1. The morphological structure of leaves of Carex orbicularis were studied using light microscopy.
[ترجمه گوگل]ساختار مورفولوژیکی برگ های Carex orbicularis با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ساختار مورفولوژیکی برگ ها of orbicularis با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساختار مورفولوژیکی برگ ها of orbicularis با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Methods The correction method included restoration of the orbicularis sphincter at the affected side, interior movement of the surgical oral commisure and Z-plasty skin closure.
[ترجمه گوگل]روشها روش اصلاح شامل ترمیم اسفنکتر اربیکولاریس در سمت آسیبدیده، حرکت داخلی کمیسور دهانی جراحی و بسته شدن پوست Z-plasty بود
[ترجمه ترگمان]روش ها روش تصحیح شامل احیای the orbicularis در سمت متاثر، حرکت داخلی of شفاهی جراحی و بسته شدن پوست Z - plasty بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش ها روش تصحیح شامل احیای the orbicularis در سمت متاثر، حرکت داخلی of شفاهی جراحی و بسته شدن پوست Z - plasty بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Besides ophthalmoplegia, had orbicularis weakness, 1 had mind dysphagia, 1 had mind limb weakness.
[ترجمه گوگل]علاوه بر افتالموپلژی، ضعف اربیکولاریس، 1 نفر دیسفاژی ذهنی، 1 نفر ضعف اندام ذهنی داشتند
[ترجمه ترگمان]از آن گذشته، از آن گذشته، ضعف ذهنی، ۱، dysphagia بود که از ضعف جسمی برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آن گذشته، از آن گذشته، ضعف ذهنی، ۱، dysphagia بود که از ضعف جسمی برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Methods:The anatomic figuration of musculus orbicularis oris and functional repair were employed to cure postoperative deformity of unilateral complete cleft lip.
[ترجمه گوگل]روشها: برای درمان تغییر شکل شکاف کامل یکطرفه لب پس از عمل، از فیگوراسیون آناتومیک عضله اوربیکولاریس اوریس و ترمیم عملکردی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: پیکربندی بالینی of orbicularis oris و تعمیر کارکردی برای درمان نقص postoperative لب شکاف یک جانبه به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش ها: پیکربندی بالینی of orbicularis oris و تعمیر کارکردی برای درمان نقص postoperative لب شکاف یک جانبه به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The zygomaticus minor and orbicularis oris secondarily provide lateral wall stability.
[ترجمه گوگل]zygomaticus minor و orbicularis oris به طور ثانویه پایداری دیواره جانبی را فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]The minor و orbicularis oris، پایداری دیواره جانبی را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The minor و orbicularis oris، پایداری دیواره جانبی را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective : To explore the morphological changes in orbicularis oculi muscle and orbicularis oris muscle after denervation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تغییرات مورفولوژیکی عضله اوبیکولاریس چشمی و عضله اوربیکولاریس اوریس پس از عصب کشی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تغییرات مورفولوژیک در ماهیچه oculi orbicularis و ماهیچه oris بعد از denervation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تغییرات مورفولوژیک در ماهیچه oculi orbicularis و ماهیچه oris بعد از denervation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Your orbicularis oris is sometimes known as the kissing muscle.
[ترجمه گوگل]orbicularis oris شما گاهی اوقات به عنوان عضله بوسیدن شناخته می شود
[ترجمه ترگمان] orbicularis \"تو بعضی وقتا\" به عنوان \"ماهیچه بوس\" شناخته میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] orbicularis \"تو بعضی وقتا\" به عنوان \"ماهیچه بوس\" شناخته میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Type I depressor septi muscles(62%) are visible and identifiable, and can be traced to full interdigitation with the orbicularis oris from their origin at the medial crural footplate.
[ترجمه گوگل]ماهیچههای سپتی کاهنده نوع I (62%) قابل مشاهده و شناسایی هستند و میتوان آنها را از منشأ آنها در کف پایی میانی به درهمپوشی کامل با orbicularis oris ردیابی کرد
[ترجمه ترگمان]نوع I، ماهیچه های septi (۶۲ %)مشهود و قابل شناسایی هستند و می توان آن ها را تا interdigitation کامل با the oris از مبدا آن ها در crural میانی footplate ردیابی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوع I، ماهیچه های septi (۶۲ %)مشهود و قابل شناسایی هستند و می توان آن ها را تا interdigitation کامل با the oris از مبدا آن ها در crural میانی footplate ردیابی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Methods The differences in pathological changes of secondary synaptic space of motor end plate of orbicularis oculi and oris muscles were observed under scanning electron microscope.
[ترجمه گوگل]MethodsThe تفاوت در تغییرات پاتولوژیک فضای سیناپسی ثانویه صفحه انتهایی حرکتی عضلات orbicularis oculi و oris در زیر میکروسکوپ الکترونی روبشی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها تفاوت در تغییرات pathological فضای synaptic secondary of motor of و muscles oris زیر میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش ها تفاوت در تغییرات pathological فضای synaptic secondary of motor of و muscles oris زیر میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some of them needed botulinum toxin injections in the pretarsal part of orbicularis oculi muscles.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها نیاز به تزریق سم بوتولینوم در قسمت پرتارسال عضلات اوربیکولاریس چشم داشتند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به استفاده از سم botulinum در بخش pretarsal از ماهیچه های oculi نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به استفاده از سم botulinum در بخش pretarsal از ماهیچه های oculi نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective:To study thc methods and effects of the nasal soft tissue defects repaired by the temporal flap pedicled with orbicularis oculi muscle.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه روش ها و اثرات عیوب بافت نرم بینی ترمیم شده توسط فلپ گیجگاهی با عضله چشمی چشمی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه روش ها و اثرات حفره نرم بینی که توسط دریچه موقتی pedicled با ماهیچه orbicularis ترمیم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه روش ها و اثرات حفره نرم بینی که توسط دریچه موقتی pedicled با ماهیچه orbicularis ترمیم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Methods:BR was induced by stimulating the supraorbital branch of trigeminal nerve, the recording electrodes were placed in bilateral musculi orbicularis oculi.
[ترجمه گوگل]روش کار: BR با تحریک شاخه فوقانی عصب سه قلو القا شد، الکترودهای ضبط در عضله چشمی دو طرفه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: BR با تحریک شاخه supraorbital از عصب trigeminal ایجاد شد، الکترودها در دو طرف musculi orbicularis oculi قرار داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش ها: BR با تحریک شاخه supraorbital از عصب trigeminal ایجاد شد، الکترودها در دو طرف musculi orbicularis oculi قرار داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They engage muscles both near the corners of the mouth and around the eyes – the zygomatic major and the orbicularis oculi respectively.
[ترجمه گوگل]آنها عضلات نزدیک گوشه دهان و اطراف چشم - به ترتیب zygomatic major و orbicularis oculi را درگیر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در هر دو گوشه دهان و اطراف چشم ها - the بزرگ و the oculi قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در هر دو گوشه دهان و اطراف چشم ها - the بزرگ و the oculi قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective: To promote the postoperative results of eyelid operation, remove tiny furrow more greatly, and decrease the flab and sinking of orbicularis oculi .
[ترجمه گوگل]هدف: برای ارتقای نتایج بعد از عمل جراحی پلک، شیارهای ریز را بیشتر از بین ببرید و ورقه و فرورفتگی چشمی چشم را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]هدف: برای ترویج نتایج postoperative در پلک، شیار کوچک را به مقدار زیادی حذف کرده و the و sinking of را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: برای ترویج نتایج postoperative در پلک، شیار کوچک را به مقدار زیادی حذف کرده و the و sinking of را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Retroorbicularis oculus fat (ROOF) is in reality an extension of the brow fat pad that lies along the superior orbital rim and directly deep to the orbicularis muscle.
[ترجمه گوگل]چربی چشمی Retroorbicularis (ROOF) در حقیقت گسترش لایه چربی ابرو است که در امتداد لبه مداری فوقانی و مستقیماً در عمق عضله اوربیکولاریس قرار دارد
[ترجمه ترگمان]Retroorbicularis چربی oculus (ROOF)در واقع بسطی از پیشانی چربی پیشانی است که در امتداد لبه پشتی بلند و مستقیم به ماهیچه orbicularis قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Retroorbicularis چربی oculus (ROOF)در واقع بسطی از پیشانی چربی پیشانی است که در امتداد لبه پشتی بلند و مستقیم به ماهیچه orbicularis قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید