operatively


بطور کارگر یا موثر، بطور عملی

جمله های نمونه

1. Methods Proximal bronchi of 58 operatively resected specimens of lung cancer by bronchoplasty were selected for different cross sectional pathological study.
[ترجمه گوگل]MethodsProximal برونش از 58 نمونه جراحی برداشته شده از سرطان ریه توسط برونکوپلاستی برای مطالعه پاتولوژی مقطعی مختلف انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]روش های proximal bronchi از ۵۸ نمونه دوره عمل در عمل توسط bronchoplasty برای مطالعات pathological مقطعی مختلف انتخاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Interventions: All operatively treated scapular fractures were performed in the lateral position on a radiolucent table.
[ترجمه گوگل]مداخلات: تمام شکستگی‌های کتف درمان شده در موقعیت لترال روی میز رادیولوسنت انجام شد
[ترجمه ترگمان]مداخلات: تمام fractures تحت درمان عمل جراحی در موقعیت جانبی روی میز radiolucent انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A drive assembly is operatively connected to the pedal arm to selectively move the lower arm relative to the upper support.
[ترجمه گوگل]یک مجموعه درایو به طور عملیاتی به بازوی پدال متصل می شود تا به طور انتخابی بازوی پایین را نسبت به تکیه گاه بالایی حرکت دهد
[ترجمه ترگمان]یک مونتاژ محرک به صورت عمل به بازوی پدال گاز متصل می شود تا به طور انتخابی بازوی پایینی را نسبت به ساپورت بالایی جابجا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods: 96 patients with craniocerebral trauma were treated operatively and non - operatively.
[ترجمه گوگل]روش کار: 96 بیمار با ترومای جمجمه ای به صورت عملی و غیر جراحی تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۹۶ بیمار با ضربه روحی craniocerebral به صورت عمل و بدون عمل درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A data-frame buffer is operatively coupled to both ports to receive data frames from the ports, and move the data frames to the off-chip buffer.
[ترجمه گوگل]یک بافر قاب داده به طور عملیاتی به هر دو پورت کوپل می شود تا فریم های داده را از پورت ها دریافت کند و فریم های داده را به بافر خارج از تراشه منتقل کند
[ترجمه ترگمان]یک حافظه میانی داده برای دریافت فریم های داده از بنادر، و انتقال فریم های داده به بافر خاموش، از عمل استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Post - operatively patients can weight - bear protected until radiological evidence of trochanteric and graft - host union is present.
[ترجمه گوگل]بیماران پس از عمل تا زمانی که شواهد رادیولوژیکی از پیوند تروکانتریک و پیوند میزبان وجود نداشته باشد می توانند وزن خود را تحمل کنند
[ترجمه ترگمان]بیماران پس از عمل را می توان تحمل کرد - خرس تا زمانی که مدارک radiological از اتحادیه trochanteric و graft - میزبان حاضر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods: Twenty - six cases of old unreduced Monteg - gia fracture were managed operatively.
[ترجمه گوگل]روش کار: 26 مورد شکستگی قدیمی مونتگ ژیا کاهش نیافته به صورت عملی مدیریت شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: بیست و شش پرونده شکستگی old Monteg - gia در دوره عمل مدیریت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cystography demonstrated that the open bladder neck prolapsed like funnel pre operatively and was significantly improved post operatively.
[ترجمه گوگل]سیستوگرافی نشان داد که گردن مثانه باز قبل از عمل مانند قیف افتاد و بعد از عمل به طور قابل توجهی بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]Cystography نشان داد که گردن مثانه باز مانند قیف قبل از عمل جراحی است و به طور قابل توجهی دوره بعد از عمل را بهبود بخشیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The author reports such a case diagnosed pre - operatively by the use of a CT scan.
[ترجمه گوگل]نویسنده چنین موردی را گزارش می دهد که قبل از عمل با استفاده از سی تی اسکن تشخیص داده شده است
[ترجمه ترگمان]نویسنده چنین موردی را با استفاده از سی تی اسکن مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So there are plenty of ways for Asian powers to use their navies co - operatively.
[ترجمه گوگل]بنابراین راه‌های زیادی برای قدرت‌های آسیایی وجود دارد که بتوانند از نیروی دریایی خود به صورت مشترک استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین راه های زیادی برای قدرت های آسیایی وجود دارد که از هم کاری نیروی دریایی خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a legal entity in its own right, the Institute is financially and operatively autonomous, and is entered in Switzerland's Commercial Register.
[ترجمه گوگل]مؤسسه به عنوان یک شخص حقوقی به خودی خود، از نظر مالی و عملیاتی مستقل است و در ثبت تجاری سوئیس ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]موسسه به عنوان یک نهاد قانونی در حق خود مختار است و در عمل خودمختار عمل می کند و در ثبت تجاری سوئیس وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is one of the largest reported series of Scheuermann's kyphosis treated operatively to our knowledge.
[ترجمه گوگل]این یکی از بزرگترین سری های گزارش شده کیفوز شوئرمن است که طبق دانش ما به صورت عملی درمان شده است
[ترجمه ترگمان]این یکی از بزرگ ترین مجموعه تلویزیونی of است که با توجه به دانش ما عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The outcome of patients with a displaced intracapsular femoral neck fracture treated non-operatively was assessed at 1 year and compared with patients managed operatively over the same time period.
[ترجمه گوگل]نتیجه بیماران مبتلا به شکستگی جابجایی گردن فمور داخل کپسولی که به صورت غیرعملی درمان شده بودند، در یک سال ارزیابی شد و با بیمارانی که در همان دوره زمانی تحت عمل جراحی قرار گرفتند، مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه بیماران مبتلا به شکستگی گردن استخوان ران که در دوره non درمان شد، در یک سال ارزیابی شد و در مقایسه با بیماران در دوره زمانی مشابه موفق عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an operative manner; effectively

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : operate / operationalize
✅️ اسم ( noun ) : operation / operative / operator / operationalization / operationalism
✅️ صفت ( adjective ) : operational / operative / operating
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ قید ( adverb ) : operationally / operatively

بپرس