osteogenesis imperfecta

جمله های نمونه

1. Osteogenesis imperfecta (OI) is a genetic disorder that affects all connective tissue.
[ترجمه گوگل]Osteogenesis imperfecta (OI) یک اختلال ژنتیکی است که تمام بافت همبند را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]osteogenesis imperfecta یک اختلال ژنتیکی است که تمام بافت های ارتباطی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lin Yu-chih, an Osteogenesis Imperfecta patient who measures 6 5 centimeters in height, performs a stage play during a news conference July 200 to urge public awareness of the disease.
[ترجمه گوگل]Lin Yu-chih، یک بیمار Osteogenesis Imperfecta که قد 6 5 سانتی متری دارد، در یک کنفرانس خبری در ژوئیه 200 یک نمایش صحنه ای اجرا می کند تا آگاهی عمومی را در مورد این بیماری ترغیب کند
[ترجمه ترگمان]لین یو -، یک بیمار osteogenesis Imperfecta که در ارتفاع ۶ ۵ سانتی متر قد می کشد، در طی یک کنفرانس خبری در روز ۲۰۰ ژوئیه در طی یک کنفرانس خبری در روز ۲۰۰ ژوئیه در یک کنفرانس خبری عمل می کند تا آگاهی ها درباره این بیماری را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Osteogenesis imperfecta(OMIM 166200)is an autosomal dominant disorder characterized by bone fragility and abnormalities of connective tissue.
[ترجمه گوگل]Osteogenesis imperfecta (OMIM 166200) یک اختلال اتوزومال غالب است که با شکنندگی استخوان و ناهنجاری های بافت همبند مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]osteogenesis imperfecta (OMIM ۱۶۶۲۰۰)یک اختلال اتوزومال غالب است که با شکنندگی استخوان و اختلالات بافت ارتباطی مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To summarize the experience of pamidronate for osteogenesis imperfecta.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن تجربه پامیدرونات برای استئووژنز ناکامل
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربه pamidronate برای osteogenesis imperfecta
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Osteogenesis imperfecta is an inherited disorder of connective tissue, which affects the skeleton, ligament, skin, sclera, and dentin.
[ترجمه گوگل]Osteogenesis imperfecta یک اختلال ارثی در بافت همبند است که اسکلت، رباط، پوست، صلبیه و عاج را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]osteogenesis imperfecta یک اختلال ارثی از بافت ارتباطی است که بر اسکلت، رباط، پوست، sclera و dentin تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Study Design. We report 2 cases of acute cervical compression fracture in patients with osteogenesis imperfecta (OI).
[ترجمه گوگل]طراحی مطالعه ما 2 مورد شکستگی فشاری حاد دهانه رحم را در بیماران مبتلا به osteogenesis imperfecta (OI) گزارش می کنیم
[ترجمه ترگمان]طراحی مطالعه ما ۲ مورد شکستگی گردن رحم حاد را در بیماران با osteogenesis imperfecta (OI)گزارش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To introduce the clinical and radiological findings of the tumoral callus in osteogenesis imperfecta and to describe its probable formative mechanism.
[ترجمه گوگل]هدف: معرفی یافته های بالینی و رادیولوژیکی کالوس تومورال در استئووژنز ایمپرفکتا و تشریح مکانیسم احتمالی تشکیل آن
[ترجمه ترگمان]هدف: معرفی یافته های بالینی و رادیولوژی of tumoral در osteogenesis imperfecta و توصیف مکانیسم سازنده احتمالی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods To review the effect of intravenous pamidronate therapy on two patients with osteogenesis imperfecta in 200
[ترجمه گوگل]روش‌ها برای بررسی اثر درمان پامیدرونات داخل وریدی بر دو بیمار مبتلا به استئووژنز ایمپرفکتا در سال 200
[ترجمه ترگمان]روش های بررسی تاثیر درمان pamidronate بر روی دو بیمار با osteogenesis imperfecta در ۲۰۰ نفر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The 35-year-old from Dry Ridge, Kentucky, USA, suffers from Osteogenesis Imperfecta, which causes brittle bones and underdeveloped lungs, and means she failed to grow.
[ترجمه گوگل]این زن 35 ساله اهل درای ریج، کنتاکی، ایالات متحده، از بیماری Osteogenesis Imperfecta رنج می برد که باعث شکنندگی استخوان ها و رشد ناکافی ریه ها می شود و به این معنی است که او رشد نکرده است
[ترجمه ترگمان]۳۵ ساله از شیارهای خشکی، کنتاکی، آمریکا، از osteogenesis Imperfecta رنج می برد که باعث ایجاد استخوان های ترد و ریه های نابالغ می شود و به این معنی است که او نتوانست رشد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After diagnosis, she was suffering from the rare "typical osteogenesis imperfecta", which is the first in the Southwest fairly.
[ترجمه گوگل]پس از تشخیص، او از بیماری نادر استخوان زایی نادرست رنج می برد که نسبتاً اولین مورد در جنوب غربی است
[ترجمه ترگمان]پس از تشخیص، او از \"osteogenesis imperfecta معمولی\" که اولین بار در جنوب غربی است رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To discuss the X - ray appearances of osteogenesis imperfecta.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد ظواهر اشعه ایکس استخوان زایی ناکامل
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد ظاهر اشعه ایکس of imperfecta
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To evaluate the diagnostic value of X-ray in osteogenesis imperfecta of fetus.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش تشخیصی اشعه ایکس در استخوان سازی ناقص جنین
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ارزش تشخیصی اشعه ایکس در جنین imperfecta جنین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Purpose To investigate the main points of diagnosing hereditary osteogenesis imperfecta.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نکات اصلی تشخیص استخوان زایی ارثی imperfecta
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد نقاط اصلی تشخیص osteogenesis موروثی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion Pamidronate therapy has a positive effect on patients with osteogenesis imperfecta, while this still remains to be demonstrated in more patients with osteogenesis imperfecta.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری درمان با پامیدرونات تأثیر مثبتی بر بیماران مبتلا به استئووژنز ایمپرفکتا دارد، در حالی که این هنوز در بیماران بیشتری با استخوان‌زایی ناکامل نشان داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری درمان Pamidronate تاثیر مثبتی بر بیماران مبتلا به osteogenesis imperfecta دارد، در حالی که این درمان هنوز باید در بیماران بیشتری با osteogenesis imperfecta نشان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hereditary disorder in which bones fracture and break easily from little or no obvious cause

پیشنهاد کاربران

نارسایی استخوان زایی/ بیماری استخوان شکننده ( اسم ) : یک بیماری مادرزادی که در آن استخوان ها شکننده هستند و به دلیل تشکیل غیرعادی استخوان به راحتی می شکنند.
� ( brittle bone disease )
is a rare genetic condition resulting in�impaired�synthesis of�collagen�by osteoblasts
osteogenesis imperfecta ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: اختلال استخوان زایی
تعریف: نوعی بیماری ارثی که در آن استخوان زایی طبیعی مختل می شود و استخوان ها بسیار شکننده می شوند|||متـ . استخوان زایی ناکامل مادرزادی osteogenesis imperfect congenital
اختلال استخوان زایی: بیماری استخوان شکننده: استئوژنز ایمپرفکتا
Brittle Bones Disease
استخوان سازی ناقص

بپرس