1. poetic ornamentation
پیرایه های شعری
2. superadded ornamentation
تزیینات بیش از حد
3. The architect was instructed to keep ornamentation to a minimum.
[ترجمه گوگل]به معمار دستور داده شد که تزئینات را به حداقل برساند
[ترجمه ترگمان]به معمار دستور داده شده بود که زیور آلات را به حداقل برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The chairs were comfortable, functional and free of ornamentation.
[ترجمه گوگل]صندلی ها راحت، کاربردی و بدون تزئینات بودند
[ترجمه ترگمان]صندلی ها راحت، کاربردی و عاری از زیور آلات بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. On show Ornamentation plays an important part in this look.
[ترجمه گوگل]تزئینات در نمایش نقش مهمی در این نگاه دارد
[ترجمه ترگمان]در نمایش ornamentation نقش مهمی در این ظاهر بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Such titles and ornamentation can create the effect of bathos, or comic undermining of what you do achieve.
[ترجمه گوگل]چنین عناوین و تزئیناتی می توانند جلوه حمام یا تضعیف کمیک آنچه را که به دست می آورید ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]چنین عنوانی و زیور آلات می توانند اثر of، یا undermining کمیک را که به آن دست یافته اند، ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Only two kinds of ornamentation were allowed by the Elizabethan church: painted boards and family memorials.
[ترجمه گوگل]تنها دو نوع تزئین توسط کلیسای الیزابتی مجاز بود: تخته های نقاشی شده و یادبودهای خانوادگی
[ترجمه ترگمان]تنها دو نوع زیور آلات به وسیله کلیسای الیزابت مجاز بودند: تابلوهای نقاشی شده و خاطرات خانوادگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The ornamentation of extine is reticulate, reticulate- microperforate or microperforate.
[ترجمه گوگل]تزئینات اکستین مشبک، مشبک- میکروپرفورات یا میکروپرفورات است
[ترجمه ترگمان]زیور آلات extine reticulate، reticulate - microperforate یا microperforate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But they were used for ornamentation rather than as playthings.
[ترجمه گوگل]اما آنها به جای اسباب بازی برای تزئین استفاده می شدند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها به جای اسباب بازی برای زیور آلات به کار می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The greater ornamentation, however, is reserved for entablature.
[ترجمه گوگل]با این حال، تزیینات بیشتر برای گلدسته محفوظ است
[ترجمه ترگمان]با این حال زیور آلات بیشتری برای entablature رزرو شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Instead they used them for ornamentation in everyday life.
[ترجمه گوگل]در عوض آنها از آنها برای تزئین در زندگی روزمره استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]در عوض آن ها از آن ها برای زیور آلات در زندگی روزمره استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Too much ornamentation on the frame, or garishness in the pattern, and you're a goner.
[ترجمه گوگل]تزیینات بیش از حد روی قاب، یا زرق و برق بودن در الگو، و شما از بین رفته اید
[ترجمه ترگمان]بیش از حد زیور آلات در کادر، یا garishness در الگو، و شما a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Semi - precious stones were used for inlay ornamentation.
[ترجمه گوگل]برای تزیین منبت از سنگ های نیمه قیمتی استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]سنگ های نیمه گرانبها برای تزیین زیور آلات به کار می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The distribution of stomatal apparatus and ceraceous ornamentation of the white squama -shaped leaf of Chamaecyparis pisfera spach were special.
[ترجمه گوگل]توزیع دستگاه روزنه ای و تزئینات سراسه ای برگ سفید اسکوامای شکل اسپاچ Chamaecyparis pisfera ویژه بود
[ترجمه ترگمان]توزیع دستگاه stomatal و تزیین ceraceous برگ سفید شکل - of spach خاص بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید