oropharynx

جمله های نمونه

1. The physical examination should include the neck, mouth, oropharynx and larynx, and a neurologic examination should also be performed.
[ترجمه گوگل]معاینه فیزیکی باید شامل گردن، دهان، اوروفارنکس و حنجره باشد و معاینه عصبی نیز باید انجام شود
[ترجمه ترگمان]معاینه فیزیکی باید شامل گردن، دهان، oropharynx و حنجره باشد و یک بررسی عصبی نیز باید انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The oropharynx contains the palatine tonsils.
[ترجمه گوگل]اوروفارنکس حاوی لوزه های پالاتین است
[ترجمه ترگمان]The حاوی tonsils palatine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To discuss how to reduce the oropharynx mucositis in patients with Nasopharyngeal Carcinoma during radiotherapy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی چگونگی کاهش موکوزیت اوروفارنکس در بیماران مبتلا به کارسینوم نازوفارنکس در طول پرتودرمانی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بحث در مورد چگونگی کاهش the oropharynx در بیماران با Nasopharyngeal carcinoma در طول radiotherapy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After therapy, the degree of the oropharynx mucositis was compared.
[ترجمه گوگل]پس از درمان، میزان موکوزیت اوروفارنکس مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]پس از درمان، درجه of mucositis مقایسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Aspiration of bacteria from the oropharynx may follow dental anaesthesia and can occur in bulbar palsies.
[ترجمه گوگل]آسپیراسیون باکتری از اوروفارنکس ممکن است به دنبال بیهوشی دندانی باشد و در فلج پیازی رخ دهد
[ترجمه ترگمان]Aspiration باکتری از oropharynx ممکن است از anaesthesia دندان پیروی کند و در bulbar palsies رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. LAUP enlarges the oropharynx airspace by reshaping and restructuring the uvula, velum and pharyngotonsillar pillars which can increase air flow.
[ترجمه گوگل]LAUP فضای هوایی اوروفارنکس را با تغییر شکل و بازسازی ستون‌های uvula، velum و pharyngotonsillar که می‌تواند جریان هوا را افزایش دهد، بزرگ‌تر می‌کند
[ترجمه ترگمان]LAUP، فضای هوایی oropharynx را با تغییر شکل و بازسازی ستون های uvula، velum و pharyngotonsillar که می توانند جریان هوا را افزایش دهند، افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusions TCM can reduce oropharynx mucous acute radiation response, it is worth recommending.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری TCM می تواند پاسخ تشعشع حاد مخاطی اوروفارنکس را کاهش دهد، توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری TCM می تواند oropharynx mucous radiation acute را کاهش دهد، که ارزش توصیه کردن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study the results of external beam radiotherapy plus 192 Ir hyperfractionated high dose rate interstitial brachytherapy (HHDR-IBT) for cancer of the oral cavity and oropharynx.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه نتایج پرتودرمانی خارجی به همراه براکی تراپی بینابینی با دوز بالای 192 Ir (HHDR-IBT) برای سرطان حفره دهان و اوروفارنکس
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه نتایج of پرتو خارجی به علاوه ۱۹۲ Ir hyperfractionated با میزان دوز بالای دوز در brachytherapy (HHDR - IBT)برای سرطان حفره دهانی و oropharynx
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To observe the therapeutic effect of nebulization of Tanreqing injection on radioactive reaction of oropharynx mucosa.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی نبولیزاسیون تزریق Tanreqing بر واکنش رادیواکتیو مخاط اوروفارنکس
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثر درمانی of of در واکنش رادیو اکتیو of mucosa
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To investigate the feature of distribution of microbial population in oropharynx in children during the acute episode of asthma.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی توزیع جمعیت میکروبی در اوروفارنکس در کودکان در طول دوره حاد آسم
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی توزیع جمعیت میکروبی در oropharynx در کودکان در طول قسمت حاد تنفسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The digestive system was found to occupy large parts of body cavity of T. granarius by HE staining, which consists of oropharynx, midgut, hindgut, anus, salivary gland and so on.
[ترجمه گوگل]سیستم گوارشی با رنگ آمیزی HE، قسمت های زیادی از حفره بدن T granarius را اشغال می کند که شامل اوروفارنکس، روده میانی، روده عقبی، مقعد، غدد بزاقی و غیره است
[ترجمه ترگمان]دستگاه گوارش برای اشغال بخش های بزرگی از حفره بدن T پیدا شد رنگ آمیزی by، که شامل oropharynx، midgut، hindgut، مقعد، مقعد و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Result: There were primary bleeding in 6 patients, dyspnea in and pyrexia in No cough during eating, and no oropharynx constriction happened.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: در 6 بیمار خونریزی اولیه، تنگی نفس و تب در بدون سرفه در حین غذا خوردن و انقباض اوروفارنکس مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه: خونریزی اولیه در ۶ بیمار، dyspnea in و pyrexia ها در هنگام خوردن غذا وجود داشت و گرفتگی کلی رخ نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The posterior visceral space was the principal route of spreading infection from the oropharynx into the mediastinum.
[ترجمه گوگل]فضای احشایی خلفی مسیر اصلی انتشار عفونت از اوروفارنکس به مدیاستن بود
[ترجمه ترگمان]فضای احشایی خلفی، مسیر اصلی گسترش عفونت از oropharynx به the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this paper, the retrograde route of infection from stomach to oropharynx to lower respiratory tract is summarized.
[ترجمه گوگل]در این مقاله مسیر رتروگراد عفونت از معده به اوروفارنکس تا دستگاه تنفسی تحتانی خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، حرکت واپس رونده عفونت از معده به oropharynx به بخش تنفسی پایینی خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lower pharynx (anatomy)

پیشنهاد کاربران

حلقِ دهانی ( اسم ) : بخشی از حلق در زیر کام نرم در پشت دهان
حلقِ دهانی، اوروفارنکس
تعریف ؛ بخشی از حلق که پشت دهان قرار دارد
قسمت میانی حلق
بخشی از حلق به شمار می رود.
می تواند به موارد زیر ترجمه شود:
گلوی دهانی
حلق دهانی
دهانی - حلقی

بپرس