osteoma


(پزشکی) استخوان آمو، غده ی استخوانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: osteomas, osteomata
• : تعریف: a nonmalignant tumor of bony tissue.

جمله های نمونه

1. Is osteoma had not the method that the operation treats?
[ترجمه گوگل]آیا استئوما روشی را ندارد که عمل درمان می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا osteoma روشی نیست که عملیات با آن برخورد کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What kind of osteoma must become an operation, what kind of need not do?
[ترجمه گوگل]چه نوع استئوما باید عمل شود، چه نوع نیازی نیست؟
[ترجمه ترگمان]چه نوع of باید به یک عمل تبدیل شود، چه نوع نیازی به این کار نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Does osteoma have how old harm?
[ترجمه گوگل]آیا استئوما مضرات چند ساله دارد؟
[ترجمه ترگمان]به تو صدمه میزنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Contraindication: Vertebra tuberculosis osteoma, osteoporosis, Heart disease, Heavy diabetes, Pregnant women.
[ترجمه گوگل]موارد منع مصرف: استئوما سل مهره، پوکی استخوان، بیماری قلبی، دیابت شدید، زنان باردار
[ترجمه ترگمان]Contraindication: vertebra بیماری سل، پوکی استخوان، بیماری های قلبی، دیابت سنگین، زنان باردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. AIM : To build a reasoning model for osteoma computer aided diagnostic expert system.
[ترجمه گوگل]هدف: ساخت یک مدل استدلال برای سیستم متخصص تشخیصی به کمک کامپیوتر استئوما
[ترجمه ترگمان]AIM: برای ایجاد یک مدل منطقی برای سیستم تشخیص هویت با کمک کامپیوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An osteoblastoma is just a big osteoid osteoma in the vertebra.
[ترجمه گوگل]استئوبلاستوم فقط یک استئومای استوئیدی بزرگ در مهره است
[ترجمه ترگمان]استخوان osteoblastoma فقط استخوان ورم استخوان است که در مهره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion The nidus of osteoid osteoma is so small, that the diagnosis is easy to miss. Both X-ray and CT scan can often demonstrate the central radiolucent nidus for . . .
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نیدوس استئومای استئوییدی آنقدر کوچک است که تشخیص آن آسان است هم اشعه ایکس و هم سی تی اسکن اغلب می توانند نیدوس رادیولوسنت مرکزی را نشان دهند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The of osteoma بسیار کوچک است و تشخیص آسان است هر دو اشعه ایکس و سی تی اسکن اغلب می توانند the radiolucent مرکزی را برای …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Imaging quiz case Osteoma of the ethmoidal sinus.
[ترجمه گوگل]مورد آزمون تصویربرداری استئومای سینوس اتموئیدال
[ترجمه ترگمان]در مورد سینوس ethmoidal نیز صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AIM : To build a knowledge base of osteoma comp ut er - assisted diagnostic expert system.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد یک پایگاه دانش از سیستم متخصص تشخیصی به کمک استئوما
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Osteoma should be included in the differential diagnosis of calcified masses in cerebellopontine angle.
[ترجمه گوگل]استئوما باید در تشخیص افتراقی توده های کلسیفیه در زاویه مخچه گنجانده شود
[ترجمه ترگمان]Osteoma باید در تشخیص افتراقی توده های calcified در زاویه cerebellopontine گنجانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is the central nidus of an osteoid osteoma composed of irregular reactive new bone.
[ترجمه گوگل]این نیدوس مرکزی یک استئومای استوئیدی است که از استخوان جدید واکنشی نامنظم تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این the مرکزی یک osteoma osteoid است که از استخوان جدید واکنش پذیری نامنظم تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Clinical differential diagnosis includes fibrous dysplasia, osteoma, dermoid cyst, meningioma, eosinophilic granuloma, Lagerhan cell histiocytosis, and metastatic disease.
[ترجمه گوگل]تشخیص افتراقی بالینی شامل دیسپلازی فیبری، استئوما، کیست درموئید، مننژیوم، گرانولوم ائوزینوفیلیک، هیستیوسیتوز سلول لاگرهان و بیماری متاستاتیک است
[ترجمه ترگمان]تشخیص افتراقی بالینی شامل dysplasia فیبری، osteoma، dermoid کیست، meningioma، eosinophilic granuloma، histiocytosis سلول Lagerhan و یک بیماری metastatic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was also noted to have cysts and skull osteomata.
[ترجمه گوگل]او همچنین دارای کیست و استئومات جمجمه بود
[ترجمه ترگمان]همچنین به او اشاره شد که کیست و جمجمه جمجمه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results Aneurysmal bone cyst was found in 4 cases, giant cell tumor in 3 cases(accompanying aneurismal bone cyst 2 cases), ganglion, hamartoma, osteoid osteoma and lipoma in 1 case, respectively.
[ترجمه گوگل]نتایج کیست استخوان آنوریسمال در 4 مورد، تومور سلول غول پیکر در 3 مورد (همراه با کیست استخوان آنوریسمال 2 مورد)، گانگلیون، هامارتوم، استئومای استئویید و لیپوم در 1 مورد یافت شد
[ترجمه ترگمان]نتایج برای کیست استخوان در ۴ حالت یافت شد، تومور سلولی بزرگ در ۳ مورد (همراه با استخوان aneurismal (۲ مورد)، غده ganglion، hamartoma، osteoid osteoma و lipoma در یک حالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tumor of bone tissue; tumor of bone cells

پیشنهاد کاربران

بپرس