oppress

/əˈpres//əˈpres/

معنی: پریشان کردن، فرو نشاندن، کوفتن، ظلم کردن بر، ستم کردن، ذلیل کردن، ستم کردن بر، تعدی کردن، در مضیقه قرار دادن
معانی دیگر: (فکر یا اعصاب یا روحیه) رنج دادن، رنجه داشتن، آزار دادن، گرانبار کردن، نگران کردن، دلواپس کردن، سرکوب کردن، منکوب کردن، ستمگری کردن، ظلم روا داشتن، (مهجور) خرد و خمیر کردن، پایمال کردن، مطیع و منقاد کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: oppresses, oppressing, oppressed
مشتقات: oppressor (n.)
(1) تعریف: to treat harshly, brutally, or unfairly.
مترادف: abuse, tyrannize
مشابه: brutalize, grind, maltreat, mistreat, persecute, prosecute, ride roughshod over, subjugate

- They lived under a government that oppressed its people.
[ترجمه زهرا رحمانی] آن ها تحت حکومتی زندگی میکردند که به مردمش ستم میکرد.
|
[ترجمه گوگل] آنها تحت حکومتی زندگی می کردند که به مردمش سرکوب می کرد
[ترجمه ترگمان] آن ها تحت حکومتی زندگی می کردند که مردمش را تحت فشار قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The mine owners were clearly oppressing the workers.
[ترجمه گوگل] مالکان معدن آشکارا به کارگران ظلم می کردند
[ترجمه ترگمان] مالکان معدن آشکارا کارگران را تحت فشار قرار می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to cause (someone) to be burdened, harried, or depressed.
مترادف: overwhelm, weigh down
مشابه: bother, burden, deject, depress, discourage, dispirit, encumber, hamper, harass, harry, tax, trouble

- Her heavy responsibilities oppress her.
[ترجمه زهرا رحمانی] مسئولیت های سنگین او را تحت فشار قرار داده بود.
|
[ترجمه گوگل] مسئولیت های سنگین او را تحت فشار قرار می دهد
[ترجمه ترگمان] مسئولیت های سنگین او به او ظلم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The heat and humidity oppressed us that summer.
[ترجمه گوگل] گرما و رطوبت آن تابستان به ما ظلم کرد
[ترجمه ترگمان] گرما و رطوبت آن تابستان ما را عذاب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Machines serve us: technology serves us; our habits oppress us, and enslave us.
[ترجمه گوگل]ماشین‌ها به ما خدمت می‌کنند: فناوری به ما خدمت می‌کند عادات ما به ما ظلم می کند و ما را به بردگی می کشاند
[ترجمه ترگمان]ماشین ها به ما خدمت می کنند: فن آوری به ما خدمت می کند؛ عادات ما به ما ظلم می کنند و ما را اسیر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They oppress, depress and divide the forces of possible resistance, and turn ordinary people against them.
[ترجمه گوگل]آنها نیروهای مقاومت احتمالی را سرکوب، سرکوب و تفرقه می اندازند و مردم عادی را بر ضد خود می کشانند
[ترجمه ترگمان]آن ها ظلم می کنند، افسرده می شوند و نیروهای مقاومت احتمالی را تقسیم می کنند و مردم عادی را به آن ها تبدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And we should not oppress or surrender each other.
[ترجمه گوگل]و نباید به یکدیگر ظلم و تسلیم کنیم
[ترجمه ترگمان]و ما نباید یکدیگر را سرکوب کنیم یا تسلیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You mustn't use force to bully and oppress the weak.
[ترجمه گوگل]شما نباید از زور برای قلدری و سرکوب ضعیفان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]تو نباید از زور استفاده کنی و به ضعیف ظلم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Does surrogacy causes a kind of interclass oppress and exploitation?
[ترجمه گوگل]آیا رحم اجاره ای باعث نوعی ظلم و استثمار بین طبقاتی می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا رحم جایگزین باعث نوعی ظلم و استثمار می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meager income and terrible working condition oppress her imaginative spirit.
[ترجمه گوگل]درآمد ناچیز و شرایط کاری وحشتناک روحیه تخیلی او را تحت فشار قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]درآمد Meager و شرایط کار وحشتناک، روح تخیلی او را مورد ظلم و ستم قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thou shalt not calumniate thy neighbour, nor oppress him by violence. The wages of him that hath been hired by thee shall not abide with thee until the morning.
[ترجمه گوگل]به همسایه خود بدگویی نکن و با خشونت به او ستم نکن مزد کسی که توسط تو اجیر شده است تا صبح با تو باقی نخواهد ماند
[ترجمه ترگمان]تو نباید همسایه خود را رسوا کنی و نه با خشونت او را آزار بدهی مزد او که با تو اجیر شده است تا صبح ادامه نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At power new sheriff, and bad boys oppress nation.
[ترجمه تست] کلانتر جدید راس کار ( در قدرت ) و اراذل و اوباش به مردم ظلم می کنند
|
[ترجمه گوگل]در قدرت کلانتر جدید، و پسران بد ملت را سرکوب می کنند
[ترجمه ترگمان]با قدرت کلانتر جدید و پسرای بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Women are often oppress by men in the past.
[ترجمه گوگل]زنان در گذشته اغلب توسط مردان مورد ستم قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]زنان در گذشته اغلب مورد ظلم و ستم مردان قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Your life only lasts for a few decades, so be sure that you don't leave any regrets. Laugh or cry as you like, and it's meaningless to oppress yourself.
[ترجمه گوگل]زندگی شما فقط چند دهه طول می کشد، پس مطمئن باشید که هیچ پشیمانی از خود به جا نمی گذارید هر طور که دوست داری بخند یا گریه کن و ظلم به خود بی معنی است
[ترجمه ترگمان]زندگی تو فقط چند دهه طول می کشه، پس مطمئن باش که هیچ پشیمونی از خودت در نمیاری خنده یا گریه مثل تو، و این بی معنی است که به خودت ظلم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Be sure that you have never had any regrets in your life which only lasts for a few decades. Laugh or cry as you like, and it's meaningless to oppress yourself.
[ترجمه تست] مطمئن بشید که در زندگیی که فقط چند دهه طول می کشه هیچ پشیمانیی نداشته اید . هر طور دوست داری یا بخند یا گریه کن و اینکه به خودت ظلم کنی بی معنیه
|
[ترجمه گوگل]مطمئن باشید که هرگز در زندگی خود پشیمانی نداشته اید که فقط چند دهه طول بکشد هر طور که دوست داری بخند یا گریه کن و ظلم به خود بی معنی است
[ترجمه ترگمان]مطمئن باشید که هرگز در زندگی شما افسوس نخورده اید که فقط چند دهه طول می کشد خنده یا گریه مثل تو، و این بی معنی است که به خودت ظلم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He states uncompromisingly that he is opposed to any practices which oppress animals.
[ترجمه گوگل]او بدون سازش اظهار می کند که با هر گونه اعمالی که به حیوانات سرکوب می کند مخالف است
[ترجمه ترگمان]او به طور سازش ناپذیری گفت که او با هر گونه اعمال مورد ظلم حیوانات مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They no longer supply pretexts for local bullies to oppress, nor reason for western governments to turn a blind eye.
[ترجمه گوگل]آنها دیگر بهانه ای برای قلدران محلی برای سرکوب نمی کنند و نه دلیلی برای چشم پوشی دولت های غربی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها دیگر بهانه ای برای افراد قلدر محلی برای سرکوب کردن ندارند و نه دلیلی برای دولت های غربی که چشم کور دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Politics is a game to them in which they can oppress people, victimize them and amass great personal wealth.
[ترجمه گوگل]سیاست برای آنها یک بازی است که در آن می توانند به مردم ظلم کنند، آنها را قربانی کنند و ثروت شخصی زیادی جمع کنند
[ترجمه ترگمان]سیاست یک بازی برای آن ها است که در آن می توانند به مردم ظلم کنند، آن ها را غارت کنند و ثروت شخصی زیادی را جا به جا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پریشان کردن (فعل)
agitate, stress, confound, distract, afflict, ail, discompose, dishevel, disturb, faze, nonplus, tousle, oppress, disperse

فرو نشاندن (فعل)
curb, suppress, calm, appease, stanch, pacify, quell, quench, tranquilize, stifle, extinguish, distinguish, slack, lull, soften, oppress, mollify, repress

کوفتن (فعل)
contuse, oppress

ظلم کردن بر (فعل)
macerate, oppress

ستم کردن (فعل)
violate, oppress, tyrannize

ذلیل کردن (فعل)
smite, oppress

ستم کردن بر (فعل)
oppress

تعدی کردن (فعل)
trespass, oppress

در مضیقه قرار دادن (فعل)
oppress

انگلیسی به انگلیسی

• repress; suppress; tyrannize
to oppress someone means to treat them cruelly or unfairly.
if something oppresses you, it makes you feel depressed and uncomfortable.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: To keep someone in a position of hardship or unfair treatment, often by authority 😠🫵
🔍 مترادف: Subjugate
✅ مثال: The dictator used force to oppress the people and limit their freedoms.
آزرده خاطر کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : oppress
✅️ اسم ( noun ) : oppression / oppressor / oppressiveness
✅️ صفت ( adjective ) : oppressed / oppressive
✅️ قید ( adverb ) : oppressively
✅ ( فکر یا اعصاب یا روحیه ) رنج دادن، رنجه داشتن
Saudi Aramco's majority shareholder is the government of Saudi Arabia, where human rights are a matter of concern. Saudi Arabia abstained from the United Nations vote adopting the Universal Declaration of Human Rights, saying it contradicted sharia law. The country holds a reservation to the Convention on the Rights of the Child against any provisions that are in conflict with sharia law. The government has been accused of routinely using torture and of violently oppressing critics, women, along with other social groups
...
[مشاهده متن کامل]

تعدی
ایذاء
ستم کردن
اعتساف
محروم از حق خود کردن
( فعل )
1 - ستم کردن ( به گروه )
2 - پریشان کردن ( فرد )
تحت فشار و مضیقه قرار دادن
ظلم کردن
ناراحت و مشوش کردن
مشوش کردن، به تشویش و پریشانی انداختن

بپرس