osteomalacia


(پزشکی) استخوان نرمی، نرمی استخوان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: osteomalacial (adj.)
• : تعریف: softening of the bones caused by vitamin and mineral deficiencies, occurring esp. in pregnant women.

جمله های نمونه

1. In addition to hypocalcemia, osteomalacia, when present, is quite severe, frequently resulting in multiple fractures.
[ترجمه گوگل]علاوه بر هیپوکلسمی، استئومالاسی، در صورت وجود، بسیار شدید است و اغلب منجر به شکستگی های متعدد می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر hypocalcemia، osteomalacia، در زمان حال، کاملا جدی است و اغلب منجر به چند شکستگی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A calcium supplement is indicated to prevent osteomalacia.
[ترجمه گوگل]مکمل کلسیم برای جلوگیری از استئومالاسی نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]از مکمل های کلسیم برای جلوگیری از osteomalacia استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Osteomalacia rarely occurs in adult patients with chronic liver disease despite a low serum vitamin D level being reported in up to two-thirds of patients with cirrhosis.
[ترجمه گوگل]استئومالاسی به ندرت در بیماران بالغ مبتلا به بیماری مزمن کبدی رخ می دهد، علیرغم اینکه سطح سرمی ویتامین D پایینی در دو سوم بیماران مبتلا به سیروز گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]Osteomalacia به ندرت در بیماران بزرگ سال مبتلا به بیماری های مزمن کبد اتفاق می افتد، با وجود این که سطح ویتامین D در سرم به دو سوم بیماران مبتلا به سیروز گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was desirable to distinguish sclerotoid osteomalacia from true sclerosis using vertebral BMD measured by DXA.
[ترجمه گوگل]تمایز استئومالاسی اسکلروتوئید از اسکلروز واقعی با استفاده از BMD مهره‌ای که توسط DXA اندازه‌گیری شده بود، مطلوب بود
[ترجمه ترگمان]تشخیص sclerotoid ناشی از sclerosis صحیح با استفاده از ستون BMD اندازه گیری شده توسط DXA مطلوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Another effect of vitamin D deficiency is osteomalacia, which can result in bone pain, difficulty in weight bearing and sometimes fractures.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عوارض کمبود ویتامین D استئومالاسی است که می تواند منجر به درد استخوان، دشواری در تحمل وزن و گاهی اوقات شکستگی شود
[ترجمه ترگمان]اثر دیگر کمبود ویتامین D osteomalacia است که می تواند منجر به درد استخوان، مشکل در تحمل وزن و گاهی اوقات شکستگی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Prevention of osteoporosis, muscle cramps, osteomalacia, lumbar back pain in the elderly acid belly.
[ترجمه گوگل]پیشگیری از پوکی استخوان، گرفتگی عضلات، استئومالاسی، کمردرد در شکم اسیدی سالمندان
[ترجمه ترگمان]جلوگیری از پوکی استخوان، گرفتگی عضلات ماهیچه، کمر و کمر در شکم اسید مسن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To prevent and cure osteomalacia, you should take more calcium lactate.
[ترجمه گوگل]برای پیشگیری و درمان استئومالاسی، باید لاکتات کلسیم بیشتری مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از درمان و درمان سرطان، تو باید مقدار زیادی کلسیم بخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An almost identical condition in adults is called osteomalacia.
[ترجمه گوگل]یک وضعیت تقریباً یکسان در بزرگسالان استئومالاسی نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]شرایط تقریبا مشابهی در بزرگسالان osteomalacia نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In adults, calcium deficiency may lead to osteomalacia.
[ترجمه گوگل]در بزرگسالان، کمبود کلسیم ممکن است منجر به استئومالاسی شود
[ترجمه ترگمان]در بزرگسالان، فقر کلسیم ممکن است منجر به osteomalacia شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He prevents us from rickets and osteomalacia by balancing the calcium and phosphorous in our blood.
[ترجمه گوگل]او با متعادل کردن کلسیم و فسفر خون از راشیتیسم و ​​استئومالاسی جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]او از rickets و osteomalacia با متعادل کردن کلسیم و phosphorous در خون ما جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ultraviolet light is needed to activate production of vitamin D in the body, which prevents rickets, osteomalacia and osteoporosis.
[ترجمه گوگل]اشعه ماوراء بنفش برای فعال کردن تولید ویتامین D در بدن مورد نیاز است که از راشیتیسم، پوکی استخوان و پوکی استخوان جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]نور فرابنفش برای فعال کردن تولید ویتامین D در بدن مورد نیاز است که از rickets، osteomalacia و پوکی استخوان جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Absorption is reduced, possibly contributing to iron deficiency, osteoporosis (also related to calcium deficiency), and osteomalacia due to lack of vitamin D and absence of exposure to sunshine.
[ترجمه گوگل]جذب کاهش می یابد و احتمالاً به کمبود آهن، پوکی استخوان (همچنین مربوط به کمبود کلسیم) و پوکی استخوان به دلیل کمبود ویتامین D و عدم قرار گرفتن در معرض نور خورشید کمک می کند
[ترجمه ترگمان]جذب، احتمالا به کمبود آهن، پوکی استخوان (همچنین مربوط به فقر کلسیم)و osteomalacia ناشی از فقدان ویتامین D و عدم حضور در معرض نور خورشید کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In water type fluorosis areas, F in urine and Cu in blood of osteomalacia puerperous women increased, in osteomalacia children.
[ترجمه گوگل]در نواحی فلوئوروزیس نوع آب، F در ادرار و مس در خون زنان نفاس استئومالاسی در کودکان استئومالاسی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در مناطق آبی مناطق fluorosis، F در ادرار و مس در خون of puerperous افزایش یافته است که در osteomalacia کودک افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is suggested that high dose aluminium can affect in rats bone matrix gelatin-induced ectopic bone formation and hinder its mineralization, giving rise to osteomalacia.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می‌شود که آلومینیوم با دوز بالا می‌تواند بر تشکیل استخوان نابجا ناشی از ژلاتین در ماتریکس استخوان موش‌ها تأثیر بگذارد و از معدنی شدن آن جلوگیری کند و منجر به استئومالاسی شود
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که آلومینیوم با دوز بالا می تواند در شکل گیری استخوان bone استخوان موش ها و جلوگیری از کانی سازی در gelatin تاثیر بگذارد و باعث افزایش to شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] نرمی استخوان، کانی زایی ناقص بافت های استخوانی که در مناطقی ایجاد می شود که در آنها ماده معدنی کم است. یک علت احتمالی استئومالاسی، کمبود ویتامین D هورمون مورد نیاز برای جذب کافی کلسیم و رسوب آن به صورت بیوآپاتیت در بافت های استخوانی می باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• (pathology) condition characterized by softening of the bones (occurring especially in pregnant women)

پیشنهاد کاربران

osteomalacia ( پزشکی )
واژه مصوب: نرم‏استخوانی
تعریف: نرم شدن استخوان به علت کمبود ویتامین «د» ناشی از ضعف تغذیه یا محرومیت از آفتاب یا هر دو

بپرس