orderless


بی نظم، بی سامان، بی ترتیب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of order.

تخصصی

[ریاضیات] بی ترتیب، بی نظم

انگلیسی به انگلیسی

• disorderly, lacking a system, disorganized

پیشنهاد کاربران

بپرس