1. How many days'sail is it from Hull to Oslo?
 [ترجمه گوگل]از هال تا اسلو چند روز است؟ 
[ترجمه ترگمان]چند روز طول می کشد تا از شهر هال به اسلو برود؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Rome is about equidistant from Cairo and Oslo.
 [ترجمه گوگل]فاصله رم از قاهره و اسلو به یک اندازه است 
[ترجمه ترگمان]شهر رم در فاصله کوتاهی از قاهره و اسلو قرار دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. We expect to be landing in Oslo in about fifty minutes.
 [ترجمه گوگل]ما انتظار داریم تا حدود پنجاه دقیقه دیگر در اسلو فرود بیاییم 
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که در حدود پنجاه دقیقه در اسلو فرود بیاییم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Oslo: The government's 1990 budget proposals had little effect, with the index slipping 39 to 5 81 in moderate trade.
 [ترجمه گوگل]اسلو: بودجه پیشنهادی دولت در سال 1990 تأثیر چندانی نداشت، به طوری که شاخص در تجارت متوسط از 39 به 5 81 سقوط کرد 
[ترجمه ترگمان]اسلو: طرح بودجه ۱۹۹۰ دولت تاثیر کمی داشت و شاخص ۳۹ ۳۹ تا ۵ ۸۱ در تجارت متوسط داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. But their aims are still essentially Oslo by other means.
 [ترجمه گوگل]اما اهداف آنها هنوز اساساً اسلو از راه های دیگر است 
[ترجمه ترگمان]اما اهداف آن ها هنوز اساسا در اسلو به وسیله روش های دیگر است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Seven years after the Oslo accords several thousand settlers still occupy 40 % of the Gaza Strip.
 [ترجمه گوگل]پس از گذشت هفت سال از قرارداد اسلو، هزاران شهرک نشین همچنان 40 درصد از نوار غزه را اشغال کرده اند 
[ترجمه ترگمان]هفت سال پس از پیمان اسلو، چندین هزار سکنه هنوز ۴۰ درصد از نوار غزه را اشغال کرده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. First, the Oslo framework can not easily be transformed from its origins.
 [ترجمه گوگل]اول، چارچوب اسلو را نمی توان به راحتی از مبدا خود تغییر داد 
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، چارچوب اسلو را نمی توان به راحتی از مبدا آن تغییر داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Janet's marrow sample was flown to Oslo and given to Mona in a blood transfusion.
 [ترجمه گوگل]نمونه مغز جانت به اسلو منتقل شد و برای انتقال خون به مونا داده شد 
[ترجمه ترگمان]نمونه مغز استخوان جنت به اسلو فرستاده شد و در انتقال خون به مونا اهدا شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. They argue that they signed the Oslo accords seven years ago.
 [ترجمه گوگل]آنها استدلال می کنند که هفت سال پیش توافقنامه اسلو را امضا کردند 
[ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که پیمان اسلو را هفت سال پیش امضا کرده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. I next ran at Oslo where I set a personal best for 200 metres, so that was encouraging.
 [ترجمه گوگل]بعد در اسلو دویدم، جایی که بهترین رکورد شخصی را برای 200 متر ثبت کردم، بنابراین این دلگرم کننده بود 
[ترجمه ترگمان]سپس در اسلو به راه افتادم، جایی که برای ۲۰۰ متر بهترین مکان شخصی را تعیین کردم، بنابراین دلگرم کننده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Oslo likely will crest Monday near 3 5 feet.
 [ترجمه گوگل]اسلو احتمالا روز دوشنبه نزدیک به 35 فوت تاج خواهد گرفت 
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد اسلو در روز دوشنبه نزدیک به ۵ فوت سقوط خواهد کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. His state funeral was held in Oslo cathedral on Jan. 30.
 [ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه وی در کلیسای جامع اسلو در 30 ژانویه برگزار شد 
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین وی در کلیسای جامع اسلو در تاریخ ۳۰ ژانویه برگزار شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The TRN duty free shop at Oslo airport does exactly that.
 [ترجمه گوگل]فروشگاه رایگان TRN در فرودگاه اسلو دقیقاً این کار را انجام می دهد 
[ترجمه ترگمان]مغازه آزاد TRN در فرودگاه اسلو دقیقا همین کار را انجام می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. OSLO (Reuters) - Thawing permafrost can release nitrous oxide, also known as laughing gas, a contributor to climate change that has been largely overlooked in the Arctic, a study showed on Sunday.
 [ترجمه گوگل]اوسلو (رویترز) - مطالعه روز یکشنبه نشان داد که ذوب شدن منجمد دائمی می تواند اکسید نیتروژن را آزاد کند که به عنوان گاز خنده نیز شناخته می شود، عاملی در تغییرات آب و هوایی که عمدتاً در قطب شمال نادیده گرفته شده است 
[ترجمه ترگمان]اسلو (رویترز)- مطالعه ای در روز یک شنبه نشان داد که اکو سی ها می توانند اکسید نیترو را آزاد کنند، همچنین به گاز خندیدن می گویند، که عامل تغییرات آب و هوایی است که تا حد زیادی در قطب شمال نادیده گرفته شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید