orotund

/ˈɔːroʊtʌnd//ˈɔːrəʊtʌnd/

معنی: رسا، نیرومند، پر صدا، قوی و واضح، بلند صدا
معانی دیگر: (صدای انسان) بلند و واضح، پرجوهر، پرطنین و ژرف، درمورد صدا قوی و واضح

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: orotundity (n.)
(1) تعریف: having a full, rich sound, as in voice or speech.
مترادف: resonant, rich, rotund, round, sonorous
مشابه: big, booming, consonant, mellifluous, powerful, reverberating

- The orator saved his most orotund effects for the dramatic climax of his speech.
[ترجمه گوگل] ناطق بیشترین تاثیرات خود را برای اوج دراماتیک سخنرانی خود ذخیره کرد
[ترجمه ترگمان] خطیب مهم ترین آثار خود را برای نقطه اوج سخنرانی اش حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: pretentiously grand or eloquent.
مترادف: bombastic, grandiloquent, magniloquent, rhetorical
مشابه: fustian, grandiose, high-flown, ornate, pompous, showy, superlative, tumid

- orotund, theatrical speeches
[ترجمه گوگل] orotund، سخنرانی های نمایشی
[ترجمه ترگمان] orotund، سخنرانی های نمایشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The "call my hunter . . . . . . " orotund Piao is getting farer.
[ترجمه گوگل]"شکارچی من را صدا کن " orotund Piao در حال پیشرفت است
[ترجمه ترگمان]این خبر را \"شکارچی من \" (orotund Piao)دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If neat Yuan mountain the orotund inflow of the pure spring bathes inside in the small quiet world and brokes off the flare of full world to receive.
[ترجمه گوگل]اگر کوه یوان شسته و رفته، جریان orotund از چشمه ناب حمام در داخل در دنیای کوچک آرام و شکستن شراره از جهان کامل برای دریافت
[ترجمه ترگمان]اگر یوآن روند ورود orotund به داخل دنیای کوچک آرام را ادامه دهد و the جهان کامل را به خود جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Australia is an orotund supporter at the agriculture with is a member of.
[ترجمه گوگل]استرالیا یکی از حامیان orotund در کشاورزی با عضو است
[ترجمه ترگمان]استرالیا یکی از حامیان سرسخت کشاورزی است که عضوی از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The youth's orotund beginning becomes illegible not pure, the voice that he originally sobs, by now transformed to take out to take of weep over voice.
[ترجمه گوگل]شروع اوروتند جوان ناخوانا می شود نه خالص، صدایی که او در ابتدا هق هق می کند، اکنون تبدیل شده است تا صدای گریه را بگیرد
[ترجمه ترگمان]آغاز جوانی s و illegible می شود، صدایی که در ابتدا هق هق گریه می کند، با این حال تغییر شکل می دهد تا بتواند گریه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That is orotund but don't give up, he tells you, telling a friend's story for you.
[ترجمه گوگل]او به شما می گوید که داستان یک دوست را برای شما تعریف می کند اما تسلیم نشوید
[ترجمه ترگمان]او به تو که داستان دوست را برای تو تعریف می کند، می گوید: نه، اما تسلیم نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The orotund Yin of small fox measures of seam from the tooth in pushed out, what adore letter?
[ترجمه گوگل]اوروتون یین روباه کوچک از درز دندان بیرون رانده شده است، چه نامه ای دوست داشتنی؟
[ترجمه ترگمان]The یین از measures کوچک روباه از دندان از دندان به بیرون کشیده شد، چه حرف adore؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Orotund blue sky, white cloud, gives you good mood.
[ترجمه گوگل]آسمان آبی Orotund، ابر سفید، به شما روحیه خوبی می دهد
[ترجمه ترگمان]آسمان آبی آسمانی، ابره ای سفید، به شما روحیه خوبی می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An area disunity, is an orotund tone color that points three voice Districts different from volume.
[ترجمه گوگل]یک ناهماهنگی ناحیه، یک رنگ تن صدایی است که سه ناحیه صدای متفاوت از میزان صدا را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]An ناحیه ای، یک رنگ orotund است که سه ناحیه صدا متفاوت از حجم را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The week mutters after the gentleman, orotund low oneself must can only listen to pure.
[ترجمه گوگل]هفته بعد از جنتلمن غرغر می‌شود، خودش باید فقط به خالص گوش کند
[ترجمه ترگمان]یک هفته بعد از آن مرد، زیر لب می گوید: انسان باید به پاک و خالص گوش بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So as long as attain the each area orotund and opposite to unify, just match the principle for sing.
[ترجمه گوگل]بنابراین تا زمانی که به هر ناحیه orotund و مقابل برای متحد کردن دست یابید، فقط با اصل برای خواندن مطابقت دهید
[ترجمه ترگمان]پس تا زمانی که به هر منطقه orotund و مخالف آن دست پیدا کنید، تنها با اصل آواز خوانی بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The week mutters after the gentleman, orotund cheap oneself have to can only hear to pure.
[ترجمه گوگل]هفته بعد از جنتلمن غرغر می شود، خود را ارزان می کند و فقط می تواند بشنود
[ترجمه ترگمان]یک هفته بعد از آن مرد، زیر لبی می گوید: آدم خسیس فقط می تواند فقط به پاک و خالص گوش بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This orotund inside many sound out for several cents and impatient.
[ترجمه گوگل]این orotund در داخل بسیاری از صدا برای چند سنت و بی تاب
[ترجمه ترگمان]این صداها برای چند سنت و بی حوصلگی چند سنت به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The orotund and distinct loud and remove voice of east Qing metropolis alternately rings out.
[ترجمه گوگل]صدای بلند و متمایز کلان شهر چینگ شرقی به طور متناوب به صدا در می آید
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند و واضح و واضح و واضح و واضح پایتخت qing شرقی در حال بیرون آمدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. "Stand up, please" she said in a orotund tone.
[ترجمه گوگل]با لحنی آرام گفت: "بپا، لطفا "
[ترجمه ترگمان]او با لحن orotund گفت: \" لطفا بلند شوید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رسا (صفت)
adequate, expressive, loud, stentorian, audible, orotund

نیرومند (صفت)
mighty, puissant, main, solid, strong, orotund, formidable, stout, rugged, brawny, nervy, powerful, potent, valiant, vigorous, hale, prolific, red-blooded, robustious, sinewy, sthenic

پر صدا (صفت)
loud, orotund, noisy, full-mouthed, sonorous, plangent, uproarious

قوی و واضح (صفت)
orotund

بلند صدا (صفت)
orotund

انگلیسی به انگلیسی

• imposing; dignified; pompous; having a strong or full voice

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Full, round, and imposing in sound; often pompous or pretentious 🎙️
🔍 مترادف: Grandiloquent
✅ مثال: His orotund speech at the conference impressed the audience but seemed overly formal.
این لغت دو معنی دارد که یکی مربوط به صدایِ فرد است و دیگری مربوط به قلم و کلام ( گفتار و نوشتار ) یک نفر است. با استفاده از دیکشنری زیر تعاریف و مثال های مربوطه در اینجا ذکر می شوند.
New Oxford American Dictionary⤵️
...
[مشاهده متن کامل]

1. ( of speech , writing , or manner ) bombastic; pompous
گفتار یا نوشتارِ پر طمطراق و ثقیل؛ عمل و رفتار فضل فروشانه
Example 1: 👇
Edward had a boisterous, orotund way of talking that even the interpreter seemed to have trouble making sense of.
طرز صحبت کردنِ اِدوارد بقدری ثقیل و قلمبه سلمبه بود که بنظر می رسید حتی مترجم هم در درک آن مشکل دارد.
Example 2: 👇
The blogger does not write in an orotund style because he wants his articles to appeal to the general public.
وبلاگ نویس به سبک ثقیل و پر طمطراق نمی نویسد چرا که می خواهد مقالاتش برای عموم مردم جذاب باشد.
2. ( of the voice ) resonant; booming.
صدای رسا و طنین دار
Example 1: 👇
The opera singer’s orotund vocals soared through the air, enveloping the concert hall in a wave of rich and sonorous melody.
صدای رسایِ خواننده ی اُپرا در هوا پیچید و سالن کنسرت را موجی از ملودی غنی و پر طنین در بر گرفت.
Example 2: 👇
The actor’s orotund voice captivated the audience with its powerful resonance.
صدای رسایِ بازیگر، تماشاگران را مجذوب طنین قدرتمند خود کرد.
Example 3: 👇
The millionaire's orotund manner made him come across as arrogant.
رفتار فضل فروشانه ی میلیونر باعث شد او را مغرور جلوه دهد.

orotund
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : orotundity
✅️ صفت ( adjective ) : orotund
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس