داشتی باور نمیکردی!
[ترجمه ترگمان]اگر یک ذره شعور داشتی که حرفش را باور نمی کردی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you had an ounce of sense, you'd never have agreed to help him.
[ترجمه هااااااااا] هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
|
[ترجمه گوگل]اگر کمی عقل داشتی، هرگز حاضر نمی شدی به او کمک کنی
[ترجمه ترگمان]اگر یک ذره شعور داشتی، هرگز موافقت نمی کردی که به اون کمک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She summoned up every ounce of strength she possessed.
[ترجمه گوگل]او هر اونس قدرتی را که داشت جمع کرد
[ترجمه ترگمان]تمام قوایش را جمع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He has used up the last ounce of oil.
[ترجمه گوگل]او آخرین مثقال نفت را مصرف کرده است
[ترجمه ترگمان]او از آخرین اونس روغن استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There's not an ounce of truth in her story.
[ترجمه Amir khan] در زندگی او یک ذره صداقت وجود ندارد.
|
[ترجمه Maedeh] در داستان او ذره ای صداقت وجود ندارد
|
[ترجمه گوگل]یک ذره حقیقت در داستان او وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در داستان او ذره ای از حقیقت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His body was all muscle, with not an ounce of fat.
[ترجمه گوگل]بدن او کاملاً عضلانی بود، بدون ذره ای چربی
[ترجمه ترگمان]بدنش کاملا عضلانی بود و حتی یک ذره هم چربی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اونس (اسم)
ounce

چیز اندک (اسم)
ounce

مقیاس وزنی برابر 31/1035 گرم (اسم)
ounce

تخصصی

[مهندسی گاز] انس - واحدوزن
[ریاضیات] اونس، واحد وزن انگلیسی معادل یک شانزدهم

انگلیسی به انگلیسی

• unit of weight equal to 1/16 of a pound; unit of liquid measurement equal to 0.0284 of a litre; little bit, small amount
an ounce is a unit of weight equal to approximately 28.35 grams.
you can also refer to a very small amount of a quality or characteristic as an ounce.

پیشنهاد کاربران

1. اونس ( واحد وزن برابر با 28. 35 گرم ) 2. ( مجازی ) یک ذره. سر سوزنی
مثال:
perfume which cost a king’s ransom per ounce
عطری که هر اونس آن مقدار بسیار زیادی ارزش دارد.
An ounce is 28. 35 grams
کتاب reach2
ounce ( n ) ( aʊns ) ( abbreviation oz. ) =a unit for measuring weight, 1. 16 of a pound, equal to 28. 35 grams
ounce
اونس یا انس از واحدهای جرم، مقدار ناچیزی درحدود 28. 3 گرم
ounce
منابع• https://fa.m.wikipedia.org/wiki/اونس
اونس
یه ذره، سر سوزن، معادل ۲۸/۳۵
An ounce is 28. 35 grams
مقیاسی دربرابر ۲۸/۳۵گرم

بپرس