organdy

/ˈɔːrɡəndiː//ˈɔːɡəndɪ/

معنی: پارچه ارگاندی
معانی دیگر: organdie پارچه ارگاندی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: organdies
• : تعریف: a fine, stiff, translucent cotton fabric used for blouses, curtains, and the like.

جمله های نمونه

1. She wore a white organdy blouse.
[ترجمه گوگل]او یک بلوز ارگانی سفید پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن سفیدی به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Melly wore white organdy, and Aunt Helen wore black taffeta, but their jewelry was made of rhinestones.
[ترجمه گوگل]ملی ارگاندی سفید می پوشید و عمه هلن تافته مشکی می پوشید، اما جواهرات آنها از بدلیجات بود
[ترجمه ترگمان]ملی organdy سفید داشت، و عمه هلن پارچه تافته سیاهی بر تن داشت، اما their از سنگ های مصنوعی ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Organdy fabric with embroidery, using high quality imported thread, the edge was cut by handwork, soft and bright, suitable for wedding dress or curtain, etc.
[ترجمه گوگل]پارچه ارگاندی با گلدوزی، با استفاده از نخ وارداتی مرغوب، لبه آن با دست برش خورده، نرم و درخشان، مناسب برای لباس عروس یا پرده و
[ترجمه ترگمان]پارچه organdy با گلدوزی، با استفاده از نخ با کیفیت بالا، لبه توسط handwork، نرم و روشن، مناسب برای لباس عروسی یا پرده، و غیره بریده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our Organdy ribbon, available in three different styles: pla in, crystal and rainbow, has an elegance far superior to any other.
[ترجمه گوگل]روبان ارگاندی ما، که در سه سبک مختلف موجود است: پلا این، کریستال و رنگین کمان، دارای ظرافتی بسیار برتر از هر نوع دیگری است
[ترجمه ترگمان]نوار organdy ما، که در سه سبک مختلف موجود است: حرکت در، کریستال و رنگین کمان، دارای ظرافت بسیار بالایی نسبت به بقیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This collection combines the exquisite quality of silk with organdy to express an ultra feminine.
[ترجمه گوگل]این مجموعه کیفیت عالی ابریشم را با ارگاندی ترکیب می کند تا ظاهری فوق العاده زنانه را به نمایش بگذارد
[ترجمه ترگمان]این مجموعه با کیفیت عالی ابریشم با organdy برای ابراز یک زن فوق العاده ترکیب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Specializing in the manufacturing of high quality, unique ribbon we also carry many everyday staples such as Double Face Satin, Velvets and Organdy.
[ترجمه گوگل]متخصص در تولید روبان با کیفیت بالا و منحصر به فرد، ما همچنین بسیاری از لوازم اصلی روزمره مانند ساتن دو چهره، مخمل و ارگاندی را حمل می کنیم
[ترجمه ترگمان]همچنین در تولید محصولات با کیفیت بالا و نواری منحصر به فرد، ما همچنین بسیاری از کالاهای مصرفی روزمره مانند Satin، velvets و organdy را حمل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچه ارگاندی (اسم)
organdie, organdy

تخصصی

[نساجی] اورگاندی - پارچه بسیار لطیف پنبه ای

انگلیسی به انگلیسی

• fine lightweight cotton fabric that is stiff and somewhat transparent and is often used in dressmaking (also organdie)

پیشنهاد کاربران

بپرس