1. Orthographic projections Orthographic projections are right angled views ideally suited to the study of everyday objects.
[ترجمه گوگل]پیش بینی های املایی پیش بینی های املایی نماهایی با زاویه راست هستند که به طور ایده آل برای مطالعه اشیاء روزمره مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]افکنش های Orthographic افکنش پرسپکتیو دارای دیدگاه های زاویه دار هستند و به طور ایده آل برای مطالعه اشیا روزمره مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افکنش های Orthographic افکنش پرسپکتیو دارای دیدگاه های زاویه دار هستند و به طور ایده آل برای مطالعه اشیا روزمره مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Using the internal lexicon An orthographic analysis is not the only way of recognising and pronouncing a string of letters.
[ترجمه گوگل]استفاده از واژگان درونی تحلیل املایی تنها راه تشخیص و تلفظ یک رشته حروف نیست
[ترجمه ترگمان]استفاده از واژه نامه درونی یک آنالیز ارتوگرافیک تنها راه تشخیص و تلفظ یک رشته از حروف نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از واژه نامه درونی یک آنالیز ارتوگرافیک تنها راه تشخیص و تلفظ یک رشته از حروف نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Camera's half-size when in orthographic mode.
[ترجمه گوگل]نیم اندازه دوربین در حالت املایی
[ترجمه ترگمان]اندازه نیمه دوربین وقتی که در حالت ارتوگرافیک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اندازه نیمه دوربین وقتی که در حالت ارتوگرافیک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Orthographic projection often seems a bit odd at first, because objects stay the same size independent of their distance: It is like viewing the scene from an infinitely distant point.
[ترجمه گوگل]نمایش املایی اغلب در ابتدا کمی عجیب به نظر می رسد، زیرا اجسام مستقل از فاصله خود به همان اندازه باقی می مانند: مانند مشاهده صحنه از نقطه ای بی نهایت دور است
[ترجمه ترگمان]تصویر Orthographic اغلب در ابتدا کمی عجیب به نظر می رسد، چون اشیا همان اندازه فاصله از فاصله شان را دارند: مثل این است که صحنه را از نقطه ای بی نهایت دور تماشا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصویر Orthographic اغلب در ابتدا کمی عجیب به نظر می رسد، چون اشیا همان اندازه فاصله از فاصله شان را دارند: مثل این است که صحنه را از نقطه ای بی نهایت دور تماشا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Linguistic information in television can be orthographic, but more often it is oral and, as with audiotape and radio, transient.
[ترجمه گوگل]اطلاعات زبانی در تلویزیون می تواند املایی باشد، اما اغلب شفاهی است و مانند نوار صوتی و رادیو، گذرا است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زبانی در تلویزیون می تواند قایم باشد، اما بیشتر اوقات شفاهی است و مانند نوار صوتی و رادیو، گذرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زبانی در تلویزیون می تواند قایم باشد، اما بیشتر اوقات شفاهی است و مانند نوار صوتی و رادیو، گذرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There are many other buffers as well, including orthographic, phonological, and emotional.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بافرهای دیگر نیز وجود دارد، از جمله املایی، واجی و احساسی
[ترجمه ترگمان]حافظه های میانی بسیار دیگری نیز وجود دارند، از جمله قایم، آوایی، و عاطفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حافظه های میانی بسیار دیگری نیز وجود دارند، از جمله قایم، آوایی، و عاطفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Orthographic projection is an simple as that.
[ترجمه گوگل]طرح ریزی املایی به همین سادگی است
[ترجمه ترگمان]تصویر Orthographic ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصویر Orthographic ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Figure 1 is an orthographic projection map of Earth (adapted from Espenak 198 showing the path of penumbral (partial eclipse) and umbral (total eclipse) shadows.
[ترجمه گوگل]شکل 1 یک نقشه پیشبینی املایی از زمین است (اقتباس شده از Espenak 198 که مسیر سایههای نیمه شبه (کسوف جزئی) و چتری (کسوف کامل) را نشان میدهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ یک نقشه تصویر ارتوگرافیک (برگرفته از Espenak ۱۹۸ است که مسیر of (کسوف جزیی)و umbral (کل کسوف)را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ یک نقشه تصویر ارتوگرافیک (برگرفته از Espenak ۱۹۸ است که مسیر of (کسوف جزیی)و umbral (کل کسوف)را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is easy to see how orthographic projection works if you imagine that the object is inside a glass box.
[ترجمه گوگل]اگر تصور کنید که شی در داخل یک جعبه شیشه ای قرار دارد، به راحتی می توانید ببینید که چگونه طرح املایی کار می کند
[ترجمه ترگمان]دیدن این که تصویر ارتوگرافیک در صورتی کار می کند که تصور می کنید شی داخل یک جعبه شیشه ای است، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیدن این که تصویر ارتوگرافیک در صورتی کار می کند که تصور می کنید شی داخل یک جعبه شیشه ای است، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In engineering drawing, it is always inconvenient for orthographic projection to solve some measurement and orientation problems.
[ترجمه گوگل]در نقشهکشی مهندسی، حل برخی از مسائل اندازهگیری و جهتیابی برای طرحبندی املایی همیشه ناخوشایند است
[ترجمه ترگمان]در طراحی مهندسی، همیشه برای تصویر ارتوگرافیک برای حل برخی مشکلات اندازه گیری و جهت گیری مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طراحی مهندسی، همیشه برای تصویر ارتوگرافیک برای حل برخی مشکلات اندازه گیری و جهت گیری مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Orthographic projection is related to perspective projection, but the point of perspective is set to an infinite distance.
[ترجمه گوگل]طرح ریزی املایی به طرح پرسپکتیو مربوط می شود، اما نقطه پرسپکتیو روی یک فاصله بی نهایت تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]افکنش قایم به افکنش پرسپکتیو مربوط است، اما نقطه دیدگاه به فاصله نامحدود تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افکنش قایم به افکنش پرسپکتیو مربوط است، اما نقطه دیدگاه به فاصله نامحدود تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The views are consistent with an orthographic projection of a human body.
[ترجمه گوگل]نماها با پیش بینی املایی بدن انسان مطابقت دارند
[ترجمه ترگمان]این نما با تصویر ارتوگرافیک یک بدن انسان سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نما با تصویر ارتوگرافیک یک بدن انسان سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The images were re-projected into an orthographic map projection.
[ترجمه گوگل]تصاویر مجدداً به صورت طرحبندی نقشهی املایی طراحی شدند
[ترجمه ترگمان]تصاویر به تصویر ارتوگرافیک (قایم نقشه کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصاویر به تصویر ارتوگرافیک (قایم نقشه کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Builds a left-handed orthographic projection matrix.
[ترجمه گوگل]یک ماتریس طرح ریزی املایی به سمت چپ می سازد
[ترجمه ترگمان]ماتریس افکنش قایم به دست چپ را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماتریس افکنش قایم به دست چپ را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید