oud


(عربی - موسیقی) عود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stringed musical instrument that resembles a lute, used esp. in Africa and Asia.

پیشنهاد کاربران

( مخفف: OUD = Opioid Use Disorder )
🔸 معادل فارسی:
اختلال مصرف اپیوئید / وابستگی به مواد افیونی
در زبان محاوره ای:
اعتیاد به مواد افیونی، وابستگی به قرص های ضد درد، مصرف بی رویه اپیوئید
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( پزشکی – روان پزشکی ) :**
تشخیص بالینی برای فردی که مصرف اپیوئیدها ( مثل مورفین، فنتانیل، هروئین، اکسی کدون ) باعث اختلال در عملکرد روزمره، وابستگی جسمی یا روانی، و رفتارهای پرخطر شده
مثال:
OUD is a chronic condition that requires medical and behavioral treatment.
اختلال مصرف اپیوئید یک وضعیت مزمنه که نیاز به درمان پزشکی و رفتاری داره.
2. ** ( اجتماعی – بهداشت عمومی ) :**
اختلالی که با پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، و خانوادگی همراهه—از جمله بیکاری، طرد اجتماعی، و افزایش خطر مرگ ناشی از اُوردوز
مثال:
Communities affected by OUD face rising overdose deaths and strained healthcare systems.
جوامع درگیر با اختلال مصرف اپیوئید با افزایش مرگ ناشی از اُوردوز و فشار بر سیستم سلامت مواجه ان.
3. ** ( حقوقی – درمانی ) :**
در برخی کشورها، OUD به عنوان بیماری مزمن شناخته می شود و مشمول حمایت های درمانی، قانونی، و بیمه ای است
مثال:
Patients with OUD are eligible for medication - assisted treatment.
بیماران دارای اختلال مصرف اپیوئید واجد شرایط درمان دارویی کمکی هستند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
opioid addiction – opioid dependence – narcotic abuse – substance use disorder – opioid misuse
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
در دهه ی ۲۰۱۰ با گسترش بحران اپیوئید در آمریکا، این اصطلاح وارد ادبیات رسمی پزشکی و روان پزشکی شد
در DSM - 5 ( راهنمای تشخیصی روان پزشکی ) ، OUD به عنوان یک اختلال قابل تشخیص با معیارهای مشخص تعریف شده
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
- بحران OUD در آمریکا به عنوان یکی از بزرگ ترین بحران های سلامت عمومی شناخته می شه
- درمان OUD شامل داروهایی مثل متادون، بوپرنورفین، و نالوکسان، همراه با روان درمانی و حمایت اجتماعی است