opposed to

انگلیسی به انگلیسی

• against

پیشنهاد کاربران

people have different views about the effectiveness of group study as opposed to working alone
مردم در خصوص اثربخشی مطالعه گروهی در تضاد با مطالعه شخصی نظریات متفاوتی دارند.
معترض بودن
Teachers are opposed to further cuts to the education budget
مغایرت داشتن با
disagree
قبل از opposed فعل be میاد
جمله درست یکی از نظرات بالا:
most of us are opposed to . . .
در تضاد بودن با
در مقابل
برخلاف،
مثال:
dyskinsis opposed to dyskinsia is very accurate terminology
Most of us opposed to racial discrimination
بیشتر ما با تبعیض نژادی مخالفیم.
به معنی مخالفت با یک موضوع، نقشه، طرح، تصمیم می باشد
مخالف بودن با. . . ، مخالفت کردن با. . .
علیرغم اینکه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس