orthosis

جمله های نمونه

1. To create a novel kind of orthosis to correct the dysfunction of antebrachium, wrist, metacarpus and digit and to facilitate the protection and functional training after injury of forearm and hand.
[ترجمه گوگل]ایجاد نوع جدیدی از ارتز برای اصلاح اختلال عملکرد انتبراشیوم، مچ دست، متاکارپوس و انگشت و تسهیل حفاظت و تمرین عملکردی پس از آسیب به ساعد و دست
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک نوع جدید از orthosis برای اصلاح اختلال عملکرد antebrachium، مچ، metacarpus و رقم و تسهیل محافظت و آموزش عملی پس از آسیب بازو و دست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Results All patients who was managed with orthosis got an improved functional status and were satisfied with therapeutic effect.
[ترجمه گوگل]ResultsAll بیمارانی که تحت درمان با ارتز قرار گرفتند، وضعیت عملکردی بهتری داشتند و از اثر درمانی راضی بودند
[ترجمه ترگمان]نتایج همه بیمارانی که با orthosis مدیریت شدند وضعیت عملکردی بهتری داشتند و از تاثیر درمانی راضی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To explore the efficacy of orthosis in orthopaedic rehabilitation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثربخشی ارتز در توانبخشی ارتوپدی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثربخشی orthosis در توان بخشی ارتوپدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. CONCLUSION:Lower limb orthosis therapy can promote and ameliorate motor function recovery and amelioration in stroke patients with hemiplegia.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: درمان ارتز اندام تحتانی می‌تواند به بهبود و بهبود عملکرد حرکتی در بیماران سکته مغزی مبتلا به همی‌پلژی کمک کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: روش درمان عضو پایین تر می تواند بهبود عملکرد موتور را بهبود بخشد و بهبود عملکرد موتور را بهبود بخشد و بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Using walking aid appliance and orthosis on walking training were common methods in the field of rehabilitation medicine.
[ترجمه گوگل]استفاده از ابزار کمکی راه رفتن و ارتز در تمرین راه رفتن از روش های رایج در حوزه پزشکی توانبخشی بود
[ترجمه ترگمان]استفاده از لوازم کمکی پیاده روی و orthosis بر روی آموزش پیاده روی روش های رایج در زمینه پزشکی احیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The orthosis is constituted of a cardinal shelf, a stem shelf of metacarpophalangeal joint, a front bracket, finger ferrules, elastic strings and steel wires.
[ترجمه گوگل]ارتز از یک قفسه کاردینال، یک قفسه ساقه مفصل متاکارپوفالانژیال، یک براکت جلو، فرول های انگشتی، رشته های الاستیک و سیم های فولادی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The از یک قفسه اصلی تشکیل شده است، یک قفسه بنیادی از مفصل metacarpophalangeal، یک ردیف جلو، ferrules انگشتی، سیم های الاستیک و سیم های فولادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To compare the therapeutic effects of two ankle-foot orthosis (AFO) configurations (dynamic DAFO and solid SAFO) for cerebral palsy children with spastic diplegia.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثرات درمانی دو پیکربندی ارتز مچ پا (AFO) (DAFO دینامیک و SAFO جامد) برای کودکان فلج مغزی مبتلا به دیپلژی اسپاستیک
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مقایسه اثرات درمانی of ساق پا (AFO)(AFO)(DAFO)(DAFO پویا و SAFO جامد)برای کودکان فلج مغزی با spastic diplegia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective:To study the effect of gait orthosis combined with synthetic rehabilitation therapy on patients with complete spinal cord injury(SCI).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر ارتز راه رفتن همراه با درمان توانبخشی مصنوعی بر بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی کامل (SCI)
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر of orthosis همراه با درمان rehabilitation مصنوعی بر روی بیماران با آسیب کامل طناب نخاعی (SCI)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This orthosis could be applied for patients after the operation of antebrachium, wrist and manus to promote the recovery of their functions.
[ترجمه گوگل]این ارتز را می توان برای بیماران پس از عمل انتبراشیوم، مچ دست و مانوس به منظور بهبود عملکرد آنها اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]این orthosis را می توان برای بیماران پس از عملیات of، مچ و manus اعمال کرد تا بهبود عملکرد آن ها را ارتقا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This orthosis plays an effective role in the protection of nerves, tendons, extremity of vascular anastomosis and the prevention of allotopia after fracture due to different trainings.
[ترجمه گوگل]این ارتز به دلیل تمرینات مختلف در محافظت از اعصاب، تاندون ها، اندام آناستوموز عروقی و پیشگیری از آلوتوپی بعد از شکستگی نقش موثری دارد
[ترجمه ترگمان]این orthosis نقش موثری در حفاظت از اعصاب، تاندون ها، extremity آوندی و جلوگیری از شکستگی در اثر دوره های مختلف دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. CONCLUSION:Lower limb orthosis plays an active role in consolidating the stability and movement function during rehabilitation of children with infantile paralysis after orthopaedic operation.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ارتز اندام تحتانی نقش فعالی در تحکیم عملکرد ثبات و حرکت در طول توانبخشی کودکان مبتلا به فلج نوزادی پس از عمل ارتوپدی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عضو پایین تر عضو، نقش فعالی در تثبیت عملکرد و عملکرد حرکت در طول توان بخشی کودکان با فلج infantile بعد از عملیات ارتوپدی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. AIM; To study the effect of ankle-foot orthosis (AFO) on the speed and efficiency of walking ability in hemiparetic stroke patients.
[ترجمه گوگل]هدف؛ بررسی تاثیر ارتز مچ پا (AFO) بر سرعت و کارایی توانایی راه رفتن در بیماران سکته مغزی همی‌پارتیک
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثر of پای قوزک پا (AFO)بر سرعت و کارایی توانایی پیاده روی در بیماران سکته مغزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To apply the prosthesis and orthosis to improve the walking ability of patients after meningomyelocele.
[ترجمه گوگل]هدف: استفاده از پروتز و ارتز برای بهبود توانایی راه رفتن بیماران پس از مننگومیلوسل
[ترجمه ترگمان]هدف برای استفاده از پروتز و orthosis برای بهبود توانایی پیاده روی بیماران بعد از meningomyelocele
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The smart clubfoot orthosis is a kind of modern medical treatment apparatus that can be used to treat clubfoot.
[ترجمه گوگل]ارتز پاچنبری هوشمند نوعی دستگاه درمانی مدرن پزشکی است که می تواند برای درمان پای پرانتزی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]clubfoot هوشمند، نوعی ابزار درمانی مدرن است که می تواند برای درمان clubfoot مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• straightening, alignment; (medicine) correction of orthopedic maladjustments; (medicine) orthotic, brace or orthopedic apparatus used to support or correct weak muscles or joints or improving function of movable body parts; (medicine) correction of neurotic condition

پیشنهاد کاربران

orthosis ( پیوند )
واژه مصوب: اَرتاسازه
تعریف: ابزاری که از آن برای حمایت حرکتی یا تصحیح حرکت یا شکل دهی مناسب بخشی از بدن استفاده می شود
وسایل کمکی ارتوپدی
کمربند ارتوپدی

بپرس