osteoblast


(زیست شناسی - یاخته) استخوان زا، استخوان تنده، یاخته استخوان ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: osteoblastic (adj.)
• : تعریف: a cell that develops into bone, as during healing.

جمله های نمونه

1. Method:First culture osteoblast by method of calvarium bone digesting with new-born rats, then added SP and CGRP of different concentrations, counted the cells and determined the ALP activity.
[ترجمه گوگل]روش: ابتدا کشت استئوبلاست با روش هضم استخوان کالواریوم با موش‌های تازه متولد شده، سپس SP و CGRP با غلظت‌های مختلف اضافه شد، سلول‌ها شمارش و فعالیت ALP تعیین شد
[ترجمه ترگمان]روش: اولین فرهنگ با روش of استخوان هضم شده با موش های تازه متولد شده، سپس فرآیند SP و CGRP غلظت های مختلف را اضافه کرد، سلول ها را شمرد و فعالیت پلیس محلی افغانستان را تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mengniu says OMP — or osteoblast milk protein — aides the absorption of calcium and promotes bone growth.
[ترجمه گوگل]Mengniu می گوید OMP - یا پروتئین شیر استئوبلاست - به جذب کلسیم کمک می کند و باعث رشد استخوان می شود
[ترجمه ترگمان]Mengniu می گوید که OMP - یا osteoblast شیر - دستیاران جذب کلسیم را جذب کرده و رشد استخوان را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had never heard of OMP (osteoblast milk product or protein) until this morning when a reporter from the Associated Press in Beijing sent me ane-mail about it.
[ترجمه گوگل]من هرگز در مورد OMP (فرآورده یا پروتئین شیر استئوبلاست) نشنیده بودم تا اینکه امروز صبح یک خبرنگار از آسوشیتدپرس در پکن برای من ایمیلی در مورد آن ارسال کرد
[ترجمه ترگمان]تا امروز صبح زمانی که یک خبرنگار از خبرگزاری آسوشیتد پرس در پکن برایم نامه ane فرستاد، هرگز نشنیده بودم که OMP (محصول شیر یا پروتئین)باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. BIG-3 expressed in osteoblast dramatically accelerates the program of osteoblastic differentiation. This suggests that BIG-3 protein plays a role in the regulation of endochondral bone formation.
[ترجمه گوگل]BIG-3 بیان شده در استئوبلاست به طور چشمگیری برنامه تمایز استئوبلاستی را تسریع می کند این نشان می دهد که پروتئین BIG-3 در تنظیم تشکیل استخوان اندوکندرال نقش دارد
[ترجمه ترگمان]بالا - ۳ که در osteoblast بیان شد، به طور چشمگیری برنامه تمایز osteoblastic را سرعت می بخشد این نشان می دهد که پروتئین بالا - ۳ در تنظیم استخوان endochondral نقش ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. EM of active osteoblast laying down the fibers and salts of bone.
[ترجمه گوگل]EM از استئوبلاست فعال که الیاف و نمک های استخوان را می گذارد
[ترجمه ترگمان]EM فعال EM فیبرها و نمک های استخوان را زمین می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Estrogen can increase osteoblast ALP activity, osteocalcin production, and power of bone - grown up.
[ترجمه گوگل]استروژن می تواند فعالیت ALP استئوبلاست، تولید استئوکلسین و قدرت استخوان را در بزرگسالی افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]Estrogen می تواند فعالیت پلیس محلی افغانستان، تولید osteocalcin و قدرت رشد استخوان را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods Osteoblast were obtained from rat calvaria bone and cultured with PLGA material, cells were observed under inverted microscope and environmental scanning electron microscope and recorded.
[ترجمه گوگل]MethodsOsteoblast از استخوان کالواری موش به دست آمد و با مواد PLGA کشت داده شد، سلول ها در زیر میکروسکوپ معکوس و میکروسکوپ الکترونی روبشی محیطی مشاهده و ثبت شدند
[ترجمه ترگمان]روش هایی که از استخوان calvaria موش به دست آمدند و با مواد PLGA کشت شدند، در زیر میکروسکوپ وارونه و میکروسکوپ الکترونی اسکن شده مشاهده شد و ثبت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective: To establish a model of osteoblast cultured in vitro and to observe and investigate the effect of dipsacus asperoids on osteoblastic proliferation and differentiation.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد مدلی از استئوبلاست کشت شده در شرایط آزمایشگاهی و مشاهده و بررسی تأثیر آسپروئیدهای دیپساکوس بر تکثیر و تمایز استئوبلاستی
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد یک مدل از osteoblast کشت در آزمایشگاه و مشاهده و بررسی اثر dipsacus asperoids بر تکثیر و تمایز osteoblastic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sutures are primary sites of osteoblast proliferation and differentiation.
[ترجمه گوگل]بخیه ها محل اولیه تکثیر و تمایز استئوبلاست ها هستند
[ترجمه ترگمان]sutures مکان های اولیه تکثیر و تمایز osteoblast هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We cultured mouse osteoblast cells on the multilayer film with the outmost layer of poly(2-aminoethyl propylene phosphate), and studied the cell adhesion and proliferation on the surface.
[ترجمه گوگل]ما سلول های استئوبلاست موش را روی فیلم چند لایه با بیرونی ترین لایه پلی (2-آمینو اتیل پروپیلن فسفات) کشت دادیم، و چسبندگی و تکثیر سلولی را روی سطح مطالعه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما سلول های osteoblast موشی را در لایه چند لایه با لایه outmost پلی (فسفات propylene propylene)کشت و چسبندگی سلولی و تکثیر سلولی را در سطح مطالعه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Osteoblast and osteoclast activity in a malignant infantile osteopetrosis patient following bone marrow transplantation.
[ترجمه گوگل]فعالیت استئوبلاست و استئوکلاست در یک بیمار مبتلا به استئوپتروز بدخیم نوزادی پس از پیوند مغز استخوان
[ترجمه ترگمان]فعالیت osteoblast و osteoclast در یک بیمار osteopetrosis بدخیم که بعد از پیوند مغز استخوان انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion: The corticoid can remarkably suppress the osteoblast function of children with nephrotic syndrome, leads to reduction of level of serum calcium and osteo-alkaline phosphatase.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: کورتیکوئید می‌تواند عملکرد استئوبلاست کودکان مبتلا به سندرم نفروتیک را به‌طور قابل ملاحظه‌ای سرکوب کند و منجر به کاهش سطح سرمی کلسیم و استئوآلکالین فسفاتاز شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The می تواند به طور قابل توجهی عملکرد osteoblast کودکان مبتلا به سندرم nephrotic را سرکوب کند، منجر به کاهش سطح کلسیم سرم و phosphatase osteo - قلیایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods Osteoblast related gene expression frequency, specialty, and the relationship between osteoblastic phenotype and biological behavior of osteosarcoma were studied.
[ترجمه گوگل]MethodsOsteoblast فراوانی بیان ژن مربوط، تخصص، و رابطه بین فنوتیپ استئوبلاستیک و رفتار بیولوژیکی استئوسارکوم مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها osteoblast مربوط به فرکانس بیان ژن، تخصص و رابطه بین فنوتیپ osteoblastic و رفتار زیستی of مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Therefore, OGP has the ruction of adjusting cow osteoblast, promotes the bone, the experiment also indicated that the cow experimentation may be used as the model of the rodentia animal.
[ترجمه گوگل]بنابراین، OGP دارای پارگی تنظیم استئوبلاست گاو است، استخوان را تقویت می کند، آزمایش همچنین نشان داد که آزمایش گاو ممکن است به عنوان مدل حیوان جونده استفاده شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، OGP دارای قابلیت تنظیم osteoblast گاو است، استخوان را ارتقا می دهد، آزمایش همچنین نشان داد که آزمایش گاو می تواند به عنوان مدل حیوان rodentia مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• immature bone; germ cell of a bone

پیشنهاد کاربران

سلول استخوان ساز
Osteoblasts are the cells that form new bones and grow and heal existing bones.
osteoblast ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: استخوان ساز
تعریف: یاخته هایی که استخوان های جدید می سازند
سلولی که ماتریس را برای تشکیل استخوان ترشح می کند.

بپرس