پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
organized adj
organized, adj•
1- منظم، مرتب، سامان دار، سامان مند، سازمند، کارا، موثر، 2- تهیه شده، طرح ریزی شده، تشکیل شده، برپا شده، ترتیب یافته، سازمان یافته، 3- متشکل در اتحادیه (یا سازمان حرفه ای و غیره)