osmium

/ˈɑːzmiəm//ˈɒzmiəm/

معنی: عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
معانی دیگر: (شیمی) اسمیم (عنصر شیمیایی بسیار سخت از گروه پلاتین - نشان آن: os، وزن اتمی: 190/2، شماره ی اتمی: 76، وزن مخصوص: 22/61، نقطه ی گداز: 3045c، نقطه ی جوش: 5027c)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element that has seventy-six protons in each nucleus and that occurs as an octavalent ion or in pure form as an extremely hard, dense, brittle bluish metal solid used as a catalyst and esp. in alloys and in electron microscopy because of its extremely high density. (symbol: Os)

جمله های نمونه

1. Methods: Ruthenium tetroxide and osmium tetroxide were compared as post fixative in the preparation of hairless epidermis for transmission electron microscopic examination.
[ترجمه گوگل]روش ها: تتروکسید روتنیم و تتروکسید اسمیم به عنوان پس فیکساتور در تهیه اپیدرم بدون مو برای بررسی میکروسکوپی الکترونی عبوری مقایسه شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: Ruthenium tetroxide و osmium tetroxide به عنوان fixative پست در آماده سازی روپوست بی مو برای معاینه میکروسکوپی الکترون مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The metal osmium is very stable in the air, the melting point is 2700 degrees Celsius, it does not dissolve in the ordinary acid, will not be corroded in the aqua regia.
[ترجمه گوگل]فلز اسمیوم در هوا بسیار پایدار است، نقطه ذوب 2700 درجه سانتیگراد است، در اسید معمولی حل نمی شود، در آب رگیا خورده نمی شود
[ترجمه ترگمان]The فلزی در هوا بسیار پایدار است، نقطه ذوب ۲۷۰۰ درجه سانتیگراد است، که در اسید معمولی حل نمی شود، و در اسید aqua corroded نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Osmium isotopes in the natural isotopic mixture are separation by gas centrifuge technology.
[ترجمه گوگل]ایزوتوپ های اوسمیوم در مخلوط ایزوتوپی طبیعی با فناوری سانتریفیوژ گاز جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]ایزوتوپ های Osmium در ترکیب طبیعی isotopic با استفاده از فن آوری سانتریفیوژ گاز جداسازی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Osmium tetroxide is an expensive reagent with great toxicity.
[ترجمه گوگل]تتروکسید اوسمیوم یک معرف گران قیمت با سمیت زیاد است
[ترجمه ترگمان]Osmium tetroxide یک معرف گران قیمت با سمیت زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Iridium, osmium and ruthenium, unwrought or in powder form.
[ترجمه گوگل]ایریدیوم، اوسمیم و روتنیوم به صورت خام یا پودری
[ترجمه ترگمان]Iridium، osmium، ruthenium، unwrought، یا به صورت پودر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Osmium (Os): The densest of natural elements—twice as dense as lead—this blue-grey metal finds a home in applications where hardness and durability are essential.
[ترجمه گوگل]اوسمیوم (Os): متراکم‌ترین عناصر طبیعی - دو برابر چگالی سرب - این فلز خاکستری آبی در کاربردهایی که سختی و دوام ضروری است، خانه‌ای پیدا می‌کند
[ترجمه ترگمان]Osmium (Os): The عناصر طبیعی - دوبار به اندازه سرب - این فلز آبی - خاکستری خانه ای را در کاربردهایی پیدا می کند که در آن سختی و دوام ضروری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Examples of fixatives are formaldehyde, osmium tetroxide, ethanol, and acetic acid.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از فیکساتورها عبارتند از فرمالدئید، تتروکسید اسمیم، اتانول و اسید استیک
[ترجمه ترگمان]مثال هایی از fixatives، formaldehyde، osmium tetroxide، اتانول و استیک اسید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, more enduring chemical bonds are formed when C60 reacts with osmium and platinum.
[ترجمه گوگل]با این حال، زمانی که C60 با اوسمیوم و پلاتین واکنش می دهد، پیوندهای شیمیایی پایدارتری تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، وقتی C۶۰ با osmium و پلاتین واکنش می دهد، پیوندهای شیمیایی بادوام تری شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The purpose of this study is to discuss the photophysical properties of Iridium and Osmium complexes containing isoquinoline family ligands.
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه بحث در مورد خواص فوتوفیزیکی کمپلکس های ایریدیوم و اوسمیوم حاوی لیگاندهای خانواده ایزوکینولین می باشد
[ترجمه ترگمان]هدف از این مطالعه بحث در مورد ویژگی های photophysical کمپلکس های Iridium و Osmium حاوی isoquinoline های خانواده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most sensitive constraint involves the beta decay of rhenium into osmium.
[ترجمه گوگل]حساس ترین محدودیت شامل تجزیه بتا رنیوم به اسمیم است
[ترجمه ترگمان]حساس ترین شرط شامل واپاشی بتای rhenium در osmium است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its principle and some other aredescribed, including the magnetron sputter coater and the osmium plasma coater.
[ترجمه گوگل]اصل آن و برخی دیگر از جمله پوشش دهنده مگنترون و پوشش پلاسما اوسمیوم توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]اصل آن و برخی دیگر aredescribed، از جمله the sputter sputter و the پلاسما coater
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chiral catalysts employed in the AD reactions are complexes of osmium tetroxide with chiral ligands.
[ترجمه گوگل]کاتالیزورهای کایرال به کار رفته در واکنش های AD کمپلکس هایی از تتروکسید اسمیم با لیگاندهای کایرال هستند
[ترجمه ترگمان]The کایرال بکار گرفته در واکنش های بعد از میلاد، complexes of با ligands chiral هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The nature, shape, structure and distribution of osmiophilic cells in the rat thymus were studied by the osmium black method silver impregnation and histochemistry.
[ترجمه گوگل]ماهیت، شکل، ساختار و توزیع سلول‌های اسمیوفیل در تیموس موش صحرایی با روش اشباع نقره و هیستوشیمی به روش سیاه اسمیوم مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ماهیت، شکل، ساختار و توزیع سلول های osmiophilic در تیموس موش با روش osmium silver silver و histochemistry مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A method for the determination of impurities in high purity osmium powder by ICP _ MS was developed.
[ترجمه گوگل]روشی برای تعیین ناخالصی‌ها در پودر اسمیوم با خلوص بالا توسط ICP _ MS توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]روشی برای تعیین ناخالصی ها در powder با خلوص بالا توسط ICP - MS ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عنصر فلزی سخت و ابی مایل ب سفید (اسم)
osmium

تخصصی

[شیمی] اسمیم - عنصر شیمیایی بسیار سخت از گروه پلاتین
[برق و الکترونیک] اوزمیوم عنصر فلزی سخت از گروه پلاتین با عدد اتمی 76 از آلیاژ اینعنصر با ایریدیم در ساخت سوزن ضبط کننده های دیسک و گرامافون استفاده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• bluish-white metallic element of the platinum group that is often used in the manufacturing of pen tips and ball bearings

پیشنهاد کاربران

بپرس