opine

/oˈpaɪn//əˈpaɪn/

معنی: عقیده داشتن، نظریه دادن، اظهار نظر کردن
معانی دیگر: (معمولا مزاح آمیز) اظهارنظر کردن، اندیشیدن، پیشنهاد کردن، نظر یا عقیده خود را اظهار داشتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: opines, opining, opined
• : تعریف: to present or believe as one's own opinion.
مشابه: aver

- I have often opined that the current system needs to be changed.
[ترجمه گوگل] من اغلب نظر داده ام که سیستم فعلی باید تغییر کند
[ترجمه ترگمان] من اغلب معتقد بوده ام که سیستم فعلی باید تغییر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- That is her stance on the matter, and he opines that as well.
[ترجمه گوگل] این موضع او در این مورد است و او نیز چنین نظری دارد
[ترجمه ترگمان] این موضع او در مورد این موضوع است و او نظر خود را نیز اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to state one's opinion.
مشابه: comment

- I'm surprised that you, of all people, haven't opined on the subject!
[ترجمه وحید] من از شما متعجبم، از همه ( شما ) مردم، که نظری درباره این موضوع ندارید !
|
[ترجمه گوگل] من تعجب می کنم که شما، از همه مردم، در مورد این موضوع نظر نداده اید!
[ترجمه ترگمان] من از شما تعجب می کنم که شما هم درباره همه مردم این طور فکر می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He opined that the navy would have to start again from the beginning.
[ترجمه گوگل]او اظهار داشت که نیروی دریایی باید دوباره از ابتدا شروع شود
[ترجمه ترگمان]او اظهار عقیده کرد که نیروی دریایی باید دوباره از ابتدا شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The headmistress opined that the trip would make a nice change.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه نظر داد که این سفر تغییر خوبی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه معتقد بود که این سفر تغییر خوبی خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some fields get disproportionate funds, he opined, while others go hungry.
[ترجمه گوگل]او عقیده داشت که برخی از مزارع بودجه نامتناسب دریافت می کنند، در حالی که برخی دیگر گرسنه می مانند
[ترجمه ترگمان]او اظهار داشت که برخی از زمینه ها وجوه نامتناسب دارند، در حالی که برخی دیگر گرسنه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I opined that it would certainly be dramatic, if un-presidential.
[ترجمه گوگل]من معتقد بودم که اگر غیر از ریاست جمهوری باشد، قطعا دراماتیک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]من اظهار نظر کردم که اگر سازمان ملل متحد شود، قطعا چشمگیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He opined that B's confession was unreliable; no rebuttal medical evidence was called by the Crown.
[ترجمه گوگل]او عقیده داشت که اعتراف ب غیر قابل اعتماد است هیچ مدرک پزشکی ردکننده ای توسط تاج درخواست نشد
[ترجمه ترگمان]وی اظهار داشت که اعتراف ب غیرقابل اطمینان است؛ هیچ مدرکی مبنی بر تکذیب مدرک پزشکی کراون وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "This project is great news for Tucson," opined the Mayor.
[ترجمه گوگل]شهردار اظهار داشت: "این پروژه خبر خوبی برای توسان است "
[ترجمه ترگمان]شهردار اظهار داشت: \" این پروژه خبره ای خوبی برای توسکان است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wrangham opines that while attacks on a possessor are rarely successful, such harassment often prevents eating.
[ترجمه گوگل]Wrangham عقیده دارد که اگرچه حملات به مالک به ندرت موفقیت آمیز است، چنین آزار و اذیتی اغلب مانع از خوردن غذا می شود
[ترجمه ترگمان]Wrangham خاطر نشان کرد که در حالی که حملات به یک مالک به ندرت موفق می شوند، چنین آزار و اذیت اغلب مانع خوردن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The headmistress opined that the outing would make a nice change for Flora.
[ترجمه گوگل]مدیر مدرسه نظر داد که این گردش تغییر خوبی برای فلور ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه اظهار عقیده کرد که این گردش یک تغییر خوب برای فلورا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alf opined that it would probably be a choice between fish cakes and cheese pie.
[ترجمه گوگل]آلف معتقد بود که احتمالاً انتخابی بین کیک ماهی و پای پنیر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]الف اظهار داشت که این احتمالا گزینه ای است بین کیک ماهی و کیک پنیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. More likely, Hecataeus opined, he drove them from Epirus, a few hundred miles north.
[ترجمه گوگل]هکاتائوس معتقد است که به احتمال زیاد آنها را از اپیروس در چند صد مایلی شمال راند
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، او آن ها را از Epirus Epirus و چند صد مایل به شمال برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I opine that it will rain before night.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که قبل از شب باران خواهد آمد
[ترجمه ترگمان]به عقیده من که قبل از شب باران می بارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I don't like to opine on the stock market, and again I emphasize that I have no idea what the market will do in the short term.
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم در مورد بورس نظر بدهم و باز هم تاکید می کنم که نمی دانم بازار در کوتاه مدت چه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]من دوست ندارم در بازار سهام اعتراف کنم، و دوباره تاکید کردم که هیچ ایده ای ندارم که بازار در کوتاه مدت چه کار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I don't like to opine on the stock market, and again i emphasize that i have no idea what.
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم در مورد بازار سهام نظر بدهم و باز هم تاکید می کنم که هیچ ایده ای ندارم
[ترجمه ترگمان]من دوست ندارم در بازار سهام opine کنم، و باز هم تاکید می کنم که هیچ ایده ای ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Few players opine that sustaining the uptrend may be difficult as judging from the build up of inventories this week, SM consumption from downstream styrenic resins sector has remained weak.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از بازیگران معتقدند که حفظ روند صعودی ممکن است دشوار باشد، زیرا با قضاوت از روی افزایش موجودی در این هفته، مصرف SM از بخش پایین دستی رزین های استایرن ضعیف باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]برخی از بازیگران عقیده دارند که حفظ the ممکن است دشوار باشد زیرا با قضاوت از ایجاد موجودی در این هفته، مصرف SM از بخش resins styrenic پایین دست نیز ضعیف مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I opine the US would not come to Taiwan's aid.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که ایالات متحده به کمک تایوان نخواهد آمد
[ترجمه ترگمان]من عقیده دارم که آمریکا به کمک تایوان نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عقیده داشتن (فعل)
reckon, presume, deem, believe, opine, have an opinion, think

نظریه دادن (فعل)
counsel, opine

اظهار نظر کردن (فعل)
opine

انگلیسی به انگلیسی

• express a view; hold a position; think that; assume that

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: To express an opinion or viewpoint 💭🗣️
🔍 مترادف: Express
✅ مثال: She opined that the new proposal would benefit the entire community.
Formal:
معتقد بودن
باور داشتن
But it is a pity that some Muslims have been so influenced by the Talmud that they opine that in this story Moses does not refer to Prophet Moses ( peace be upon him ) but to some other person bearing the same name.
to express an opinion
The term "opine" means to express one's opinion or belief about something, often in a formal or authoritative manner
ابراز نظر کردن
ابراز عقیده یا اعتقاد کردن در مورد چیزی، اغلب به صورت رسمی یا معتبر
...
[مشاهده متن کامل]

Power grows from the barrel of a gun, opined Mao.
Ernest Rutherford opined that his work on radioactive substances would be of little or no practical use.
Many experts opine that climate change is the most pressing issue of our time.
The professor opined that the current economic policies were unsustainable in the long run.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/opine
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : opine
✅️ اسم ( noun ) : opinion
✅️ صفت ( adjective ) : opinionated
✅️ قید ( adverb ) : opinionatedly

بپرس