orgiastic

/ˌɔːrdʒɪˈæstɪk//ˌɔːdʒɪˈæstɪk/

معنی: بد اخلاق
معانی دیگر: وابسته به عیاشی و میگساری، سرمستانه، شورمندانه، میگساری، خماری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: orgiastically (adv.)
(1) تعریف: of, concerning, or resembling an orgy.

(2) تعریف: arousing or expressing uncontrolled emotion.

جمله های نمونه

1. orgiastic music
موسیقی پرشور

2. Greek mythology a woman participant in the orgiastic rites of Dionysus.
[ترجمه گوگل]اساطیر یونانی زنی شرکت کننده در مراسم ارگیاستیک دیونوسوس
[ترجمه ترگمان]اساطیر یونانی، یکی از شرکت کنندگان در مراسم بزرگداشت Dionysus
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gatsby believed in the green light, the orgiastic future that year by year recedes before us.
[ترجمه گوگل]گتسبی به چراغ سبز اعتقاد داشت، آینده ای خوشایند که سال به سال از پیش روی ما فروکش می کند
[ترجمه ترگمان]گتسبی به چراغ سبز ایمان داشت، آینده orgiastic که سال به سال در برابر ما عقب می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Annual the summer, orgiastic day lets beer the Qingdao of picturesque scenery is boiling.
[ترجمه گوگل]سالانه تابستان، روز ارگیاستیک اجازه می دهد تا آبجو چینگدائو از مناظر زیبا در حال جوشیدن است
[ترجمه ترگمان]در تابستان، روز orgiastic، آبجو را پر کنیم، منظره مناظر زیبای مناظر در حال جوش و خروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Internet: A Orgiastic World of Public Speech?
[ترجمه گوگل]اینترنت: دنیایی ارجیاستیک از سخنرانی عمومی؟
[ترجمه ترگمان]اینترنت: جهانی orgiastic از سخنرانی عمومی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Once the network meets politics, orgiastic always come some more easily than reality.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شبکه با سیاست روبرو می شود، ارگیاستیک همیشه آسان تر از واقعیت به دست می آید
[ترجمه ترگمان]زمانی که شبکه با سیاست آشنا می شود، orgiastic همیشه راحت تر از واقعیت می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. People celebrating the armistice behaved like an orgiastic mob.
[ترجمه گوگل]مردمی که آتش بس را جشن می‌گرفتند، مانند یک اوباش ارگیاستیک رفتار می‌کردند
[ترجمه ترگمان]مردم جشن متارکه جنگ را مانند جمعیت orgiastic برپا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Rome her proper name was Fauna or Damia, and her nocturnal orgiastic ceremonies were restricted to women.
[ترجمه گوگل]در روم نام اصلی او Fauna یا Damia بود و مراسم ارژیاستی شبانه او محدود به زنان بود
[ترجمه ترگمان]در رم نام مناسب او Fauna یا Damia بود، و مراسم orgiastic شبانه او محدود به زنان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mandylor, also a writer, wears black fingerless gloves and broods magnificently while recounting stories of orgiastic dances in St-Tropez.
[ترجمه گوگل]مندیلور، که همچنین یک نویسنده است، دستکش‌های بدون انگشت سیاه می‌پوشد و در حالی که داستان‌های رقص‌های ارگیاستیک در سنت تروپز را بازگو می‌کند، به طرز باشکوهی بچه‌دار می‌شود
[ترجمه ترگمان]\"Mandylor\"، همچنین یک نویسنده، دستکش های سیاه رنگی می پوشد و در حالی که داستان رقص های orgiastic در سینت - را بازگو می کند، به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Everyone puts on an identity-erasing disguise and leaps uninhibitedly into no-holds-barred, orgiastic delight.
[ترجمه گوگل]همه لباس‌های محو کننده هویت به تن می‌کنند و بی‌نهایت به لذتی بی‌معنا و لذت‌بخش می‌پرند
[ترجمه ترگمان]همه شان یک هویت جعلی درست می کنند - از بین بردن تغییر قیافه و جست و جو در نه - دست نگه داشتن و لذت بردن از آن لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بد اخلاق (صفت)
bad, vile, acid, moody, impatient, reprobate, orgiastic, immoral, ill-humored, licentious, dissolute, rabid, pettish, ill-humoured, ill-natured, uncurbed

انگلیسی به انگلیسی

• of or characterized by orgies; characterized by debauchery
orgiastic means involving extreme pleasure; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس