organelle


(زیست شناسی) اندامک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a discrete structure within a cell, such as a nucleus, that has a specialized, organlike function.

جمله های نمونه

1. In maize, for example, there are two male-sterility organelle genes, each suppressed by a separate nuclear restorer.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در ذرت، دو ژن اندامک نر عقیمی وجود دارد که هر کدام توسط یک بازسازی کننده هسته ای جداگانه سرکوب می شوند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، در ذرت، دو ژن organelle sterility وجود دارد که هر یک به تنهایی توسط یک restorer هسته ای جداگانه سرکوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Plant cells carry chloroplasts: organelles containing the pigment chlorophyll, which they employ to entrap sunlight.
[ترجمه گوگل]سلول های گیاهی کلروپلاست ها را حمل می کنند: اندامک هایی حاوی رنگدانه کلروفیل که از آن برای به دام انداختن نور خورشید استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]سلول های گیاهی کلروپلاست: اندامک های حاوی the کلروفیل هستند که برای به دام انداختن نور خورشید به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gender thirteen always contributes the organelles, whomever it mates with.
[ترجمه گوگل]جنسیت سیزده همیشه اندامک‌ها را، با هر کسی که جفت می‌کند، کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]جنسیت سیزده همواره به organelles و هر کسی که با آن همراه است، کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The answer lies in those muttering organelles left behind at the gate when the sperm entered the egg.
[ترجمه گوگل]پاسخ در آن اندامک های غرغری است که هنگام ورود اسپرم به تخمک در دروازه باقی مانده اند
[ترجمه ترگمان]جواب این است که وقتی اسپرم به تخم وارد می شود، organelles در پشت دروازه باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mitochondria is an important organelle in eucaryotic cells. Known as the power houses of cells, mitochondria play an important role in inducing the apoptosis of cells.
[ترجمه گوگل]میتوکندری یک اندامک مهم در سلول های یوکاریوتی است میتوکندری که به عنوان خانه های قدرت سلول ها شناخته می شود، نقش مهمی در القای آپوپتوز سلول ها دارد
[ترجمه ترگمان]Mitochondria یک اندامک مهم در سلول های eucaryotic است میتوکندری، که به عنوان خانه های قدرت سلول ها شناخته می شود، نقش مهمی در القای آپوپتوز سلول های سرطانی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are numerous amoeboid nuclei suspended in the organelle - rich cytoplasm.
[ترجمه گوگل]هسته های آمیبوئید متعددی در سیتوپلاسم غنی از اندامک معلق هستند
[ترجمه ترگمان]هسته amoeboid متعددی در سیتوپلاسم organelle وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was lots of organelle, such as rib somes, mitochondria in companion cell during the mature stage of SE. Also the plasmodesmata appeared in cell wall between SE and CC.
[ترجمه گوگل]اندامک‌های زیادی مانند دنده‌ها، میتوکندری در سلول همراه در مرحله بلوغ SE وجود داشت همچنین پلاسمودسمات در دیواره سلولی بین SE و CC ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از اندامک به عنوان دنده، میتوکندری موجود در سلول همراه در طول مرحله بلوغ SE وجود داشت همچنین plasmodesmata در دیواره سلولی بین SE و CC ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This organelle gets stressed or angry.
[ترجمه گوگل]این اندامک دچار استرس یا عصبانیت می شود
[ترجمه ترگمان]این اندامک استرس زده یا عصبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The clear cells contain abound organelle compared with the dark cells.
[ترجمه گوگل]سلول های شفاف در مقایسه با سلول های تیره حاوی اندامک های فراوانی هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های تمیز حاوی اندامک به فراوانی در مقایسه با سلول های تاریک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first organelle to be identified was the nucleus.
[ترجمه گوگل]اولین اندامکی که شناسایی شد هسته بود
[ترجمه ترگمان]اولین اندامک به عنوان هسته شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Finally, we see an organelle only found within plant cells.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما یک اندامک را می بینیم که فقط در سلول های گیاهی یافت می شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، یک اندامک را تنها در سلول های گیاهی مشاهده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sarcoplasmic reticulum is a principal subcellular organelle which regulates calcium homeostasis, protein synthesis, and apoptosis of cardiomyocytes.
[ترجمه گوگل]شبکه سارکوپلاسمی یک اندامک زیر سلولی اصلی است که هموستاز کلسیم، سنتز پروتئین و آپوپتوز کاردیومیوسیت ها را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]شبکه sarcoplasmic یک اندامک اصلی است که homeostasis کلسیم، سنتز پروتیین، و آپوپتوز کاردیومیوسیت ها را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were basically complete organelle structure in matural oocyte.
[ترجمه گوگل]اساساً ساختار اندامک کاملی در تخمک بالغ وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اساسا ساختار اندامک به طور کامل در یک oocyte، وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mitochondria is an important intra-cellular organelle in eukaryotic cells, which. is the main venues of oxidative phosphorylation and ATP production in mammal cells.
[ترجمه گوگل]میتوکندری یک اندامک مهم درون سلولی در سلول های یوکاریوتی است که محل اصلی فسفوریلاسیون اکسیداتیو و تولید ATP در سلول های پستانداران است
[ترجمه ترگمان]Mitochondria یک اندامک درونی مهم در سلول های یوکاریوتی می باشد محل اصلی فسفریلاسیون اکسیداتیو و تولید ATP در سلول های پستانداران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cell organ, any part of a cell with a specific function (biology)

پیشنهاد کاربران

organelle ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: اندامک
تعریف: ساختار ریز و غشادار در درون یاخته‏های هوهسته‏ای
اندامک، اندامک سلولی

بپرس