ought

/ɔːt//ɔːt/

معنی: باید، بایست، بایستی، باید و شاید
معانی دیگر: (با مصدر به کار می رود - مسئولیت یا وظیفه ی اخلاقی) بایستن، فرض است، (احتمال یا انتظار) قاعدتا باید، (برای ساختن زمان گذشته ought را با مصدر زمان گذشته ی فعل مورد نظر به کار می برند)، وظیفه، مسئولیت، رجوع شود به: aught، چیزی، هرچیز، آنچه (که)، صفر (0)، هیچ (بیشتر می گویند: nought)

بررسی کلمه

فعل کمکی ( auxiliary verb )
(1) تعریف: used to indicate what is considered to be morally correct or responsible behavior.

- We ought to help the poor.
[ترجمه حمید سانی] بهتره که به فقرا کمک کنیم ( درفارسی"باید"مثلhave to اجباریست درصورتیکه دراینجا مثلshould toمعنی اخلاقی داره )
|
[ترجمه گوگل] ما باید به فقرا کمک کنیم
[ترجمه ترگمان] ما باید به فقرا کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Ought we to refuse to fight if we believe that killing is wrong?
[ترجمه گوگل] اگر معتقدیم کشتن اشتباه است، آیا باید از جنگیدن خودداری کنیم؟
[ترجمه ترگمان] اگر باور کنیم که کشتن نادرست است، ما نباید از جنگیدن امتناع کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You ought not to break your word.
[ترجمه Sahar] شما نباید از حرف خودتان برگردید.
|
[ترجمه حمید سانی] نبایستی زیر قولتون بزنید
|
[ترجمه amir] شما نباید زیر حرفتان بزنید
|
[ترجمه گوگل] شما نباید قول خود را زیر پا بگذارید
[ترجمه ترگمان] تو نباید به قولت عمل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Oughtn't we to do what we know is right?
[ترجمه Massoud.jam] ما نباید کاری را که میدانیم درست است انجام دهیم؟
|
[ترجمه HEHE] نباید کاری رو انجام بدیم که میدونیم درسته؟
|
[ترجمه گوگل] آیا نباید کاری را انجام دهیم که می دانیم درست است؟
[ترجمه ترگمان] ما نباید کاری را که می دانیم انجام دهیم، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: used to indicate what is expected or probable based on logic.

- They said the flight is on time, so their plane ought to arrive soon.
[ترجمه فرزاد زارع] آنها گفتند که الان وقت پرواز است، بنابراین باید سریع به هواپیما باید وارد میشدند .
|
[ترجمه گوگل] آنها گفتند پرواز به موقع است، بنابراین هواپیمای آنها باید به زودی برسد
[ترجمه ترگمان] آن ها گفتند که پرواز در زمان است، بنابراین plane باید به زودی برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: used to indicate advisability or appropriateness.

- We ought to go home now before the snow gets heavy.
[ترجمه گوگل] قبل از اینکه برف سنگین شود، باید به خانه برگردیم
[ترجمه ترگمان] باید قبل از اینکه برف سنگین شود به خانه برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You ought to take your medication every day.
[ترجمه 😌] شما باید دارو را هر روز مصرف کید
|
[ترجمه گوگل] شما باید داروی خود را هر روز مصرف کنید
[ترجمه ترگمان] هر روز باید داروهات رو بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You ought to wear something more formal to the wedding.
[ترجمه گوگل] باید در عروسی لباس رسمی تری بپوشید
[ترجمه ترگمان] باید یه چیز رسمی برای عروسی بپوشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They ought not to speak so disrespectfully to their mother.
[ترجمه گوگل] آنها نباید اینقدر بی احترامی با مادرشان صحبت کنند
[ترجمه ترگمان] نباید این قدر به مادرشان بی احترامی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: used to express the speaker's opinion of what is proper or correct, even if the reality is different from this opinion.

- Why is this towel here in the living room? It ought to be in the bathroom.
[ترجمه گوگل] چرا این حوله اینجا در اتاق نشیمن است؟ باید تو حمام باشه
[ترجمه ترگمان] چرا این حوله اینجاست؟ باید توی حمام باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These kids ought to be in school, not out here on the streets.
[ترجمه گوگل] این بچه ها باید در مدرسه باشند، نه اینجا در خیابان
[ترجمه ترگمان] این بچه ها باید در مدرسه باشند، نه بیرون در خیابان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There ought to be a law to prevent this kind of thing from happening.
[ترجمه گوگل] باید قانونی وجود داشته باشد که از وقوع چنین اتفاقی جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان] باید قانونی وجود داشته باشد که از چنین چیزی جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. ought not to (or oughtn't to)
نبایستی،نمی بایستی،نباید

2. handguns ought to be outlawed
اسلحه ی کمری باید ممنوع اعلام شود.

3. he ought to pay his debts
او بایستی قرض های خود را بدهد.

4. one ought not apply the name of father to a person who abandons his children
به کسی که کودکان خود را رها می کند نباید نام پدر اطلاق کرد.

5. they ought not to let their children play in the street
آنها نباید بگذارند بچه هایشان در خیابان بازی کنند.

6. we ought to be compassionate toward those who are less fortunate than we are
ما باید نسبت به کسانی که به خوشبختی ما نیستند مهربان باشیم.

7. we ought to be easy on him
نباید به او سختگیری کنیم.

8. we ought to husband the country's natural resources
باید از منابع طبیعی کشور مدبرانه بهره برداری کنیم.

9. you ought to fulfill your duties toward your mother
تو باید به وظایف خود نسبت به مادرت عمل کنی.

10. you ought to have gone
بایستی رفته بودی،بایستی می رفتی

11. you ought to take better care of yourself
باید از خودت بهتر مراقبت کنی.

12. a judge ought to be impartial
قاضی باید بی طرف باشد.

13. the press ought not romanticize criminals
جراید نباید به تبهکاران جنبه ی آرمانی بدهند.

14. these shoes ought to fit you
این کفش ها باید به پای شما بخورد.

15. husbands and wives ought to understand each other
زن و شوهر باید با همدیگر تفاهم داشته باشند.

16. he believed that a university ought to be apolitical
او معتقد بود که دانشگاه باید از سیاست به دور باشد.

17. the result of the test ought to be positive
نتیجه ی امتحان باید قاعدتا مثبت باشد.

18. alcohol is bad for you, you ought to pack it in
الکل برای تو بد است،باید آنرا ترک کنی.

19. She was misplaced in that job; she ought to be doing something more creative.
[ترجمه گوگل]او در آن شغل نادرست بود او باید کاری خلاقانه تر انجام دهد
[ترجمه ترگمان]او در این کار اشتباه کرده بود؛ باید کار خلاقانه تری را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Everyone ought to rarefy his spiritual life.
[ترجمه گوگل]هر کس باید زندگی معنوی خود را کمیاب کند
[ترجمه ترگمان]همه باید از زندگی معنوی او پیروی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. I ought to begin to think of packing it in as a journalist.
[ترجمه گوگل]من باید به عنوان یک روزنامه نگار به فکر جمع کردن آن باشم
[ترجمه ترگمان]باید شروع کنم به فکر کردن به بسته بندی کردن آن به عنوان یک روزنامه نگار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Everything ought to be beautiful in a human being: face, dress, soul and idea.
[ترجمه گوگل]همه چیز در یک انسان باید زیبا باشد: صورت، لباس، روح و ایده
[ترجمه ترگمان]همه چیز باید در یک انسان زیبا باشد: صورت، لباس، روح و اندیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Political dishonesty ought to be plucked up by the roots.
[ترجمه گوگل]بی صداقتی سیاسی را باید ریشه کن کرد
[ترجمه ترگمان]عدم صداقت سیاسی باید از ریشه کنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باید (فعل)
must, maun, should, ought, shall

بایست (فعل)
must, should, ought, shall

بایستی (فعل)
ought, shall

باید و شاید (فعل)
ought

انگلیسی به انگلیسی

• need to, must; be obligated
if you say that someone ought to do something, or ought to have done it, you mean that it is the right thing to do, or that it would have been the right thing to do.
if you say that something ought to be true, you mean that you expect it to be true.

پیشنهاد کاربران

درستش اینه که. . .
درستش این است که. . .
باید، واجب است
مثال: You ought to apologize for what you said.
باید برای آنچه گفتی عذرخواهی کنی.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
had best ( do something )
spoken
ought to

ought to do something, had better do something
We’d best be getting back
If so, we had best listen closely, since we will not get another chance
موظف
تلفظ :
Aat 🇺🇸 آت
Ot 🇬🇧 اُت
و با to میادهمیشه ی همیشه
There ought to be a law
should
must
باید
That ought to do it: لازمه که این کار انجام بشه
ought to = should
If someone ought to do something then it is the right thing to do

بپرس