1. Osteopathy involves massage and manipulation of the bones and joints.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی شامل ماساژ و دستکاری استخوان ها و مفاصل است
[ترجمه ترگمان]ماساژ دادن شامل ماساژ و دستکاری استخوان ها و مفاصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. My thanks go to the British School of Osteopathy, for the use of their library.
[ترجمه گوگل]از مدرسه استئوپاتی بریتانیا برای استفاده از کتابخانه آنها تشکر می کنم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر استفاده از کتابخانه به مدرسه انگلیسی Osteopathy رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Aromatherapy for instance, osteopathy and traditional beauty treatment.
[ترجمه گوگل]رایحه درمانی به عنوان مثال، استئوپاتی و درمان زیبایی سنتی
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، osteopathy و درمان زیبایی سنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Osteopathy uses massage and gentle manipulation to soften and realign the body.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی از ماساژ و دستکاری ملایم برای نرم کردن و تنظیم مجدد بدن استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ماساژ از ماساژ و دستکاری ملایم برای نرم کردن و تراز کردن بدن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Results Metaphyseal chondrodysplasia is a rare osteopathy that would lead to short limb type pygmy or mutilation bone disease .
[ترجمه گوگل]نتایج کندرودیسپلازی متافیزال یک استئوپاتی نادر است که منجر به بیماری پیگمی از نوع اندام کوتاه یا بیماری استخوان ناقص می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج Metaphyseal chondrodysplasia یک osteopathy نادر است که منجر به کم شدن نوع عضو بدن و یا قطع کردن بیماری استخوان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. By law, chiropractic and osteopathy practitioners must be registered with the appropriate professional bodies.
[ترجمه گوگل]طبق قانون، پزشکان کایروپراکتیک و استئوپاتی باید در نهادهای حرفه ای مناسب ثبت نام کنند
[ترجمه ترگمان]طبق قانون، متخصصان chiropractic و osteopathy باید با نهاده ای حرفه ای مناسب ثبت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Craniomandibular osteopathy is a hereditary disease in West Highland White Terriers and also occurs in other terrier breeds.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی کرانیوماندیبولار یک بیماری ارثی در وست هایلند وایت تریر است و در سایر نژادهای تریر نیز دیده می شود
[ترجمه ترگمان]Craniomandibular osteopathy یک بیماری ارثی در ساحل غربی Highland است و همچنین در نژاده ای terrier دیگر نیز رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hypertrophic osteopathy is a bone disease secondary to disease in the lungs. It is characterized by new bone formation on the outside of the long bones.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی هیپرتروفیک یک بیماری استخوانی ثانویه به بیماری در ریه است با تشکیل استخوان جدید در قسمت بیرونی استخوان های بلند مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]hypertrophic osteopathy یک بیماری مزمن برای بیماری در ریه ها است آن با تشکیل استخوان جدید در بیرون استخوان های بلند مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This article expatiated the renal osteopathy from main types of renal osteodystrophy, significance of biochemical index and bone biopsy and treatment of renal osteopathy .
[ترجمه گوگل]این مقاله استئوپاتی کلیوی را از انواع اصلی استئودیستروفی کلیه، اهمیت شاخص بیوشیمیایی و بیوپسی استخوان و درمان استئوپاتی کلیوی بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله the کلیوی را از انواع اصلی of کلیوی، اهمیت شاخص بیوشیمیایی و نمونه برداری استخوان و درمان کلیه renal به تفصیل شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To publicize and promote the concept of Osteopathy the general public.
[ترجمه گوگل]تبلیغ و ترویج مفهوم استئوپاتی در عموم مردم
[ترجمه ترگمان]برای تبلیغ و ترویج مفهوم of عمومی عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Incidence rates of different kinds of renal osteopathy have changed.
[ترجمه گوگل]میزان بروز انواع مختلف استئوپاتی کلیوی تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]میزان Incidence انواع مختلف of کلیه تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Currently, osteopathy and chiropractic are the only alternative treatments fully regulated by law.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، استئوپاتی و کایروپراکتیک تنها درمان های جایگزین هستند که به طور کامل توسط قانون تنظیم می شوند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، osteopathy و chiropractic تنها درمان های جایگزین هستند که به طور کامل براساس قانون تنظیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A particular complementary technique may be recognised by orthodox circles in one country but condemned in another; an example is osteopathy.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک مکمل خاص ممکن است توسط محافل ارتدوکس در یک کشور به رسمیت شناخته شود، اما در کشور دیگر محکوم شود یک مثال استئوپاتی است
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک مکمل خاص ممکن است توسط محافل سنتی در یک کشور به رسمیت شناخته شود، اما به دیگری محکوم شود؛ یک مثال osteopathy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Depending on the diagnosis, further treatment options will vary but include, surgery, steroid injections, physiotherapy, electrical stimulation, osteopathy, chiropractic or deep tissue massage.
[ترجمه گوگل]بسته به تشخیص، گزینههای درمانی بیشتر متفاوت خواهد بود، اما شامل جراحی، تزریق استروئید، فیزیوتراپی، تحریک الکتریکی، استئوپاتی، کایروپراکتیک یا ماساژ بافت عمیق است
[ترجمه ترگمان]بسته به تشخیص، گزینه های درمان بیشتر تغییر خواهند کرد اما شامل جراحی، تزریق استروئید، فیزیوتراپی، تحریک الکتریکی، osteopathy، chiropractic و یا ماساژ بافت عمیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Purpose : To study clinical diagnosis valence of bone biopsy of osteopathy and bone tumor under CT - guidance.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ظرفیت تشخیص بالینی بیوپسی استخوان استئوپاتی و تومور استخوانی تحت هدایت CT
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ظرفیت تشخیص بالینی بافت استخوان of و تومور استخوان تحت راهنمایی های CT
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید