optimization

/aptəməˈzeɪʃən//aptəməˈzeɪʃən/

معنی: بهینه سازی
معانی دیگر: بهینه سازی

جمله های نمونه

1. The design flow and optimization techniques for CMOS Gilbert mixers are given on a qualitative basis.
[ترجمه گوگل]جریان طراحی و تکنیک های بهینه سازی برای میکسرهای CMOS Gilbert بر اساس کیفی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]جریان طراحی و تکنیک های بهینه سازی برای CMOS گیلبرت mixers به طور کیفی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These recent advance in gene engineering, with optimization of factors affecting genetic transformation of potato via Agrobacterium tumefaciens, were reviewed and discussed in this paper.
[ترجمه گوگل]این پیشرفت‌های اخیر در مهندسی ژن، با بهینه‌سازی عوامل مؤثر بر تبدیل ژنتیکی سیب‌زمینی از طریق Agrobacterium tumefaciens، در این مقاله بررسی و مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این پیشرفت اخیر در مهندسی ژنی با بهینه سازی عوامل موثر بر تغییر ژنتیک سیب زمینی از طریق Agrobacterium tumefaciens مورد بررسی و بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Therefore, business website search engine optimization only one way operation.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کسب و کار وب سایت بهینه سازی موتور جستجوی تنها عملیات یک طرفه
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بهینه سازی موتور جستجوی وب تنها یک روش عملیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We will lay stress on industrial structure optimization while using FDI.
[ترجمه گوگل]ما در حین استفاده از FDI روی بهینه سازی ساختار صنعتی تاکید خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما بر روی بهینه سازی ساختار صنعتی در حالی که از سرمایه گذاری مستقیم خارجی استفاده می کنیم تاکید خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The use of genetic algorithm optimization.
[ترجمه گوگل]استفاده از بهینه سازی الگوریتم ژنتیک
[ترجمه ترگمان]استفاده از بهینه سازی الگوریتم ژنتیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moreover, the new concepts of ecological optimization criterion and finite time availability are presented.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مفاهیم جدید معیار بهینه‌سازی اکولوژیکی و در دسترس بودن زمان محدود ارائه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مفاهیم جدید معیار بهینه سازی اکولوژیکی و در دسترس بودن زمان محدود ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Optimization of Initial Weights of ANNs Based on Improved Genetic Algorithms.
[ترجمه گوگل]بهینه‌سازی وزن‌های اولیه شبکه‌های عصبی مصنوعی بر اساس الگوریتم‌های ژنتیک بهبودیافته
[ترجمه ترگمان]بهینه سازی اوزان اولیه براساس الگوریتم های ژنتیک بهبود یافته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Emulation result shows expectant optimization efficiency is obtained with genetic algorithm.
[ترجمه گوگل]نتیجه شبیه سازی نشان می دهد که بازده بهینه سازی انتظاری با الگوریتم ژنتیک به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که بازده بهینه سازی انتظار با استفاده از الگوریتم ژنتیک بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A design oriented method for the dynamic design optimization of composite rotor blades is presented.
[ترجمه گوگل]یک روش طراحی گرا برای بهینه سازی طراحی پویا تیغه های روتور کامپوزیت ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش طراحی محور برای بهینه سازی طراحی دینامیکی پره های کامپوزیتی مرکب ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Evolution strategies as global optimization search methods, are computing models simulating the evolutionary mechanisms of nature.
[ترجمه گوگل]استراتژی های تکامل به عنوان روش های جستجوی بهینه سازی جهانی، مدل های محاسباتی هستند که مکانیسم های تکاملی طبیعت را شبیه سازی می کنند
[ترجمه ترگمان]استراتژی های تکوینی به عنوان روش های جستجوی بهینه سازی جهانی، مدل های محاسبه ای هستند که مکانیزم تکاملی طبیعت را شبیه سازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An overall optimization of process plans and production plans (schedules) must be achieved by integrated CAPP with PPC functionally.
[ترجمه گوگل]بهینه‌سازی کلی برنامه‌های فرآیند و برنامه‌های تولید (برنامه‌ها) باید توسط CAPP یکپارچه با PPC از نظر عملکردی به دست آید
[ترجمه ترگمان]بهینه سازی کلی برنامه های فرآیند و برنامه های تولید (زمانبندی)باید با CAPP یکپارچه با عملکرد PPC PPC حاصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The annual power demands of a region are forecasted, analyzed and compared with those forecasted by the integrated forecast model based on "optimization of direct search".
[ترجمه گوگل]تقاضاهای برق سالانه یک منطقه پیش بینی، تجزیه و تحلیل و مقایسه می شود که توسط مدل پیش بینی یکپارچه بر اساس "بهینه سازی جستجوی مستقیم" پیش بینی شده است
[ترجمه ترگمان]مطالبات مصرف سالانه یک منطقه، پیش بینی شده و در مقایسه با آن هایی که توسط مدل پیش بینی یکپارچه براساس \"بهینه سازی جستجوی مستقیم\" پیش بینی شده، تحلیل و مقایسه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A new type of reconstruction and optimization excitation system based on chopped wave technique is presented.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از سیستم تحریک بازسازی و بهینه سازی مبتنی بر تکنیک موج خرد شده ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از بازسازی و سیستم تحریک بهینه سازی بر پایه روش موج خرد شده ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This graphic representation of idea growth provides information that will assist in the optimization of the stages of the innovation process.
[ترجمه گوگل]این نمایش گرافیکی رشد ایده اطلاعاتی را ارائه می دهد که به بهینه سازی مراحل فرآیند نوآوری کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این نمایش گرافیکی از رشد ایده، اطلاعاتی را ارایه می دهد که به بهینه سازی مراحل فرآیند نوآوری کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unix schemes, however, vary widely and the worst have little memory management optimization and grant only limited control precision.
[ترجمه گوگل]با این حال، طرح‌های یونیکس بسیار متفاوت هستند و بدترین آنها بهینه‌سازی مدیریت حافظه کمی دارند و فقط دقت کنترل محدودی را ارائه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]با این حال، طرح های یونیکس به طور گسترده ای متفاوت هستند و دارای بهینه سازی مدیریت حافظه کمی هستند و تنها دقت کنترل محدود را ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بهینه سازی (اسم)
nonlinear optimization, optimization

تخصصی

[حسابداری] بهینه سازی، بهبود
[شیمی] بهینه سازى
[عمران و معماری] بهینه سازی - اپتیمم کردن
[کامپیوتر] بهینه سازی .
[برق و الکترونیک] بهینه سازی
[ریاضیات] اپتیمم سازی، بهینه سازی
[آمار] بهینه سازی

انگلیسی به انگلیسی

• maximum production; improvement of efficiency; act of making optimal (also optimisation)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : optimize
✅️ اسم ( noun ) : optimization / optimality
✅️ صفت ( adjective ) : optimum / optimal
✅️ قید ( adverb ) : optimally
Conditioning بهینه سازی، به سازی، تهویه
اصلاح رویکرد
بهینه سازی

بپرس