• : تعریف: a condition of the bone characterized by porosity and brittleness, accompanied by pain, skeletal deformities, or decreased height, and occurring esp. in women past menopause.
جمله های نمونه
1. Many people won't know they have osteoporosis until there's a nasty break.
[ترجمه هادی] بسیاری از مردم تا زمانی که یک شکستگی ناخوشایند به وجود نیاید متوجه پوکی استخوان نمی شوند
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم تا زمانی که یک استراحت ناخوشایند رخ ندهد، متوجه پوکی استخوان خود نخواهند شد [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نمی دانند تا زمانی که یک جدایی ناخوشایند وجود داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Osteoporosis Otherwise known as brittle bone disease, osteoporosis is a major cause of disability and premature death.
[ترجمه گوگل]پوکی استخوان که در غیر این صورت به عنوان بیماری استخوان شکننده شناخته می شود، پوکی استخوان یکی از دلایل اصلی ناتوانی و مرگ زودرس است [ترجمه ترگمان]پوکی استخوان به عنوان بیماری شکننده استخوان مشهور است، پوکی استخوان دلیل اصلی ناتوانی و مرگ زودرس است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her sister Jean also had osteoporosis, and she was virtually doubled up when she died, aged 80.
[ترجمه گوگل]خواهرش ژان نیز به پوکی استخوان مبتلا بود و در سن 80 سالگی با مرگ او تقریبا دو برابر شد [ترجمه ترگمان]خواهرش نیز از پوکی استخوان برخوردار بود و هنگامی که او در سن ۸۰ سالگی درگذشت، تقریبا دو برابر شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Increased risk for osteoporosis is still controversial.
[ترجمه گوگل]افزایش خطر ابتلا به پوکی استخوان هنوز مورد بحث است [ترجمه ترگمان]افزایش خطر برای پوکی استخوان هنوز بحث برانگیز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Osteoporosis, a bone disease, is common among older women.
[ترجمه گوگل]پوکی استخوان، یک بیماری استخوانی، در میان زنان مسن شایع است [ترجمه ترگمان]پوکی استخوان، بیماری استخوانی، در میان زنان مسن رایج است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nopw the National Osteoporosis Society has produced this new information booklet.
[ترجمه گوگل]Nopw انجمن ملی پوکی استخوان این کتابچه اطلاعاتی جدید را تهیه کرده است [ترجمه ترگمان]انجمن ملی پوکی استخوان، این دفترچه اطلاعات جدید را تهیه کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Osteoporosis afflicts many older women.
[ترجمه گوگل]پوکی استخوان بسیاری از زنان مسن را مبتلا می کند [ترجمه ترگمان]صدای پوکی استخوان از زنان مسن تر به گوش می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Similar definitions apply to osteoporosis or clinical depression.
[ترجمه گوگل]تعاریف مشابهی برای پوکی استخوان یا افسردگی بالینی اعمال می شود [ترجمه ترگمان]تعاریف مشابهی نیز برای پوکی استخوان یا افسردگی بالینی اعمال می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hypertension can trigger panic attacks, disease, problems and osteoporosis.
[ترجمه گوگل]فشار خون بالا می تواند باعث حملات پانیک، بیماری، مشکلات و پوکی استخوان شود [ترجمه ترگمان]Hypertension می توانند باعث ایجاد حملات عصبی، بیماری، مشکلات و پوکی استخوان شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There are no other comparable studies in the prevention of secondary osteoporosis.
[ترجمه گوگل]هیچ مطالعه قابل مقایسه دیگری در زمینه پیشگیری از پوکی استخوان ثانویه وجود ندارد [ترجمه ترگمان]هیچ مطالعات قابل مقایسه دیگری در پیش گیری از پوکی استخوان ثانویه وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This treatment can reduce hot flushes and vaginal thinning and is also highly effective against osteoporosis.
[ترجمه گوگل]این درمان می تواند گرگرفتگی و نازک شدن واژن را کاهش دهد و همچنین در برابر پوکی استخوان بسیار موثر است [ترجمه ترگمان]این درمان می تواند باعث کاهش قرمز و غلیظ شود و افزایش بسیار موثر در برابر پوکی استخوان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If they are elevated, you should consider alternative measures, such as hormone replacement, to prevent osteoporosis.
[ترجمه گوگل]اگر آنها افزایش یافته اند، باید اقدامات جایگزینی مانند جایگزینی هورمون را برای جلوگیری از پوکی استخوان در نظر بگیرید [ترجمه ترگمان]اگر آن ها ترفیع گرفته شوند، شما باید اقدامات جایگزین مانند جایگزینی هورمون، برای جلوگیری از پوکی استخوان در نظر بگیرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And mounting evidence shows diets high in animal protein trigger calcium loss from bones, increasing osteoporosis risks.
[ترجمه گوگل]و شواهد فزاینده نشان میدهد که رژیمهای غذایی سرشار از پروتئین حیوانی باعث کاهش کلسیم از استخوانها میشود و خطر پوکی استخوان را افزایش میدهد [ترجمه ترگمان]و شواهد رو به افزایش نشان می دهد که رژیم غذایی بالا در پروتئین حیوانی باعث از دست رفتن کلسیم از استخوان ها و افزایش خطرات ناشی از پوکی استخوان می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. On the other hand, calcium supplements are recommended to prevent osteoporosis after menopause.
[ترجمه گوگل]از طرفی مکمل های کلسیم برای جلوگیری از پوکی استخوان بعد از یائسگی توصیه می شود [ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، مکمل های کلسیم برای جلوگیری از پوکی استخوان بعد از یائسگی توصیه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[زمین شناسی] استیوپروزیس، پوک استخوانی از بین رفتن بافت استخوانی، که به شکنندگی و آسان شکسته شدن استخوان ها منجر می شود. پوکی استخوانی عمومی در سالمندان شایع است و در زنان اغلب به دنبال یایسگی رخ می دهد.
انگلیسی به انگلیسی
• disorder characterized by the dwindling of bones due to loss of calcium which causes pain and often height reduction (especially in post menopausal women)
پیشنهاد کاربران
a disease that causes the bones to become weaker and easily broken پوکی استخوان یا اُستئوپروز طبق تعریف انجمن ملی بهداشت ( هیئت ایجاد اتفاق نظر برای پیشگیری از استئوپروز ) ، یک اختلال اسکلتی است که بیشتر در دوران کهنسالی بروز می کند و ویژگی بارز آن کاهش استحکام استخوان بوده و فرد را در معرض خطر شکستگی قرار می دهد. ... [مشاهده متن کامل]
مثال؛ Osteoporosis afflicts many older women.
بیماری پوکی استخوان
[پزشکی] پوکی استخوان: کاهش چگالی و افزایش تخلخل استخوان
پوچ پوکی تو خالی
osteoporosis ( پزشکی ) واژه مصوب: پوکی استخوان تعریف: کاهش بافت استخوانی که معمولاً در سالخوردگی پیش میآید و سبب نرمی و شکنندگی استخوان ها میشود
A bone - thinning disease
Milk consumption reduces the risk of osteoporosis : مصرف شیر خطر ابتلا به پوکی استخوان را کاهش میدهد. معنی انگلیسی : Osteoporosis is a bone disease that occurs when the body loses too much bone, makes too little bone, or both. As a result, bones become weak and may break from a fall or, in serious cases, from sneezing or minor bumps ... [مشاهده متن کامل]