osteosarcoma

جمله های نمونه

1. Osteosarcoma is not usually classified with hormonal cancers, but its onset largely coincides with the final hormonal growth spurt in teenagers.
[ترجمه گوگل]استئوسارکوم معمولاً با سرطان های هورمونی طبقه بندی نمی شود، اما شروع آن تا حد زیادی با جهش نهایی رشد هورمونی در نوجوانان همزمان است
[ترجمه ترگمان]Osteosarcoma معمولا با سرطان های هورمونی طبقه بندی نمی شود، اما هجوم آن تا حد زیادی با رشد هورمونی نهایی نوجوانان همزمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Osteoblastoma and osteosarcoma showed bony intensity on CT and low signal on MRI with soft tissue mass in osteosarcoma .
[ترجمه گوگل]استئوبلاستوما و استئوسارکوم در CT شدت استخوانی و در MRI سیگنال کم با توده بافت نرم در استئوسارکوم نشان دادند
[ترجمه ترگمان]Osteoblastoma و osteosarcoma شدت استخوانی روی CT و سیگنال کم را نسبت به MRI با جرم بافت نرم در osteosarcoma نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The imaging features of parosteal osteosarcoma are characteristic and are important in the diagnosis and surgical treatment of this disease.
[ترجمه گوگل]ویژگی های تصویربرداری استئوسارکوم پاروستئال مشخصه و در تشخیص و درمان جراحی این بیماری مهم است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های تصویربرداری parosteal osteosarcoma از مشخصات هستند و در تشخیص و درمان این بیماری مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions: The imaging features of parosteal osteosarcoma are characteristic and are important in the diagnosis and surgical treatment of this disease.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: ویژگی‌های تصویربرداری استئوسارکوم پاروستئال مشخصه و در تشخیص و درمان جراحی این بیماری مهم است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ویژگی های تصویربرداری of osteosarcoma ویژگی هستند و در تشخیص و درمان این بیماری مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Osteoid production by a sarcoma is diagnostic of osteosarcoma.
[ترجمه گوگل]تولید استوئید توسط سارکوم تشخیصی استئوسارکوم است
[ترجمه ترگمان]تولید osteoid توسط یک sarcoma تشخیصی از osteosarcoma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Purpose:To improve recognition of roentgenographic findings for Extraskeletal Osteosarcoma.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود تشخیص یافته های رانتژنوگرافی برای استئوسارکوم خارج اسکلتی
[ترجمه ترگمان]هدف: بهبود شناسایی یافته های roentgenographic برای Extraskeletal Osteosarcoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Infestation with the parasite Spirocerca lupi can cause osteosarcoma of the esophagus.
[ترجمه گوگل]آلودگی به انگل Spirocerca lupi می تواند باعث استئوسارکوم مری شود
[ترجمه ترگمان]infestation با انگل Spirocerca میتونه موجب osteosarcoma مری بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is a radiograph of an osteosarcoma involving the metaphyseal region of the distal femur.
[ترجمه گوگل]این رادیوگرافی از یک استئوسارکوم است که ناحیه متافیزال دیستال فمور را درگیر می کند
[ترجمه ترگمان]این a از an است که شامل ناحیه metaphyseal از استخوان ران دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ALSF-funded projects include research on leukemia, Wilm's tumor, osteosarcoma, and neuroblastoma.
[ترجمه گوگل]پروژه هایی که توسط ALSF تامین می شود شامل تحقیق در مورد لوسمی، تومور ویلم، استئوسارکوم و نوروبلاستوما است
[ترجمه ترگمان]این پروژه ها شامل تحقیقات در زمینه سرطان خون، تومور Wilm، osteosarcoma و neuroblastoma می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In osteosarcoma, the biologic and clinical significance of C - erbB 2 expression is less clear.
[ترجمه گوگل]در استئوسارکوم، اهمیت بیولوژیکی و بالینی بیان C-erbB 2 کمتر واضح است
[ترجمه ترگمان]در osteosarcoma، بیولوژیکی و اهمیت بالینی حالت C - erbB ۲ کم تر واضح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unfortunately she was diagnosed to have osteosarcoma of tibia (lower limb bone cancer) in November last year .
[ترجمه گوگل]متأسفانه در نوامبر سال گذشته تشخیص داده شد که او به استئوسارکوم تیبیا (سرطان استخوان اندام تحتانی) مبتلا شده است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه در ماه نوامبر سال گذشته تشخیص داده شد که او در ماه نوامبر سال گذشته osteosarcoma of (سرطان استخوان پایینی)داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This osteosarcoma arising in the metaphysis at the upper tibia of a teenage boy breaks through the bone cortex and extends into soft tissue.
[ترجمه گوگل]این استئوسارکوم که در متافیز در تیبیای فوقانی یک پسر نوجوان ایجاد می شود، از قشر استخوان می شکند و به بافت نرم گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]این osteosarcoma در the بالایی یک پسربچه نوجوان از قشر استخوان عبور می کند و به بافت نرم تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is an osteosarcoma ( a variant known as parosteal osteogenic sarcoma ) of bone.
[ترجمه گوگل]این یک استئوسارکوم (نوعی شناخته شده به عنوان سارکوم استخوانی پاروستئال) استخوان است
[ترجمه ترگمان]این یک osteosarcoma (نوعی که به نام parosteal osteogenic sarcoma شناخته می شود)استخوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods 15 patients with osteosarcoma intercurrent pathological fracture in extremity were given holistic nursing.
[ترجمه گوگل]Methods15 بیمار مبتلا به استئوسارکوم شکستگی پاتولوژیک میان جریان در اندام پرستاری جامع داده شد
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۵ بیمار مبتلا به شکستگی pathological intercurrent در extremity به سالمندان کل نگر داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cancer of the bones

پیشنهاد کاربران

استخوان گوشت چنگار ( اسم ) : تومور بدخیم سلول های استخوانی
یه نوع سرطان استخوان هستش
سرطان استخوان

بپرس