osteology

/ɑːstiːˈɑːlədʒiː//ˌɒstɪˈɒlədʒɪ/

معنی: علم استخوان شناسی
معانی دیگر: (پزشکی) استخوان شناسی، استخوان شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: osteological (adj.), osteologist (n.)
• : تعریف: the study of the skeletal system.

جمله های نمونه

1. The medicine study for china ancient osteology can find that the medicine is a process from ease to complication and back to ease.
[ترجمه گوگل]مطالعه پزشکی برای استخوان‌شناسی باستانی چین نشان می‌دهد که دارو فرآیندی از سهولت به عارضه و بازگشت به آسانی است
[ترجمه ترگمان]مطالعه پزشکی برای osteology باستانی چین می تواند کشف کند که دارو یک فرآیند از راحتی به پیچیدگی و بازگشتن به راحتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is the website of Thee-Skeletons Project, which shows the bones of a human, gorilla, baboon and gather information about them from osteology database.
[ترجمه گوگل]این وب سایت پروژه Thee-Skeletons است که استخوان های یک انسان، گوریل، بابون را نشان می دهد و اطلاعات مربوط به آنها را از پایگاه داده استخوان شناسی جمع آوری می کند
[ترجمه ترگمان]این وب سایت پروژه Thee - Skeletons است که استخوان های یک انسان، گوریل و میمون را نشان می دهد و اطلاعات مربوط به آن ها را از پایگاه اطلاعاتی osteology جمع آوری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is necessary to summarize the application of anatomy and osteology biomechanics, operation methods, the indications and the complications of operation.
[ترجمه گوگل]لازم است به طور خلاصه کاربرد بیومکانیک آناتومی و استخوان شناسی، روش های عمل، اندیکاسیون ها و عوارض عمل بیان شود
[ترجمه ترگمان]لازم است که کاربرد آناتومی و osteology biomechanics، روش های عملیاتی، نشانه ها و پیچیدگی های عمل را خلاصه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has 22 majors leading to a Bachelor's degree, such as Traditional Chinese Medicine, Chinese Herbal Medicine, Acupuncture, Osteology, Rehabilitation and Nursing.
[ترجمه گوگل]دارای 22 گرایش منتهی به مدرک لیسانس مانند طب سنتی چینی، طب گیاهی چینی، طب سوزنی، استخوان شناسی، توانبخشی و پرستاری
[ترجمه ترگمان]این رشته دارای ۲۲ درجه لیسانس است مانند پزشکی سنتی چینی، طب سوزنی چینی، طب سوزنی، توان بخشی و پرستاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How to promote fracture concrescence always is an active problem in osteology .
[ترجمه گوگل]نحوه ارتقاء شکستگی استخوان معده همیشه یک مشکل فعال در استخوان شناسی است
[ترجمه ترگمان]چگونگی ترویج concrescence شکستگی استخوان همیشه یک مشکل فعال در osteology است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علم استخوان شناسی (اسم)
osteology

انگلیسی به انگلیسی

• study of the skeleton, study of bones

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک prefix داریم به اسم osteo
📌 این پیشوند، معادل "bone" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پیشوند را در خود داشته باشند، به "bone" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 osteology: the study of ‘bones’
🔘 osteoporosis: a condition where ‘bones’ become weak and brittle
🔘 osteopathy: a medical practice focused on treating issues related to ‘bones’ and muscles
🔘 osteoarthritis: inflammation of the joints involving ‘bones’
🔘 osteocyte: a cell found in mature ‘bone’ tissue
🔘 osteoma: a benign tumor made of ‘bone’
🔘 osteotomy: a surgical ‘cutting’ of bone
🔘 osteogenesis: the formation or creation of ‘bone’
🔘 osteonecrosis: death of ‘bone’ tissue due to lack of blood supply
🔘 osteoblast: a cell that helps form new ‘bone’

استخوان شناسی ( اسم ) : مطالعه ساختار و عملکرد استخوان ها و ساختارهای مرتبط

بپرس