orgasm

/ˈɔːrɡæzəm//ˈɔːɡæzəm/

اوج لذت جنسی، ارگاسم، شور و هیجان، شور شهوانی، حالت انزال در مقاربت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: orgasmic (adj.), orgastic (adj.)
• : تعریف: the climax and release of sexual excitement.
مشابه: climax

جمله های نمونه

1. to achieve orgasm
به اوج لذت جنسی رسیدن

2. Do we need arousal and orgasm in order to find sexual fulfillment?
[ترجمه گوگل]آیا برای یافتن رضایت جنسی به برانگیختگی و ارگاسم نیاز داریم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما برای پیدا کردن رضایت جنسی به تحریک و orgasm نیاز داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The major function of the male orgasm is the ejaculation of sperm, though not all men ejaculate with orgasm.
[ترجمه گوگل]عملکرد اصلی ارگاسم مردانه انزال اسپرم است، اگرچه همه مردان با ارگاسم انزال نمی کنند
[ترجمه ترگمان]وظیفه اصلی ارضا شدن مردانه است، اما نه همه مردها با ارضا شدنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. William Burroughs claimed to have had a spontaneous orgasm in the wooden shack he built.
[ترجمه گوگل]ویلیام باروز ادعا کرد که در کلبه چوبی خود به ارگاسم رسیده است
[ترجمه ترگمان]ویلیام Burroughs ادعا کرد که در کلبه ای چوبی که ساخته بود به اوج خود رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Male orgasm satisfies male reproductive involvement.
[ترجمه گوگل]ارگاسم مردانه درگیری باروری مردان را ارضا می کند
[ترجمه ترگمان]orgasm مرد مشارکت باروری مردانه را ارضا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Trying to have an orgasmic birth defeats the object, " she says, "I just got into this ecstatic state where I had these peaks of orgasm.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید: «تلاش برای داشتن یک زایمان ارگاسمیک، شیء را شکست می‌دهد
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \"تلاش برای داشتن یک تولد orgasmic شی را شکست می دهد،\" من فقط وارد این حالت وجد آمیز شدم، جایی که این اوج of را داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Orgasm is a when the men and women makes joyous process important level, it is copulative success fundamental condition, also be the highest expression of copulative harmony.
[ترجمه گوگل]ارگاسم زمانی است که مردان و زنان روند شادی را به سطح مهمی تبدیل می کنند، شرط اساسی موفقیت مشترک است، همچنین بالاترین بیان هماهنگی زوجی است
[ترجمه ترگمان]orgasm زمانی است که مردان و زنان سطح شادی و شادی را در سطح مهمی قرار می دهند، این یک شرط اساسی برای موفقیت است، و همچنین بالاترین تجلی هماهنگی copulative نیز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After orgasm, the sex organs (and with them the whole body) need some time to return to their unexcited state.
[ترجمه گوگل]پس از ارگاسم، اندام‌های جنسی (و همراه با آنها کل بدن) به مدتی نیاز دارند تا به حالت هیجان‌انگیز خود بازگردند
[ترجمه ترگمان]پس از orgasm، اندام های جنسی (و با تمام بدن)به کمی زمان برای بازگشت به حالت unexcited نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Immediately following orgasm males experience a so - called refractory period.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از ارگاسم، مردان دوره‌ای را تجربه می‌کنند که اصطلاحاً به آن دوره نسوز می‌گویند
[ترجمه ترگمان]بلافاصله پس از orgasm، مردان به اصطلاح period به نام دوران refractory تجربه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Women who have never had an orgasm may be suffering from anorgasmia, also known as female orgasm disorder.
[ترجمه گوگل]زنانی که هرگز به ارگاسم نرسیده اند ممکن است از آنورگاسمی رنج ببرند که به عنوان اختلال ارگاسم زنانه نیز شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]زنانی که هرگز به ارگاسم نرسیده اند ممکن است از anorgasmia رنج ببرند، که به اختلال orgasm زن نیز مشهور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most women polled said they reached orgasm during foreplay, but were most likely to vocalise their enjoyment during their partner's.
[ترجمه گوگل]اکثر زنان شرکت‌کننده در نظرسنجی گفتند که در طول پیش‌بازی به ارگاسم می‌رسند، اما به احتمال زیاد لذت خود را در هنگام پیش‌بازی ابراز می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر زنانی که در این نظرسنجی شرکت داشتند گفتند که در طی دوران foreplay به اوج رسیدن خود رسیده اند، اما به احتمال زیاد enjoyment خود را در طول شریک زندگی خود ارضا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sure, she’s given you an amazing orgasm by just giving you a blowjob or a handjob.
[ترجمه گوگل]مطمئنا، او فقط با دادن یک دم دستی یا یک کار دستی به شما ارگاسم شگفت انگیزی داده است
[ترجمه ترگمان]البته، اون به تو یه ارضا کننده عالی داده فقط با دادن یه ساک زدن به تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There's more than one nerve pathway involved : Orgasm is not just a reflex.
[ترجمه گوگل]بیش از یک مسیر عصبی درگیر است: ارگاسم فقط یک رفلکس نیست
[ترجمه ترگمان]بیش از یک مسیر عصبی وجود دارد: orgasm تنها یک واکنش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Orgasm is also likely to be similar in transgender and intersex individuals.
[ترجمه گوگل]ارگاسم نیز احتمالاً در افراد تراجنسیتی و اینترسکس مشابه است
[ترجمه ترگمان]orgasm همچنین احتمالا مشابه افراد تغییر جنسیت داده و intersex است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. K: Kegel Exercises: Pelvic floor exercises performed by women and men to increase muscle strength, control and improve orgasm.
[ترجمه گوگل]K: تمرینات کگل: تمرینات کف لگن که توسط زنان و مردان برای افزایش قدرت عضلانی، کنترل و بهبود ارگاسم انجام می شود
[ترجمه ترگمان]تمرین های Kegel: تمرین های ورزشی که توسط زنان و مردان انجام می شود تا قدرت ماهیچه ای، کنترل و بهبود orgasm را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• culmination of physical and emotional pleasure in sexual intercourse
an orgasm is the moment of greatest pleasure and excitement during sexual activity.

پیشنهاد کاربران

Climax
اوج برانگیختگی جنسی
orgasm ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: اوج کامش
تعریف: بالاترین نقطه برانگیختگی جنسی که با احساس لذت شدید و اغلب با انزال و خروج منی در جنس مذکر و انقباضات زهراهی در جنس مؤنث همراه است
اوج سرخوشی جنسی ، اوج هیجان جنسی ، اوج کامِش

بپرس