ostomy


(جراحی - وصل کردن اندام توخالی به خارج از بدن یا به اندام توخالی دیگر) سوراخ پیوندی، استومی

جمله های نمونه

1. No one will know you have an ostomy unless you tell them.
[ترجمه گوگل]هیچ کس متوجه نمی شود که استومی دارید مگر اینکه به او بگویید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمیفهمه که تو یه \"ostomy\" داری مگر اینکه بهشون بگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective Through health education on the ureter-abdomen ostomy, in order to perform the treatment plan easily, prolong the life of patients, and raise the life quality.
[ترجمه گوگل]هدف از طریق آموزش بهداشت بر روی استومی حالب- شکم، به منظور انجام آسان طرح درمان، افزایش طول عمر بیماران و بالا بردن کیفیت زندگی
[ترجمه ترگمان]هدف از طریق آموزش بهداشتی در بخش ureter شکم، به منظور اجرای آسان طرح درمان، طول عمر بیماران را طولانی تر کرده و کیفیت زندگی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An external ostomy bag is no longer required.
[ترجمه گوگل]کیسه استومی خارجی دیگر مورد نیاز نیست
[ترجمه ترگمان]یک کیف دستی خارجی دیگر مورد نیاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some boxes used for ostomy products will now feature a perforated side opening. These boxes can still be opened from the top.
[ترجمه گوگل]برخی از جعبه هایی که برای محصولات استومی استفاده می شوند اکنون دارای یک دهانه جانبی سوراخ دار هستند این جعبه ها همچنان از بالا باز می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از جعبه های مورد استفاده برای محصولات ostomy در حال حاضر یک دهانه حفره دار هستند این جعبه ها هنوز می توانند از بالا باز شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To modify transverse colon loop ostomy operation.
[ترجمه گوگل]هدف اصلاح عمل استومی حلقه عرضی کولون
[ترجمه ترگمان]هدف اصلاح حلقه colon عرضی (ostomy)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At present the most people advocate make the ostomy, therefore the method is simple, damages few, after the technique, can also restore the gland function.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر اکثر افراد طرفدار استومی هستند، بنابراین روش ساده است، آسیب های کمی بعد از تکنیک، می تواند عملکرد غده را نیز بازیابی کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اغلب مردم از این روش استفاده می کنند، بنابراین روش ساده است، به تعداد کمی پس از این تکنیک، می تواند عملکرد غده را ترمیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our business includes ostomy care, urology and continence care and wound and skin care.
[ترجمه گوگل]کسب و کار ما شامل مراقبت از استومی، مراقبت از اورولوژی و مراقبت از ادرار و مراقبت از زخم و پوست است
[ترجمه ترگمان]کسب وکار ما شامل مراقبت های بهداشتی، اورولوژی، مراقبت های بهداشتی و مراقبت و مراقبت از پوست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To assist senior PM in optimizing ostomy care range product portfolio according to Corporate and local marketing strategies.
[ترجمه گوگل]برای کمک به PM ارشد در بهینه سازی سبد محصولات محدوده مراقبت از استومی مطابق با استراتژی های بازاریابی شرکتی و محلی
[ترجمه ترگمان]برای کمک به نخست وزیر در بهینه سازی پورتفولیوی محصول با توجه به استراتژی های بازاریابی و بازاریابی محلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All cases were definitely diagnosed and divided into stages via laparoscopy and according to stages lysis of adhesions or ostomy was performed laparoscopically.
[ترجمه گوگل]همه موارد به طور قطع تشخیص داده شده و از طریق لاپاراسکوپی به مراحل تقسیم شدند و بر اساس مراحل لیز چسبندگی یا استومی به روش لاپاراسکوپی انجام شد
[ترجمه ترگمان]تمام موارد به طور قطع تشخیص داده شدند و به مراحل مختلف از طریق laparoscopy تقسیم شدند و طبق مراحل lysis چسبندگی و یا ostomy performed انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Derby Xia now is Hess a Fielder Special educational institution elementary student, in his throat in-line trachea ostomy breather pipe.
[ترجمه گوگل]دربی شیا در حال حاضر هس یک دانش آموز ابتدایی موسسه آموزشی ویژه فیلدر است که در لوله تنفسی استومی نای در گلو قرار دارد
[ترجمه ترگمان]داربی Xia در حال حاضر یک موسسه آموزش ویژه موسسه آموزش ویژه Fielder است که در گلویش \"نای ostomy breather\" قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Use the drill bit included in the Micro Sensor Skull Bolt Kit to perform a cranial ostomy.
[ترجمه گوگل]برای انجام استومی جمجمه از مته موجود در کیت پیچ جمجمه میکرو سنسور استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از مته دریل برای اجرای یک جمجمه جمجمه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Vaseline gauze dressing was changed primarily for medical units, wound drainage, use ostomy lumen.
[ترجمه گوگل]پانسمان گاز وازلین عمدتاً برای واحدهای پزشکی، زهکشی زخم، استفاده از لومن استومی تغییر یافت
[ترجمه ترگمان]پوشش گاز پانسمان شده در درجه اول برای واحدهای پزشکی، فاضلاب زخم و استفاده از لومن به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To assist senior PM in designing promotional items and brochures for ostomy care marketing.
[ترجمه گوگل]برای کمک به PM ارشد در طراحی اقلام تبلیغاتی و بروشورهای بازاریابی مراقبت از استومی
[ترجمه ترگمان]برای کمک به نخست وزیر در طراحی اقلام تبلیغاتی و بروشورهای تبلیغاتی برای بازاریابی مراقبت های بهداشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When the cyst is big or manifests suddenly repeatedly, should make the vestibule big gland cyst incision ostomy or the cyst excision technique.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کیست بزرگ است یا به طور ناگهانی به طور مکرر ظاهر می شود، باید دهلیز غده بزرگ کیست برش استومی یا روش برش کیست
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کیست بزرگ است یا به طور ناگهانی به طور ناگهانی آشکار می شود، باید یک برش بزرگ شامل برش و یا تکنیک برش کیست ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surgical opening of an organ to allow for the secretion of waste, opening of the intestines (medicine)

پیشنهاد کاربران

The surgical creation of an artificial opening to the body surface
ex. : A colostomy
In medical terminology
Ostomy=communication

بپرس