orthopedic

/ˌɔːrθəˈpiːdɪk//ˌɔːθəˈpiːdɪk/

معنی: وابسته به استخوانپزشکی
معانی دیگر: وابسته به استخوانپزشکی

جمله های نمونه

1. The most orthopedic surgeons, specialists in bone injuries.
[ترجمه گوگل]بیشترین جراحان ارتوپد، متخصصان آسیب های استخوانی
[ترجمه ترگمان]The جراح، متخصص آسیب های استخوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The head of orthopedic surgery at Sloan-Kettering uses implants manufactured by Biomet, Inc.
[ترجمه گوگل]رئیس جراحی ارتوپدی در Sloan-Kettering از ایمپلنت های تولید شده توسط Biomet, Inc استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]رئیس جراحی ارتوپدی با استفاده از ایمپلنت Sloan، شرکت Kettering، توسط شرکت Biomet انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I can not see an orthopedic doctor until late March of 199
[ترجمه گوگل]من تا اواخر اسفند سال 99 نمی توانم به پزشک ارتوپد مراجعه کنم
[ترجمه ترگمان]من تا اواخر ماه مارس حداقل تا ماه مارس یک پزشک استخوان رو ندیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Likewise, the orthopedic surgeon keeps records and shares all his information with the player.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، جراح ارتوپد سوابق را نگه می دارد و تمام اطلاعات خود را با بازیکن به اشتراک می گذارد
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، جراح ارتوپد سوابق خود را حفظ کرده و تمام اطلاعات خود را با این بازیکن به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An orthopedic surgeon who asked not to be identified said he also hears increased patient complaints about waiting for bedpans or medications.
[ترجمه گوگل]یک جراح ارتوپد که خواست نامش فاش نشود، گفت که او همچنین شکایات بیماران را در مورد انتظار برای روتختی یا دارو می شنود
[ترجمه ترگمان]یک جراح ارتوپد که نخواست نامش فاش شود گفت که او همچنین شکایات بیماران در مورد انتظار برای bedpans یا داروها را می شنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On April 192 Los Angeles's first orthopedic hospital opened, including a school for its young patients.
[ترجمه گوگل]در آوریل 192، اولین بیمارستان ارتوپدی لس آنجلس، شامل یک مدرسه برای بیماران جوانش افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۲ آوریل، اولین بیمارستان ارتوپدی در لس آنجلس باز شد که شامل یک مدرسه برای بیماران جوان آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Project materials drawn from orthopedic devices, soft tissue implants, artificial organs, and dental implants.
[ترجمه گوگل]مواد پروژه ای که از دستگاه های ارتوپدی، ایمپلنت های بافت نرم، اندام های مصنوعی و ایمپلنت های دندانی تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]مواد پروژه از دستگاه های ارتوپدی، کاشت بافت نرم، اندام های مصنوعی و کاشت دندان استخراج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Orthopedics ( or orthopedic surgery ): Medical specialty concerned with the skeleton and its associated structures.
[ترجمه گوگل]ارتوپدی (یا جراحی ارتوپدی): تخصص پزشکی مربوط به اسکلت و ساختارهای مرتبط با آن
[ترجمه ترگمان]orthopedics (یا جراحی ارتوپدی): تخصص پزشکی مربوط به اسکلت و ساختار مربوط به آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I need a management software for orthopedic and orthotic practitioners.
[ترجمه گوگل]به یک نرم افزار مدیریت برای پزشکان ارتوپدی و ارتوپدی نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]من به یک نرم افزار مدیریت برای درمان ارتوپدی و orthotic نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In treatment of fracture, orthopedic doctors need to master the scientific methodology.
[ترجمه گوگل]در درمان شکستگی، پزشکان ارتوپد نیاز به تسلط بر روش علمی دارند
[ترجمه ترگمان]پزشکان ارتوپدی در درمان شکستگی باید به روش علمی استاد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Q. What do you call two orthopedic surgeons reading an ECG.
[ترجمه گوگل]س به دو جراح ارتوپد که نوار قلب می خوانند چه می گویید؟
[ترجمه ترگمان]سوال: شما دو جراح ارتوپد را با خواندن یک تست ECG به چه اسم call؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My grandfather was an orthopedic surgeon and he had a lot of books in his library that I would just pore over. A lot of them had really horrible pictures of deformities.
[ترجمه گوگل]پدربزرگم جراح ارتوپد بود و کتاب‌های زیادی در کتابخانه‌اش داشت که من آن‌ها را منفذ می‌کردم بسیاری از آنها تصاویر واقعا وحشتناکی از بدشکلی ها داشتند
[ترجمه ترگمان]پدربزرگم یک جراح ارتوپد بود و کتاب های زیادی در کتابخانه داشت که من فقط pore خیلی از آن ها عکس های وحشتناکی از عیب و نقص داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We also consulted experts in orthopedic surgery, rheumatology and radiology to produce this narrative review on lumbar degenerative spondylolisthesis.
[ترجمه گوگل]ما همچنین با متخصصان جراحی ارتوپدی، روماتولوژی و رادیولوژی مشورت کردیم تا این بررسی روایی در مورد اسپوندیلولیستزی دژنراتیو کمری ارائه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین با متخصصان جراحی ارتوپدی، rheumatology و رادیولوژی مشورت کردیم تا این بررسی روایی را بر روی spondylolisthesis فاسد شدنی تولید کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Specific reports of this coagulation disorder occurring during orthopedic surgery are rare.
[ترجمه گوگل]گزارش های خاص از این اختلال انعقادی که در طی جراحی ارتوپدی رخ می دهد نادر است
[ترجمه ترگمان]گزارش های خاصی از این اختلال روانی که در طی جراحی ارتوپدی اتفاق می افتد، نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به استخوانپزشکی (صفت)
orthopedic

تخصصی

[فوتبال] ارتپدی

انگلیسی به انگلیسی

• concerning orthopedics (branch of surgery dealing with deformities, diseases and injuries of the bones and joints)

پیشنهاد کاربران

استخوان درمانی ( صفت ) : 1. مربوط به درمانی که استخوان ها یا مفاصل بد شکل گرفته را اصلاح می کند. 2. مربوط به استخوان درمانی یا مورد استفاده در آن
استخوان درمانی

بپرس