organizationally

جمله های نمونه

1. It is organizationally impractical because of the lack of capacity and resource in the police to deal with the resulting offenders.
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود ظرفیت و منابع در پلیس برای برخورد با متخلفان، از نظر سازمانی غیرعملی است
[ترجمه ترگمان]این کار به دلیل نبود ظرفیت و منبع در پلیس برای رسیدگی به مجرمان حاصل، غیرعملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Organizationally, the conference was a disaster!
[ترجمه گوگل]از نظر سازمانی کنفرانس فاجعه بود!
[ترجمه ترگمان]organizationally، کنفرانس یک فاجعه بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Organizationally, each of these is a collection of many ( thousands ) of autonomous members.
[ترجمه گوگل]از نظر سازمانی، هر یک از اینها مجموعه ای از تعداد زیادی (هزاران) عضو مستقل است
[ترجمه ترگمان]organizationally، هر یک از اینها مجموعه ای از (هزاران)اعضای خود مختار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It emphasizes on proceeding with Party building ideologically, organizationally and in work style at that period.
[ترجمه گوگل]بر ادامه حزب‌سازی از نظر ایدئولوژیک، تشکیلاتی و سبک کاری در آن دوره تاکید دارد
[ترجمه ترگمان]این سبک بر حرکت خود با ساخت ideologically، organizationally و سبک کاری در آن دوره تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I AM NOT MESSY . I'S ORGANIZATIONALLY CHALLENGED!
[ترجمه گوگل]من نامرتب نیستم من از نظر سازمانی به چالش کشیده شده ام!
[ترجمه ترگمان]من احمق نیستم من ORGANIZATIONALLY هستم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To put things in order organizationally requires our first doing so ideologically, our launching a struggle of proletarian ideology against non-proletarian ideology .
[ترجمه گوگل]نظم بخشیدن به کارها از نظر سازمانی مستلزم این است که ما ابتدا از نظر ایدئولوژیک این کار را انجام دهیم، یعنی شروع مبارزه ایدئولوژی پرولتاریایی علیه ایدئولوژی غیر پرولتری
[ترجمه ترگمان]برای قرار دادن چیزها در نظم و ترتیب، organizationally نیازمند اولین انجام این کار از نظر ایدئولوژیکی، مبارزه با ایدئولوژی proletarian علیه ایدئولوژی غیر کارگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We had better fix this, organizationally and culturally, if we are to DEAL with mosquito-borne diseases in the 21st century.
[ترجمه گوگل]اگر بخواهیم در قرن بیست و یکم با بیماری های منتقله از طریق پشه مقابله کنیم، بهتر است این را از نظر سازمانی و فرهنگی برطرف کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر قرار باشد در قرن بیست و یکم به بیماری های ناشی از پشه منتقل شویم، بهتر است این، organizationally و فرهنگی را ثابت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Organizationally, we have become a sound Marxist - Leninist Party with a correct work style.
[ترجمه گوگل]از نظر سازمانی، ما به یک حزب مارکسیست - لنینیست سالم با سبک کاری درست تبدیل شده ایم
[ترجمه ترگمان]organizationally، ما به یک حزب کمونیست کمونیست با سبک کاری درست تبدیل شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are the candidates organizationally related to the sponsor?
[ترجمه گوگل]آیا نامزدها از نظر سازمانی با اسپانسر ارتباط دارند؟
[ترجمه ترگمان]آیا نامزدها در ارتباط با اسپانسر (اسپانسر)هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From legislating and protecting peasant's interests organizationally. "
[ترجمه گوگل]از قانونگذاری و حفظ منافع دهقانان به صورت سازمانی "
[ترجمه ترگمان]از قانون گذاری و حفاظت از منافع روستایی \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We should adopt this policy organizationally, because it has an important bearing on our future.
[ترجمه گوگل]ما باید این سیاست را به صورت سازمانی اتخاذ کنیم، زیرا تأثیر مهمی بر آینده ما دارد
[ترجمه ترگمان]ما باید این سیاست را به رسمیت بشناسیم، چرا که تاثیر مهمی در آینده ما دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At the time, most large companies organizationally separated their DBAs who did physical database design from the data administrators who created logical design.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، اکثر شرکت‌های بزرگ از نظر سازمانی، DBA‌های خود را که طراحی پایگاه داده فیزیکی را انجام می‌دادند، از مدیران داده‌ای که طراحی منطقی ایجاد می‌کردند، جدا کردند
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، اکثر شرکت های بزرگ organizationally خود را که طراحی پایگاه اطلاعاتی فیزیکی را از مدیران داده که طراحی منطقی را ایجاد کرده بودند، از بین بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The main focus of this chapter is elected local government, but this in itself is organizationally far from simple.
[ترجمه گوگل]تمرکز اصلی این فصل بر دولت محلی منتخب است، اما این به خودی خود از نظر سازمانی به دور از سادگی است
[ترجمه ترگمان]تمرکز اصلی این فصل، دولت محلی است، اما این موضوع به خودی خود بسیار ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meanwhile the frontier between liberalism and socialism remained open, both ideologically and organizationally.
[ترجمه گوگل]در این میان مرز بین لیبرالیسم و ​​سوسیالیسم هم از نظر ایدئولوژیکی و هم از نظر سازمانی باز باقی ماند
[ترجمه ترگمان]در خلال این احوال، مرز بین لیبرالیسم و سوسیالیسم هم از نظر ایدئولوژیکی و هم از نظر ایدئولوژیکی باز ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• via an organization, institutionally, in an established manner, in an associated manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : organize
✅️ اسم ( noun ) : organization / organizer
✅️ صفت ( adjective ) : organized / organizational
✅️ قید ( adverb ) : organizationally
از لحاظ سازمانی
سازمان یافته
به طور سازمانی

بپرس