osmotic


تراوش کننده، تراوشى شیمى : اسمزى

جمله های نمونه

1. The colligative properties are boiling point, freezing point, osmotic pressure, and vapor pressure.
[ترجمه گوگل]خواص کولیگاتیو عبارتند از: نقطه جوش، نقطه انجماد، فشار اسمزی و فشار بخار
[ترجمه ترگمان]ویژگی های colligative نقطه جوش، نقطه انجماد، فشار اسمزی و فشار بخار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hypertonic Having a higher osmotic potential than a standard.
[ترجمه گوگل]هایپرتونیک دارای پتانسیل اسمزی بالاتر از استاندارد
[ترجمه ترگمان]Hypertonic دارای پتانسیل اسمزی بیشتری نسبت به یک استاندارد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All osmotic pressure measurements are extremely sensitive to temperature and must be carried out under rigorously controlled temperature conditions.
[ترجمه گوگل]تمام اندازه‌گیری‌های فشار اسمزی نسبت به دما بسیار حساس هستند و باید تحت شرایط دمایی کاملاً کنترل‌شده انجام شوند
[ترجمه ترگمان]همه اندازه گیری های فشار اسمزی به شدت به دما حساس هستند و باید تحت شرایط دمایی تحت کنترل شدید انجام شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Milk of magnesia, an osmotic laxative, was used according to age, body weight, and severity of the constipation.
[ترجمه گوگل]شیر منیزیا، یک ملین اسمزی، بر اساس سن، وزن بدن و شدت یبوست استفاده شد
[ترجمه ترگمان]شیر of، laxative اسمزی، با توجه به سن، وزن بدن و شدت یبوست مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Osmotic diuretics cause in-creased potassium losses, probably primarily because of the increased urine flow accompanying them.
[ترجمه گوگل]دیورتیک‌های اسمزی باعث کاهش بیشتر پتاسیم می‌شوند، احتمالاً عمدتاً به دلیل افزایش جریان ادرار همراه با آنها
[ترجمه ترگمان]دیورتیک ها عمدتا به دلیل افزایش جریان ادرار همراه با آن ها، منجر به creased پتاسیم شده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Magnesium reabsorption, is also inhibited when an osmotic diuresis is induced with mannitol, urea, or glucose.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دیورز اسمزی با مانیتول، اوره یا گلوکز القا می شود، بازجذب منیزیم نیز مهار می شود
[ترجمه ترگمان]منیزیم reabsorption نیز هنگامی که یک diuresis اسمزی با mannitol، اوره و یا گلوکز ایجاد می شود، مهار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Isotonic Having the same osmotic potential as another solution.
[ترجمه گوگل]ایزوتونیک دارای پتانسیل اسمزی مشابه با محلول دیگر
[ترجمه ترگمان]Isotonic داشتن پتانسیل اسمزی نیز به عنوان راه حل دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These grow in size until osmotic and elastic forces balance or, in weak polymers, until fractures occur.
[ترجمه گوگل]اندازه آنها تا زمانی که نیروهای اسمزی و الاستیک متعادل شوند یا در پلیمرهای ضعیف تا زمانی که شکستگی رخ دهد رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]این رشد تا زمانی که شکستگی و مقاومت نیروهای elastic و یا در پلیمرهای ضعیف رخ دهد، تا زمانی که شکستگی رخ دهد، رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Consequently the effective osmotic pressure that it exerts on biological membranes is far less than its osmotic pressure measured by an osmometer.
[ترجمه گوگل]در نتیجه فشار اسمزی موثری که بر غشاهای بیولوژیکی وارد می‌کند بسیار کمتر از فشار اسمزی اندازه‌گیری شده توسط اسمومتر است
[ترجمه ترگمان]در نتیجه فشار اسمزی موثر که بر روی غشا زیستی وارد می کند بسیار کم تر از فشار اسمزی است که توسط یک osmometer اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Over several days, glycosuria leads to a significant osmotic diuresis, with losses of water in excess of sodium.
[ترجمه گوگل]در طی چند روز، گلیکوزوری منجر به دیورز اسمزی قابل توجهی با از دست دادن آب بیش از حد سدیم می شود
[ترجمه ترگمان]در طول چندین روز، glycosuria منجر به a قابل توجه اسمزی، با هدر رفتن آب در بیش از حد سدیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The effect of osmotic stress on chlorophyll fluorescence induction kinetics of spring wheat genotypes in seedling stage was studied by using OS1-FL modulated chlorophyll fluorometer.
[ترجمه گوگل]اثر تنش اسمزی بر سینتیک القای فلورسانس کلروفیل ژنوتیپ های گندم بهاره در مرحله نهال با استفاده از فلورومتر کلروفیل مدوله شده OS1-FL مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر تنش اسمزی بر سینتیک القایی fluorescence chlorophyll از جوانه گندم بهاره در مرحله جوانه زنی با استفاده از کلروفیل - FL modulated بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion: HUANGQIN eye - drops is is osmotic solution and isotonic solution.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: قطره چشمی HUANGQIN محلول اسمزی و ایزوتونیک است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: قطره چشمی HUANGQIN راه حل اسمزی و راه حل isotonic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The effect of osmotic pressure on livability, body volume and activity of the tadpoles were analyzed with ANOVA.
[ترجمه گوگل]تأثیر فشار اسمزی بر زیست‌پذیری، حجم بدن و فعالیت قورباغه‌ها با استفاده از ANOVA مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثر فشار اسمزی بر زیست پذیری، حجم بدن و فعالیت کفچه ماهی ها با ANOVA تجزیه و تحلیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Result Blood osmotic pressure of newborns with neonatal pneumonia neonatal jaundice, asphyxia, cold injure.
[ترجمه گوگل]نتیجه فشار اسمزی خون نوزادان مبتلا به پنومونی نوزادی زردی نوزاد، خفگی، جراحت سرماخوردگی
[ترجمه ترگمان]نتیجه فشار اسمزی نوزادان بر نوزادان با ذات الریه نوزاد، یرقان نوزادان، یرقان سفید، آسیب سرما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To investigate the changes of serum osmotic pressure and electrolyte balance in the early stages of gunshot wound of dogs in seawater for exploring early treatment protocol.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تغییرات فشار اسمزی سرم و تعادل الکترولیت در مراحل اولیه زخم گلوله سگ در آب دریا برای بررسی پروتکل درمان اولیه
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تغییرات فشار اسمزی و تعادل الکترولیت در مراحل اولیه زخم گلوله سگ ها در آب دریا برای بررسی مراحل اولیه درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] اسمزی
[عمران و معماری] اسمزی

انگلیسی به انگلیسی

• of osmosis; of permeation; of diffusion

پیشنهاد کاربران

این صفت همراه با communication دارای کاربرد خاصی در مباحث مدیریت پروژه می باشد :
Osmotic Communication به معنای روابطی در محیط کار است که در آنها اطلاعات در معرض دید ( یا حتی گوش ) همه قرار داده می شود و هر کسی به فراخور نیاز خود از آن اطلاعات بهره کسب می کند ( osmosis ) .
...
[مشاهده متن کامل]

برای درک بهتر پاراگراف زیر را مطالعه فرمایید :
Osmotic communication means that information flows into the background hearing of members of the team, so that they pick up relevant information as though by osmosis. This is normally accomplished by seating them in the same room. Then, when one person asks a question, others in the room can either tune in or tune out, contributing to the discussion or continuing with their work

بپرس