osteoclast


(جراحی - زیست شناسی) استخوان شکن

جمله های نمونه

1. Results: Caseification, osteoclast hyperplasia and bone destruction were found in the location of Mt sonicate injection.
[ترجمه گوگل]يافته ها: در محل تزريق Mt سونيكات، كازئيفيكاسيون، هيپرپلازي استئوكلاست و تخريب استخوان مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: Caseification، osteoclast hyperplasia و تخریب استخوان در محل تزریق Mt یافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The osteoclast lies next to bone, while the megakaryocyte lies out in the middle of the marrow.
[ترجمه گوگل]استئوکلاست در کنار استخوان قرار دارد، در حالی که مگاکاریوسیت در وسط مغز قرار دارد
[ترجمه ترگمان]The در کنار استخوان قرار دارد، در حالی که the در میان مغز استخوان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results: Osteoclast and their progenitor cells underwent apoptosis after exposure to alendronate in vitro.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: استئوکلاست و سلول‌های پیش‌ساز آنها پس از قرار گرفتن در معرض آلندرونات در شرایط آزمایشگاهی تحت آپوپتوز قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]نتایج: Osteoclast و سلول های بنیادی آن ها بعد از قرار گرفتن در آزمایشگاه در آزمایشگاه تحت فشار قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Summary of Background Data. Osteopetrosis is characterized by osteoclast dysfunction, impaired bone resorption, and poor bone remodeling.
[ترجمه گوگل]خلاصه داده های پس زمینه استئوپتروز با اختلال عملکرد استئوکلاست، اختلال در تحلیل استخوان و بازسازی ضعیف استخوان مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]خلاصه داده های پس زمینه Osteopetrosis با اختلال عملکرد osteoclast، اختلال استخوان آسیب دیده، و تغییرشکل استخوان ضعیف مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Immunohistochemistry, the osteoclast - like giant cells were positive for CD 6 Vim, α1 - ACT and negative for CK, EMA.
[ترجمه گوگل]ایمونوهیستوشیمی، سلول های غول پیکر شبیه استئوکلاست برای CD 6 Vim، α1 - ACT و برای CK، EMA منفی بود
[ترجمه ترگمان]برای CK، یا EMA، سلول های غول مانند مانند cells مثبت برای CD ۶ Vim، α ۱ - ACT و منفی برای CK و EMA مثبت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Frequent osteoclast - like giant cells are present.
[ترجمه گوگل]سلول های غول پیکر مانند استئوکلاست مکرر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]osteoclast مکرر - مانند سلول های بزرگ امروزی وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In contrast, it decreases osteoclastic cell differentiation and resorbing activity, and increases osteoclast apoptosis.
[ترجمه گوگل]در مقابل، تمایز سلول های استئوکلاستیک و فعالیت جذب را کاهش می دهد و آپوپتوز استئوکلاست را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]در مقابل، آن تمایز سلولی osteoclastic و فعالیت resorbing را کاهش می دهد و apoptosis osteoclast را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The purified protein has been used for induced osteoclast differentiation in vitro.
[ترجمه گوگل]پروتئین خالص شده برای تمایز استئوکلاست القایی در شرایط آزمایشگاهی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]پروتیین purified برای تمایز سلولی القا شده در آزمایشگاه به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mononucleated osteoclast reached peak level at 3 days after tooth movement, while multinucleated cells reached peak level at 5 days.
[ترجمه گوگل]استئوکلاست تک هسته ای در 3 روز پس از حرکت دندان به اوج خود رسید، در حالی که سلول های چند هسته ای در 5 روز به اوج خود رسیدند
[ترجمه ترگمان]Mononucleated osteoclast در سه روز پس از حرکت دندان به اوج خود رسید در حالی که سلول های multinucleated در ۵ روز به اوج خود رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Osteoblast and osteoclast activity in a malignant infantile osteopetrosis patient following bone marrow transplantation.
[ترجمه گوگل]فعالیت استئوبلاست و استئوکلاست در یک بیمار مبتلا به استئوپتروز بدخیم نوزادی پس از پیوند مغز استخوان
[ترجمه ترگمان]فعالیت osteoblast و osteoclast در یک بیمار osteopetrosis بدخیم که بعد از پیوند مغز استخوان انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions The increased number of osteoclast might be one of the reasons for the development of osteoporosis in rat with T1DM, while Alendronate can inhibit in vitro OLCs formation in these rats.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری افزایش تعداد استئوکلاست‌ها ممکن است یکی از دلایل ایجاد پوکی استخوان در موش‌های مبتلا به دیابت 1 باشد، در حالی که آلندرونات می‌تواند از تشکیل OLC در شرایط آزمایشگاهی در این موش‌ها جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تعداد افزایش یافته of ممکن است یکی از دلایل رشد پوکی استخوان در موش با T۱DM باشد، در حالی که Alendronate می تواند در محیط آزمایشگاه OLCs در این موش ها مهار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Its differentiation effect on inhibiting osteoclast was assessed with statistics analysis.
[ترجمه گوگل]اثر تمایز آن بر مهار استئوکلاست با تجزیه و تحلیل آماری بررسی شد
[ترجمه ترگمان]تاثیر تمایز آن بر مهار osteoclast با آنالیز آماری ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To determine whether leukotriene B4 (LTB could directly stimulate human osteoclast differentiation and activation independent of RANKL (ODF).
[ترجمه گوگل]هدف برای تعیین اینکه آیا لکوترین B4 (LTB می تواند به طور مستقیم تمایز و فعال سازی استئوکلاست انسانی را مستقل از RANKL (ODF) تحریک کند
[ترجمه ترگمان]هدف مشخص کردن این که آیا leukotriene (LTB می تواند مستقیما تمایز انسانی را تحریک کرده و مستقل از RANKL (ODF)را فعال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the similar histological change, alendronate treatment group, due to inhibition of the osteoclast cells, needs statistically greater pull out strength than estrogen treatment group does.
[ترجمه گوگل]با تغییر بافت شناسی مشابه، گروه درمان با آلندرونات، به دلیل مهار سلول های استئوکلاست، از نظر آماری به قدرت کشش بیشتری نسبت به گروه درمان با استروژن نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]با تغییر بافتی مشابه، گروه درمان alendronate، به دلیل مهار سلول های osteoclast، به لحاظ آماری قدرت بیشتری نسبت به گروه درمانی استروژن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• device for breaking bone in order to correct a defect; cell which absorbs tissue in order to form bone canals (medicine)

پیشنهاد کاربران

osteoclast ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: استخوان کاه
تعریف: یاخته های چندهسته ای که استخوان ها را جذب می کنند

بپرس