ostium


معنی: مدخل، روزنه
معانی دیگر: (کالبدشناسی) روزن، دهانه

جمله های نمونه

1. Results The ostium of the frontal sinus was identified in all patients without serious complications.
[ترجمه گوگل]ResultsThe استیوم سینوس فرونتال در تمام بیماران بدون عوارض جدی شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]نتایج The در تمامی بیماران بدون عوارض جدی شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Programmed stimulation was delivered at coronary sinus ostium, distal coronary sinus and lateral wall of left atrium.
[ترجمه گوگل]تحریک برنامه ریزی شده در استیوم سینوس کرونری، سینوس کرونری دیستال و دیواره جانبی دهلیز چپ انجام شد
[ترجمه ترگمان]تحریک Programmed در سینوس کرونری، سینوس کرونری و دیواره های جانبی دهلیز چپ انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At open-heart surgery. . . ostium primum and secundum defects were corrected.
[ترجمه گوگل]در جراحی قلب باز عیوب ostium primum و secundum اصلاح شد
[ترجمه ترگمان]در عمل جراحی قلب، آسمان دهم و secundum تصحیح شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She has one, two, a third ostium.
[ترجمه گوگل]او یک، دو، یک استیوم سوم دارد
[ترجمه ترگمان] اون یکی، دو، سومی ostium داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However Cuzco inserted mercilessly and the uterine ostium is exposed.
[ترجمه گوگل]با این حال کوزکو بی‌رحمانه وارد بدن می‌شود و دهانه رحم آشکار می‌شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، Cuzco بی رحمانه وارد شد و the رحمی در معرض دید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The patency of maxillary sinus ostium maintained well in 33 cases, stenosed in 7 cases. The diseased middle tu. . .
[ترجمه گوگل]باز بودن استیوم سینوس ماگزیلاری در 33 مورد به خوبی حفظ شد و در 7 مورد تنگی داشت وسط بیمار تو
[ترجمه ترگمان]The سینوس فک بالا در ۳۳ مورد به خوبی حفظ شدند وسط بیمار و بیمار …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion: The key for transnasal endoscopic surgery is resection of the anatomical variation of ostiomeatal complex but not enlargement of the ostium maxillary.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: کلید جراحی آندوسکوپی ترانس بینی برداشتن تغییرات آناتومیکی کمپلکس استیوم‌آتال است اما بزرگ‌شدن استیوم فک بالا نیست
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: کلید جراحی endoscopic endoscopic، resection از تغییرات تشریحی مجموعه ostiomeatal است اما بزرگ کردن فک بالا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion The results suggest that management of anatomic variations surrounding the ostia is very important in the treatment of maxillary ostium.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نتایج نشان می‌دهد که مدیریت تغییرات آناتومیک اطراف استخوان در درمان استیوم ماگزیلا بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نتایج نشان می دهد که مدیریت تغییرات اقلیمی اطراف the در رفتار فک بالا بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This technique enables a "single shot" PVI by placing the balloon at the PV ostium and ablating circumferentially around the PV ostia with a single energy application, the researchers explain.
[ترجمه گوگل]محققان توضیح می‌دهند که این تکنیک با قرار دادن بالون در دهانه PV و فرسایش محیطی اطراف اوستیوم PV با یک کاربرد انرژی، یک PVI "تک شات" را ممکن می‌سازد
[ترجمه ترگمان]محققان توضیح می دهند که این تکنیک با قرار دادن بالون در the PV و ablating circumferentially در اطراف PV با یک کاربرد انرژی واحد، یک \"تیر تک شلیک\" را ممکن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. During urgent cardiac catheterization, the 6-French diagnostic catheter recorded severe pressure damping during cannulation of the ostium of the left coronary artery.
[ترجمه گوگل]در طول کاتتریزاسیون فوری قلب، کاتتر تشخیصی 6 فرانسوی میرایی فشار شدید را در حین کانولاسیون استیوم شریان کرونر چپ ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]در طی catheterization قلبی حاد، catheter تشخیصی ۶ - فرانسوی یک میرایی فشار شدید را در طول cannulation از سرخرگ ریوی چپ ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A mucocele is an encapsulated fluid collection which occurs due to obstruction of a paranasal sinus ostium.
[ترجمه گوگل]موکوسل یک مجموعه مایع محصور شده است که به دلیل انسداد استیوم سینوس پارانازال ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]A یک مجموعه سیال encapsulated است که به علت ممانعت از سینوس paranasal رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mucoceles are encapsulated, expansile fluid collections in the paranasal sinuses which occur due to obstruction of a paranasal sinus ostium.
[ترجمه گوگل]موکوسل‌ها مجموعه‌های مایع منبسط و محصور شده در سینوس‌های پارانازال هستند که به دلیل انسداد استیوم سینوس پارانازال ایجاد می‌شوند
[ترجمه ترگمان]Mucoceles دارای مجموعه های مایع expansile در sinuses paranasal هستند که به علت ممانعت از سینوس paranasal رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The complication were mainly infections. They are very common in the urinary system, next came the infection of abdominal incision, infection of ostium vaginae and bleeding, etc.
[ترجمه گوگل]عارضه عمدتاً عفونت بود آنها در سیستم ادراری بسیار شایع هستند، بعد از آن عفونت برش شکم، عفونت دهانه واژن و خونریزی و غیره آمد
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی بیشتر ناشی از عفونت بود آن ها در سیستم ادراری خیلی رایج هستند، بعد عفونت برش شکمی، عفونت of vaginae و خونریزی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The membranes may be held in place over the ostium of the atrial appendage or fill the inside of the atrial appendage.
[ترجمه گوگل]غشاها ممکن است روی دهانه زائده دهلیزی قرار گیرند یا داخل زائده دهلیزی را پر کنند
[ترجمه ترگمان]غشاها ممکن است به جای ضمیمه of یا در داخل دستگاه مخصوص دهلیزی، در محل نگهداری شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Antralchoanal polyps present as mucoid masses originating at the maxillary antrum extending through a sinus ostium to the choana.
[ترجمه گوگل]پولیپ‌های آنترالکوآنال به صورت توده‌های موکوئیدی که از آنتروم فک بالا منشا می‌گیرند ظاهر می‌شوند و از طریق استیوم سینوسی به سمت کوآنا امتداد می‌یابند
[ترجمه ترگمان]polyps Antralchoanal به صورت توده mucoid که از استخوان آرواره بالا نشات می گیرند و از طریق مجرای سینوسی به سمت راست کشیده می شوند، وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدخل (اسم)
access, entry, portal, entrance, gateway, gate, entree, mouth, firth, estuary, foreword, ostium

روزنه (اسم)
scuttle, hatch, aperture, orifice, window, hole, pore, outlet, clearance, loophole, peephole, peep, casement, slit, fossa, eyelet, foramen, ostium

انگلیسی به انگلیسی

• opening in a tubular organ (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس