ophthalmia

/ɒfˈθælmɪə//ɒfˈθælmɪə/

معنی: التهاب، چشم درد، اماس چشم، رمد، ملتحمه کره چشم
معانی دیگر: (پزشکی) چشم افروختگی، چشم تبسی، التهاب چشم (ophthalmitis هم می گویند)، طب چشم درد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: opthalmiac (n.)
• : تعریف: inflammation of one or more parts of the eye, esp. the conjunctiva.

جمله های نمونه

1. The clinical manifestations of sympathetic ophthalmia ( SO ) are lack of specificity.
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی چشم سمپاتیک (SO) عدم اختصاصیت است
[ترجمه ترگمان]ظهور بالینی of دلسوز (SO)فاقد ویژگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sympathetic ophthalmia is a bilateral inflammatory disease that occurs following penetrating trauma to one eye.
[ترجمه گوگل]چشم سمپاتیک یک بیماری التهابی دو طرفه است که به دنبال ضربه نافذ به یک چشم رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]دلسوز دلسوز یک بیماری inflammatory دو جانبه است که بعد از ضربه روحی به یک چشم رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective : To explore the nursing methods ophthalmia sympathetic.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی روشهای پرستاری چشم سمپاتیک
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی روش های پرستاری دلسوز و دلسوز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results:Sympathetic ophthalmia occurred mostly in younger persons, and the most common causes were ocular perforating injuries, especially at the corneoscleral limbus.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: چشم‌پشتی سمپاتیک بیشتر در افراد جوان‌تر اتفاق می‌افتد و شایع‌ترین علت آن آسیب‌های سوراخ‌دار چشم، به‌ویژه در لیمبوس قرنیه اسکلری بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: دلسوز ophthalmia بیشتر در افراد جوان رخ داد و رایج ترین دلایل ناشی از آسیب های پوستی به خصوص در the corneoscleral بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the clinic features of electric ophthalmia in groups.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی های کلینیکی چشم الکتریکی به صورت گروهی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی مشخصه های کلینیک of الکتریکی در گروه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To assay and compare the in vitro antibacterial activities of silver nitrate eye drops and povidone-iodine eye drops, both of which are used for prevention of neonatal ophthalmia.
[ترجمه گوگل]هدف: سنجش و مقایسه فعالیت ضد باکتریایی در شرایط آزمایشگاهی قطره‌های نیترات نقره و قطره‌های چشمی پوویدون ید، که هر دو برای پیشگیری از چشم نوزاد استفاده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]هدف: برای سنجش و مقایسه فعالیت ضدباکتریایی در آزمایشگاه قطره چشمی نقره و قطره چشمی povidone - ید که هر دو برای جلوگیری از ophthalmia نوزاد به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion These characteristics of ICGA and FA suggest that sympathetic ophthalmia displays choroiditis mainly.
[ترجمه گوگل]ConclusionThis ویژگی های ICGA و FA نشان می دهد که چشم سمپاتیک به طور عمده کوروئیدیت را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این خصوصیات of و FA نشان می دهد که ophthalmia دلسوز، choroiditis را به طور عمده نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective : To evaluate the factors related to sympathetic ophthalmia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی عوامل مرتبط با چشم سمپاتیک
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی عوامل مرتبط با ophthalmia دلسوز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Purpose : To report a case of cobra spit ophthalmia.
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش یک مورد افتالمی تف کبری
[ترجمه ترگمان]هدف: برای گزارش یک مورد از spit cobra cobra
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Immunopathologic studies demonstrate the important role of the T lymphocyte in the sympathetic ophthalmia pathogenesis.
[ترجمه گوگل]مطالعات ایمونوپاتولوژیک نقش مهم لنفوسیت T را در پاتوژنز چشمی سمپاتیک نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]مطالعات Immunopathologic نقش مهم of در بیماری زایی سرطان را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To introduce a fast diagnostic way of gonococcal ophthalmia in newborn, ie, TF staining method.
[ترجمه گوگل]هدف: معرفی یک روش تشخیصی سریع افتالمی گنوکوکی در نوزادان، یعنی روش رنگ‌آمیزی TF
[ترجمه ترگمان]هدف: معرفی یک روش تشخیصی سریع از gonococcal ophthalmia در نوزاد در نوزاد، یعنی، یک روش رنگ آمیزی مستمر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

التهاب (اسم)
boil, tumult, inflammation, fervor, ophthalmia, fervour

چشم درد (اسم)
ophthalmia, eyesore

اماس چشم (اسم)
ophthalmia

رمد (اسم)
ophthalmia

ملتحمه کره چشم (اسم)
ophthalmia

انگلیسی به انگلیسی

• eye infection that especially affects the external membranes of the eye

پیشنهاد کاربران

بپرس