optometry

/apˈtɑːmətri//apˈtɑːmətri/

معنی: تعیین میزان دید چشم، عینک سازی، دید سنجی، عینک فروشی
معانی دیگر: بینایی سنجی، بینایی شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: optometrical (adj.)
• : تعریف: the profession of examining eyes, diagnosing defects in eyesight, and prescribing corrective lenses or exercises.

جمله های نمونه

1. All expressed satisfaction with the design of the optometry clinical review form.
[ترجمه گوگل]همه از طراحی فرم بررسی بالینی بینایی سنجی ابراز رضایت کردند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها از طراحی فرم بازبینی بالینی optometry ابراز رضایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Copies of optometry feedback are sent to the patient's general practitioner, who is thereby kept informed of eye assessments.
[ترجمه گوگل]کپی‌هایی از بازخورد بینایی‌سنجی برای پزشک عمومی بیمار ارسال می‌شود که از این طریق از ارزیابی‌های چشم مطلع می‌شود
[ترجمه ترگمان]نسخه هایی از بازخورد optometry به پزشک عمومی بیمار ارسال می شوند که در نتیجه از ارزیابی های دقیق چشم حفظ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Optometry very important to the Eye Hospital to ask next.
[ترجمه گوگل]اپتومتری برای بیمارستان چشم بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]برای بیمارستان چشم بسیار مهم است که سوال بعدی را بپرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Topcon - 7100 automatic optometry instrument can be used as the census tool.
[ترجمه گوگل]ابزار اپتومتری اتوماتیک Topcon - 7100 می تواند به عنوان ابزار سرشماری استفاده شود
[ترجمه ترگمان]ابزار optometry اتوماتیک Topcon - ۷۱۰۰ می تواند به عنوان ابزار سرشماری مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This article introduces the operation method of retinoscopy optometry and prescription of spectacles.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی روش عمل اپتومتری رتینوسکوپی و تجویز عینک می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش عملیاتی of optometry و تجویز spectacles را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods: To examine visual function with synthetical optometry and synoptophore.
[ترجمه گوگل]روش ها: برای بررسی عملکرد بینایی با اپتومتری مصنوعی و سینوپتوفور
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای بررسی عملکرد دیداری با synthetical optometry و synoptophore
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This optical instrument factory makes lens with accurate optometry and fine grinding.
[ترجمه گوگل]این کارخانه ابزار نوری لنزهایی را با اپتومتری دقیق و آسیاب ریز می سازد
[ترجمه ترگمان]این کارخانه ابزار نوری با optometry دقیق و خرد کردن ریز لنز ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To evaluate the clinical value of combined optometry of auto refract keratometer and phoroptor.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش بالینی اپتومتری ترکیبی کراتومتر انکسار خودکار و فوروپتور
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی ارزش بالینی of های ترکیبی of و phoroptor
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclu-sion:computer optometry instrument cannot replace retinoscopy optometry, but can be used as instant secondary tool for medical examination.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ابزار بینایی سنجی کامپیوتری نمی تواند جایگزین بینایی سنجی رتینوسکوپی شود، اما می تواند به عنوان ابزار ثانویه فوری برای معاینه پزشکی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]conclu: ابزار optometry کامپیوتری نمی تواند جایگزین retinoscopy optometry شود، اما می تواند به عنوان ابزاری ثانویه برای معاینه پزشکی به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shall I receive optometry at first?
[ترجمه گوگل]آیا در ابتدا باید اپتومتری دریافت کنم؟
[ترجمه ترگمان]می تونم اول optometry کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Did you seek work optometry profession during the past 30 days?
[ترجمه گوگل]آیا در 30 روز گذشته به دنبال حرفه اپتومتری کاری بوده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما در طول ۳۰ روز گذشته به دنبال کار حرفه ای بوده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Optometry: Profession concerned with examining the eyes for defects or faults of refraction.
[ترجمه گوگل]بینایی‌سنجی: حرفه‌ای است که به معاینه چشم‌ها از نظر عیوب یا عیوب انکساری می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]Optometry: حرفه به بررسی چشم ها برای نقص و یا نقص انکسار (انکسار)مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The second is health, including nursing, optometry and food policy.
[ترجمه گوگل]دوم سلامت، از جمله پرستاری، بینایی سنجی و سیاست غذایی است
[ترجمه ترگمان]دومی سلامت است، از جمله مراقبت های پرستاری، optometry و غذا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Beijing where the eye is better equipped optometry?
[ترجمه گوگل]پکن که در آن چشم مجهزتر بینایی سنجی است؟
[ترجمه ترگمان]پکن، جایی که چشم به optometry مجهز است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To examine visual function with synthetical optometry and synoptophore.
[ترجمه گوگل]برای بررسی عملکرد بصری با اپتومتری مصنوعی و سینوپتوفور
[ترجمه ترگمان]برای بررسی عملکرد دیداری با synthetical optometry و synoptophore
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعیین میزان دید چشم (اسم)
optometry

عینک سازی (اسم)
optometry

دید سنجی (اسم)
optometry

عینک فروشی (اسم)
optometry

انگلیسی به انگلیسی

• practice of examining the eyes to diagnose visual defects and prescribe corrective lenses or other forms of treatment

پیشنهاد کاربران

عینک سازی
optometry ( پزشکی )
واژه مصوب: بینایی‏سنجی
تعریف: آزمایش چشم و ساختارهای مربوط به آن برای کشف اختلالات بینایی و تجویز عدسی های مناسب یا دیگر وسایل کمک‏کننده به بینایی یا تمرین های چشمی برای جبران کاستی های دید

بپرس