1. the contention of opposing ideas
ستیز عقاید متضاد
2. my vis-à-vis in the opposing team was a huge german
همتای من در تیم مقابل یک مرد آلمانی بسیار تنومند بود.
3. The opposing parties failed in the general election for all their pains.
[ترجمه گوگل]احزاب مخالف با همه دردها در انتخابات سراسری شکست خوردند
[ترجمه ترگمان]احزاب مخالف در انتخابات عمومی برای تمامی pains شکست خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احزاب مخالف در انتخابات عمومی برای تمامی pains شکست خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I've been asked to arbitrate between the opposing sides.
[ترجمه گوگل]از من خواسته شده که بین طرف های مقابل داوری کنم
[ترجمه ترگمان]از دو طرف مخالف به من گفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از دو طرف مخالف به من گفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The opposing armies were preparing for war.
[ترجمه گوگل]ارتش های مخالف خود را برای جنگ آماده می کردند
[ترجمه ترگمان]نیروهای مخالف برای جنگ آماده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیروهای مخالف برای جنگ آماده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They warred against the opposing army 8 years.
[ترجمه گوگل]آنها 8 سال با ارتش مخالف جنگیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها با ارتش مخالف ۸ سال در جنگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها با ارتش مخالف ۸ سال در جنگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A countercharge of libel was made by the opposing counsel.
[ترجمه گوگل]اتهام متقابل افترا توسط وکیل مخالف صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]وکلای مدافع از این اتهام مخالف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وکلای مدافع از این اتهام مخالف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The mayor went on record as opposing a tax raise.
[ترجمه گوگل]شهردار با افزایش مالیات مخالفت کرد
[ترجمه ترگمان]شهردار به عنوان مخالفت با افزایش مالیات ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهردار به عنوان مخالفت با افزایش مالیات ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I have a friend who has the opposing view and felt that the war was immoral.
[ترجمه گوگل]من دوستی دارم که دیدگاه مخالفی دارد و احساس میکند که جنگ غیراخلاقی بوده است
[ترجمه ترگمان]من دوستی دارم که دیدگاه مخالف دارد و احساس می کند که جنگ غیراخلاقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من دوستی دارم که دیدگاه مخالف دارد و احساس می کند که جنگ غیراخلاقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The two opposing armies fought through to the end.
[ترجمه گوگل]دو ارتش مخالف تا آخر جنگیدند
[ترجمه ترگمان]دو ارتش مخالف با هم می جنگیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو ارتش مخالف با هم می جنگیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The soldiers battled against the opposing army all day.
[ترجمه گوگل]سربازان تمام روز با ارتش مخالف جنگیدند
[ترجمه ترگمان]سربازان تمام روز در مقابل ارتش مخالف جنگ می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سربازان تمام روز در مقابل ارتش مخالف جنگ می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The opposing team must in turn try to keep the ball in the air before hitting it back over the net.
[ترجمه گوگل]تیم حریف باید به نوبه خود سعی کند توپ را قبل از ضربه زدن به تور در هوا نگه دارد
[ترجمه ترگمان]تیم مخالف باید به نوبه خود سعی کند توپ را قبل از ضربه زدن به پشت تور دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیم مخالف باید به نوبه خود سعی کند توپ را قبل از ضربه زدن به پشت تور دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The ACLU filed a brief opposing the decision.
[ترجمه گوگل]ACLU در مخالفت با این تصمیم کوتاهی کرد
[ترجمه ترگمان]The در نتیجه تصمیم خود را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The در نتیجه تصمیم خود را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The police were successful in opposing bail.
[ترجمه گوگل]پلیس در مخالفت با وثیقه موفق بود
[ترجمه ترگمان]پلیس در مخالفت با قید وثیقه موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس در مخالفت با قید وثیقه موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He alternated between supporting me and opposing me.
[ترجمه گوگل]او به تناوب از من حمایت می کرد و با من مخالفت می کرد
[ترجمه ترگمان]به من اجازه می داد که از من حمایت کند و با من مخالف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به من اجازه می داد که از من حمایت کند و با من مخالف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید