ordinal number

/ˈɔːrdənəlˈnʌmbr̩//ˈɔːdɪnəlˈnʌmbə/

(ریاضی) عدد ترتیبی، شمار دهنادی (مثلا: دهم tenth یا دوم second یا صدم hundredth) (در برابر: عدد اصلی cardinal number)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any number that is used to express order in a series, such as first, second, or tenth. (Cf. cardinal number.)

جمله های نمونه

1. Ordinal numbers are used in these sentences: 'She was fifth in the race' and 'They celebrated the 200th anniversary of the university's foundation'.
[ترجمه گوگل]از اعداد ترتیبی در این جملات استفاده می شود: "او در مسابقه پنجم بود" و "دویستمین سالگرد تاسیس دانشگاه را جشن گرفتند"
[ترجمه ترگمان]شماره های Ordinal در این جملات استفاده می شوند: او در مسابقه پنجم بود و دویستمین سالگرد بنیانگذاری دانشگاه را جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ordinal number matching the number 80 in a series.
[ترجمه گوگل]عدد ترتیبی مطابق با عدد 80 در یک سری
[ترجمه ترگمان]عدد ترتیبی متناظر با عدد ۸۰ در یک سری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Phenomenon of Moire fringe is explain by ordinal number equation and diffraction theory respectively.
[ترجمه گوگل]پدیده حاشیه مور به ترتیب با معادله اعداد ترتیبی و نظریه پراش توضیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]پدیده of Moire به ترتیب با معادله اعداد ترتیبی و تیوری شکست توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An ordinal number indicating an initial point or origin.
[ترجمه گوگل]یک عدد ترتیبی که نقطه یا مبدا اولیه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]عدد ترتیبی نشان دهنده اصل یا منشا اولیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Firstly, the concepts of interval number, ordinal number, ordinal interval and linguistic assessment information are introduced.
[ترجمه گوگل]ابتدا مفاهیم عدد فاصله، عدد ترتیبی، فاصله ترتیبی و اطلاعات ارزیابی زبانی معرفی می شوند
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، مفاهیم عدد فواصل، اعداد ترتیبی، فواصل ترتیبی و اطلاعات ارزیابی زبانی معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hierarchy of logical systems that one obtains by the procedure that I have described above is characterized by computable ordinal numbers.
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب سیستم های منطقی که با رویه ای که در بالا توضیح دادم به دست می آید با اعداد ترتیبی قابل محاسبه مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]سلسله مراتب سیستم منطقی که از طریق رویه ای که من در بالا توصیف کردم، با اعداد ترتیبی قابل محاسبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ordered element constituant, relation between combinational element and ordinal number and the calculating formula are expounded in this paper.
[ترجمه گوگل]تشکیل دهنده عنصر مرتب شده، رابطه بین عنصر ترکیبی و عدد ترتیبی و فرمول محاسبه در این مقاله توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]constituant آلمان Ordered، رابطه بین مولفه های ترکیبی و عدد ترتیبی و فرمول محاسبه در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She has made empirical analysis and study using factor analytical method, entropy value method and synthesis ordinal number method, and reached the conclusion of practical worthiness.
[ترجمه گوگل]وی با استفاده از روش تحلیل عاملی، روش ارزش آنتروپی و روش اعداد ترتیبی ترکیبی، تحلیل و مطالعه تجربی انجام داده و به شایستگی عملی رسیده است
[ترجمه ترگمان]او تحلیل تجربی و مطالعه با استفاده از روش تحلیلی عاملی، روش ارزش آنتروپی و روش اعداد ترتیبی را انجام داد و به نتیجه گیری یک شایستگی عملی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is proved that when all the ratios of the generic term of a subaddtive sequence to its ordinal number form a lower bounded sequence, the ratio sequence must have limitation.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که وقتی تمام نسبت‌های عبارت عمومی یک دنباله فرعی به عدد ترتیبی آن یک دنباله کران پایین‌تر را تشکیل می‌دهند، دنباله نسبت باید دارای محدودیت باشد
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که وقتی تمام نسبت های عبارت عمومی یک توالی subaddtive به عدد ترتیبی آن، توالی محدود پایینی داشته باشد، توالی نسبت باید دارای محدودیت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A type library has an invalid declaration resulting in internal use of an invalid ordinal number.
[ترجمه گوگل]یک کتابخانه نوع دارای یک اعلان نامعتبر است که منجر به استفاده داخلی از یک شماره ترتیبی نامعتبر می شود
[ترجمه ترگمان]یک کتابخانه نوع یک اظهارنامه نامعتبر است که منجر به استفاده داخلی از عدد ترتیبی نامعتبر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The numerals in Zunyi dialect can be divided into cardinal number, round number and ordinal number.
[ترجمه گوگل]اعداد در گویش زونی را می توان به عدد اصلی، عدد گرد و عدد ترتیبی تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]اعداد در گویش Zunyi می تواند به تعداد اعداد اصلی و عدد ترتیبی و عدد ترتیبی تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] عدد ترتیبی

انگلیسی به انگلیسی

• number which indicates a place in a series (first, second, etc.)
an ordinal number, or an ordinal, is a number that is used to say what position something has in a list or set, such as 1st, 3rd, and 10th; compare cardinal number.

پیشنهاد کاربران

دوستان اون بالا تلفظ امریکایی و بریتانیایی هست و دوستان میتونن ببینن و بشنون. خودتون رو با نوشتن چیزهای عجیب غریب اذیت نکنید : ) ) ) )
معنی: ریاضی ) عدد ترتیبی، شمار دهنادی ( مثلا: دهم tenth یا دوم second یا صدم
تلفظ:
بریتانیایی: اُدِنُل نامبِ
آمریکایی: اُردِنُل نامبر
⭕️ 𝘾𝙖𝙧𝙙𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙣𝙪𝙢𝙗𝙚𝙧𝙨 = اعداد اصلی / اساسی
One _ two _ three _ four _ five
⭕️ 𝙊𝙧𝙙𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙣𝙪𝙢𝙗𝙚𝙧𝙨 = اعداد ترتیبی
first _ second _ third _ fourth _ fifth
ordinal number ( ریاضی )
واژه مصوب: عدد ترتیبی
تعریف: هریک از اعدادی که ترتیب اعضای یک مجموعه را مشخص می کنند

بپرس