opponents

جمله های نمونه

1. opponents were hunted down and put to death
مخالفین را تعقیب می کردند و می کشتند.

2. the opponents of the king have the right to voice their protests
مخالفان پادشاه حق دارند اعتراضات خود را به زبان بیاورند.

3. the opponents threw tomatoes at his car and shouted catcalls
مخالفین به ماشین او گوجه فرنگی پراندند و او را هو کردند.

4. her political opponents
مخالفان سیاسی او

5. his political opponents tried to smear him
مخالفان سیاسی او کوشیدند آبرویش را بریزند.

6. he extinguished his opponents with a single word
فقط با یک حرف مخالفان خود را خاموش کرد.

7. stalin purged his opponents
استالین مخالفان خود را معدوم کرد.

8. the dictator imprisoned opponents and muzzled the newspapers
دیکتاتور مخالفان را به زندان افکند و جراید را محدود کرد.

9. they hanged the opponents of the government
مخالفان دولت را به دار آویختند.

10. after a while, the opponents of the project caved in
پس از مدتی مخالفان طرح تسلیم شدند.

11. newspapers diabolized the government's opponents
روزنامه ها مخالفین دولت را دیو سیرت قلمداد می کردند.

12. they exiled all their opponents
همه ی مخالفان خود را تبعید کردند.

13. he blanked all of his opponents
او از همه ی حریفان خود چند به هیچ برد.

14. he ruthlessly liquidates all his opponents
او با شقاوت همه ی مخالفان خود را نابود می کند.

15. he tags all of his opponents as "communists"
او به همه ی مخالفان خود عنوان ((کمونیست)) می دهد.

16. they called all their party opponents disloyal
آنان همه مخالفان حزبی خود را خیانتکار می نامیدند.

17. they imprisoned all of their opponents
آنان کلیه ی مخالفان خود را زندانی کردند.

18. the clamorous voices of his political opponents
صداهای پرشور و فغان مخالفین سیاسی او

19. they butchered many of their political opponents
آنان بسیاری از مخالفان سیاسی خود را با بی رحمی کشتند.

20. they had conspired to kill their opponents
آنها تبانی کرده بودند که مخالفان خود را بکشند.

21. he had a conciliatory meeting with his opponents
با مخالفان خود ملاقات آشتی جویانه ای کرد.

22. he had no qualms about imprisoning his opponents
او از زندانی کردن مخالفان خود ابا نداشت.

23. they use the label "traitor" for all their opponents
آنها به همه ی مخالفان خود برچسب ((خائن)) می زنند.

پیشنهاد کاربران

دشمنان
حریفان
رقیبان
disagrees
مخالفان. کسانی که مخالف یک تفکر یا عقیده هستند

بپرس