oslo

/ˈɑːzloʊ//ˈɒzləʊ/

شهر اسلو (پایتخت نروژ)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of Norway.

جمله های نمونه

1. How many days'sail is it from Hull to Oslo?
[ترجمه گوگل]از هال تا اسلو چند روز است؟
[ترجمه ترگمان]چند روز طول می کشد تا از شهر هال به اسلو برود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rome is about equidistant from Cairo and Oslo.
[ترجمه گوگل]فاصله رم از قاهره و اسلو به یک اندازه است
[ترجمه ترگمان]شهر رم در فاصله کوتاهی از قاهره و اسلو قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We expect to be landing in Oslo in about fifty minutes.
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم تا حدود پنجاه دقیقه دیگر در اسلو فرود بیاییم
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که در حدود پنجاه دقیقه در اسلو فرود بیاییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oslo: The government's 1990 budget proposals had little effect, with the index slipping 39 to 5 81 in moderate trade.
[ترجمه گوگل]اسلو: بودجه پیشنهادی دولت در سال 1990 تأثیر چندانی نداشت، به طوری که شاخص در تجارت متوسط ​​از 39 به 5 81 سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]اسلو: طرح بودجه ۱۹۹۰ دولت تاثیر کمی داشت و شاخص ۳۹ ۳۹ تا ۵ ۸۱ در تجارت متوسط داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But their aims are still essentially Oslo by other means.
[ترجمه گوگل]اما اهداف آنها هنوز اساساً اسلو از راه های دیگر است
[ترجمه ترگمان]اما اهداف آن ها هنوز اساسا در اسلو به وسیله روش های دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Seven years after the Oslo accords several thousand settlers still occupy 40 % of the Gaza Strip.
[ترجمه گوگل]پس از گذشت هفت سال از قرارداد اسلو، هزاران شهرک نشین همچنان 40 درصد از نوار غزه را اشغال کرده اند
[ترجمه ترگمان]هفت سال پس از پیمان اسلو، چندین هزار سکنه هنوز ۴۰ درصد از نوار غزه را اشغال کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. First, the Oslo framework can not easily be transformed from its origins.
[ترجمه گوگل]اول، چارچوب اسلو را نمی توان به راحتی از مبدا خود تغییر داد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، چارچوب اسلو را نمی توان به راحتی از مبدا آن تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Janet's marrow sample was flown to Oslo and given to Mona in a blood transfusion.
[ترجمه گوگل]نمونه مغز جانت به اسلو منتقل شد و برای انتقال خون به مونا داده شد
[ترجمه ترگمان]نمونه مغز استخوان جنت به اسلو فرستاده شد و در انتقال خون به مونا اهدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They argue that they signed the Oslo accords seven years ago.
[ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند که هفت سال پیش توافقنامه اسلو را امضا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که پیمان اسلو را هفت سال پیش امضا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I next ran at Oslo where I set a personal best for 200 metres, so that was encouraging.
[ترجمه گوگل]بعد در اسلو دویدم، جایی که بهترین رکورد شخصی را برای 200 متر ثبت کردم، بنابراین این دلگرم کننده بود
[ترجمه ترگمان]سپس در اسلو به راه افتادم، جایی که برای ۲۰۰ متر بهترین مکان شخصی را تعیین کردم، بنابراین دلگرم کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oslo likely will crest Monday near 3 5 feet.
[ترجمه گوگل]اسلو احتمالا روز دوشنبه نزدیک به 35 فوت تاج خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد اسلو در روز دوشنبه نزدیک به ۵ فوت سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His state funeral was held in Oslo cathedral on Jan. 30.
[ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه وی در کلیسای جامع اسلو در 30 ژانویه برگزار شد
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین وی در کلیسای جامع اسلو در تاریخ ۳۰ ژانویه برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The TRN duty free shop at Oslo airport does exactly that.
[ترجمه گوگل]فروشگاه رایگان TRN در فرودگاه اسلو دقیقاً این کار را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]مغازه آزاد TRN در فرودگاه اسلو دقیقا همین کار را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. OSLO (Reuters) - Thawing permafrost can release nitrous oxide, also known as laughing gas, a contributor to climate change that has been largely overlooked in the Arctic, a study showed on Sunday.
[ترجمه گوگل]اوسلو (رویترز) - مطالعه روز یکشنبه نشان داد که ذوب شدن منجمد دائمی می تواند اکسید نیتروژن را آزاد کند که به عنوان گاز خنده نیز شناخته می شود، عاملی در تغییرات آب و هوایی که عمدتاً در قطب شمال نادیده گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]اسلو (رویترز)- مطالعه ای در روز یک شنبه نشان داد که اکو سی ها می توانند اکسید نیترو را آزاد کنند، همچنین به گاز خندیدن می گویند، که عامل تغییرات آب و هوایی است که تا حد زیادی در قطب شمال نادیده گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capital city of the scandinavian country norway
oslo is the capital of norway and its largest city. population: 462,000 (1991).

پیشنهاد کاربران

بپرس