otiose

/ˈoʊʃɪoʊs//ˈəʊʃɪəʊs/

معنی: مهمل، بی سود، بی مصرف، بی حرکت، بی نفع
معانی دیگر: (نادر) بی کاره، تنبل، بی حال

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: otiosely (adv.), otiosity (n.)
(1) تعریف: idle or lazy.
مترادف: idle, indolent, lazy, shiftless, slothful, sluggish
مشابه: languid, lethargic, listless

(2) تعریف: having no purpose or use; unnecessary or futile.
مترادف: futile, needless, pointless, unnecessary, useless
مشابه: dispensable, fruitless, good-for-nothing, idle, ineffective, nugatory, redundant, superfluous, vain, worthless

- The many otiose strokes characteristic of this handwriting make it gorgeous but difficult to read.
[ترجمه گوگل] ضربات otiose بسیار مشخصه این دست خط آن را زیبا اما خواندن آن را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان] بسیاری از characteristic این خط این خط را زیبا و زیبا می سازد اما خواندن آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The use of the word 'recumbent' is surely otiose after the word 'recline'.
[ترجمه گوگل]استفاده از کلمه «خوابیده» مطمئناً بعد از کلمه «خمیده» اشتباه است
[ترجمه ترگمان]استفاده از کلمه خوابیده مطمئنا بعد از کلمه لم داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Where else could they pick up that otiose rhetoric?
[ترجمه گوگل]آن‌ها از کجا می‌توانند آن لفاظی‌های غیرعادی را دنبال کنند؟
[ترجمه ترگمان]پس از کجا می توانستند آن rhetoric otiose را بردارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The linking commentary is often otiose and always plonking.
[ترجمه گوگل]تفسیر پیوند دهنده اغلب غیرمعمول است و همیشه در حال ترمیم است
[ترجمه ترگمان]تفسیر لینک اغلب otiose و همیشه plonking است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Begrimed by obscure use, otiose warehouses shadowed the rigid, corky bobbing of gulls.
[ترجمه گوگل]انبارهای اوتیوز که به دلیل استفاده نامشخص سرگردان شده بودند، بر موج صلب و چوب پنبه‌ای مرغان سایه انداخته بودند
[ترجمه ترگمان]انبارهای by با استفاده مبهم، انبارهای otiose که در زیر آب و هوا شناور بودند، شناور در آب و هوا شناور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To study the antitumor activity of otiose and coumarin in novobiocin.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه فعالیت ضد توموری اوتیوز و کومارین در نووبیوسین
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه فعالیت ضد توموری of و coumarin در novobiocin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Toward you, I will push away some otiose social partieses but some go home early, because I know that you would be very lonesome at home, and will be surprised for my load to be subjected to fear.
[ترجمه گوگل]به سمت تو، برخی از مهمانی های اجتماعی بد را کنار می زنم، اما برخی زود به خانه می روند، زیرا می دانم که تو در خانه بسیار تنها خواهی بود و از اینکه بار من در معرض ترس قرار گیرد، شگفت زده می شوی
[ترجمه ترگمان]برای شما، من برخی از partieses اجتماعی otiose را کنار می گذارم، اما برخی زود به خانه برمی گردند، چون می دانم که شما در خانه خیلی خلوت خواهید بود و از اینکه بار من در معرض خطر قرار دارند شگفت زده خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A lot of the time explain is otiose -the enemy believe you of hermeneutic, the friend doesn't need you of hermeneutic.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اوقات توضیح می دهند که اوتیوز است - دشمن شما را از هرمنوتیک باور می کند، دوست به شما نیازی به هرمنوتیک ندارد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اوقات توضیح otiose - دشمن به شما یاد هرمنوتیک را باور می کند، دوست به شما هرمنوتیک نیاز ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because abandon otiose burden, the life would be more fine.
[ترجمه گوگل]از آنجا که بار اوتیوز را رها کنید، زندگی بهتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای اینکه بار otiose را رها کنید، زندگی بسیار خوب خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fling abuses otiose of for no reason, the hope can have the voice of more reason.
[ترجمه گوگل]پرتگاه بی دلیل از otiose سوء استفاده می کند، امید می تواند صدای دلیل بیشتری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]سو استفاده از زیاده روی به هیچ دلیلی، امید می تواند ندای عقل بیشتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therefore, although there is a substantial overlap between section 1 and section section 15 is not otiose.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگرچه همپوشانی قابل توجهی بین بخش 1 و بخش 15 وجود دارد، otiose نیست
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگرچه همپوشانی قابل توجهی بین بخش ۱ و بخش ۱۵ وجود دارد، otiose نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This class system has long been regarded as functionally otiose.
[ترجمه گوگل]این سیستم طبقاتی مدت‌هاست که از نظر عملکردی غیر فعال در نظر گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]این سیستم از نظر عملکردی به عنوان تابعی از عملکرد شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hence, English company law has made the doctrine of ultra vires otiose by means of an express general clause.
[ترجمه گوگل]از این رو، حقوق شرکت های انگلیسی، دکترین ultra vires را با استفاده از یک بند کلی صریح تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]از این رو، قانون شرکت انگلیسی اصول فوق vires را با استفاده از یک عبارت عمومی بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Having a tool to won't be used however also is otiose, this is afraid is the worry of a lot of parents!
[ترجمه گوگل]داشتن ابزاری که استفاده نمی شود، با این حال otiose است، این ترس نگرانی بسیاری از والدین است!
[ترجمه ترگمان]با این حال، استفاده از ابزاری که نباید مورد استفاده قرار گیرد، otiose است، این ترس از بسیاری از والدین است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the again good domain name with achieve content again good formerly is not known by engine also be otiose!
[ترجمه گوگل]اگر نام دامنه دوباره خوب با محتوای بدست آمده دوباره خوب قبلاً توسط موتور شناخته نشده باشد، otiose باشد!
[ترجمه ترگمان]اگر باز هم نام دامنه خوب برای رسیدن به محتوا بار دیگر خوب شناخته شود، قبلا به وسیله موتور شناخته نشده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Because he does not know the skill of fishing, light has fishing rod is otiose.
[ترجمه گوگل]چون مهارت ماهیگیری را بلد نیست، میله ماهیگیری نور دارای اوتیوز است
[ترجمه ترگمان]چون او مهارت ماهی گیری بلد نیست، نور ماهی گیری otiose است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مهمل (صفت)
bad, neglectful, preposterous, meaningless, nonsensical, unworthy, trashy, otiose

بی سود (صفت)
unprofitable, bootless, profitless, otiose

بی مصرف (صفت)
useless, sodden, bootless, otiose, unemployed

بی حرکت (صفت)
still, vapid, frozen, otiose, static, stationary, motionless, immobile, unmoved, moveless, stabile

بی نفع (صفت)
otiose

انگلیسی به انگلیسی

• lazy; useless; futile

پیشنهاد کاربران

بپرس