operatic

/ˌɑːpəˈrætɪk//ˌɒpəˈrætɪk/

معنی: مربوط به اپرا
معانی دیگر: اپرایی، وابسته به اپرا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: characteristic of or pertaining to the opera.
اسم ( noun )
مشتقات: operatically (adv.)
(1) تعریف: (usu. pl. but used with a sing. or pl. verb) overly emotional behavior; histrionics.

(2) تعریف: the staging of opera.

جمله های نمونه

1. Can you pick out the operatic arias quoted in this orchestral passage?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید آریاهای اپرا نقل شده در این قطعه ارکسترال را انتخاب کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید آوازهای اپرایی را که در این passage orchestral نقل کردید، بردارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nevertheless, it does contain much revealing information about operatic fees and fascinating insights into the negotiations that surrounded them.
[ترجمه گوگل]با این وجود، حاوی اطلاعات آشکار بسیاری در مورد هزینه‌های اپرا و بینش‌های جذاب در مورد مذاکراتی است که آنها را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]با این وجود، اطلاعات زیادی در مورد هزینه های اپرایی و بینش های شگفت انگیز در مذاکرات که آن ها را احاطه کرده است، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Operatic intensity jolts into Brechtian alienation.
[ترجمه گوگل]شدت اپراتور به بیگانگی برشتی ضربه می زند
[ترجمه ترگمان]تکان های سختی در حالت بیگانگی Brechtian ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Recorded operatic arias for Granada Television.
[ترجمه گوگل]آریاهای اپرایی ضبط شده برای تلویزیون گرانادا
[ترجمه ترگمان]ضبط آوازهای اپرایی برای تلویزیون گرانادا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He offsets Roberts' operatic evil with a performance that commands all the more notice for its minimalism.
[ترجمه گوگل]او شر اپرا رابرتز را با اجرای نمایشی که به خاطر مینیمالیسم آن بیشتر جلب توجه می کند، جبران می کند
[ترجمه ترگمان]او با عملکردی که به همه توجه بیشتری به مینیمالیسم می کند، شیطان اپرایی رابرتز را جبران می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With some kinds of solo song, or even operatic aria, the accompaniment should be a mere background murmur.
[ترجمه گوگل]با برخی از انواع آهنگ های انفرادی یا حتی آریای اپرا، همراهی باید صرفاً یک زمزمه پس زمینه باشد
[ترجمه ترگمان]با نوعی آواز تک نفره یا حتی اپرا اجرای اپرا باید یک زمزمه پس زمینه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The operatic male nightingales, warblers, and larks are brown and usually almost indistinguishable from their females.
[ترجمه گوگل]بلبل‌های نر اپرایی، خرچنگ‌ها و خرچنگ‌ها قهوه‌ای هستند و معمولاً از ماده‌هایشان قابل تشخیص نیستند
[ترجمه ترگمان]nightingales مرد اپرا، warblers، و larks قهوه ای هستند و معمولا تقریبا از جنس مونث خود قابل تشخیص نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The barmaid was operatic: Teutonic hair; lipstick rondo.
[ترجمه گوگل]خدمتکار اپرا بود: موهای توتونیک رژ لب rondo
[ترجمه ترگمان]میخانه آنجا بود: hair Teutonic، ماتیک لب rondo بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. OPERATIC SUNRISE The Sydney Opera house was seen as the sun rose in Sydney Wednesday.
[ترجمه گوگل]OPERATIC SUNRISE خانه اپرای سیدنی با طلوع خورشید در چهارشنبه سیدنی دیده شد
[ترجمه ترگمان]روز چهارشنبه، هنگامی که خورشید در سیدنی به اوج خود رسید، خانه اپرای سیدنی به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He has the voice of an operatic 1 tenor and the status of a rock star.
[ترجمه گوگل]او صدای یک تنور اپرا 1 و مقام یک ستاره راک را دارد
[ترجمه ترگمان]او صدای زیر ۱ اپرا و وضعیت یک ستاره راک را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Operatic ensemble can express emotions like aria, and develop the story of an opera like recitative, which is not only an indispensable form but a very effective lyric way in opera.
[ترجمه گوگل]گروه اپرا می تواند احساساتی مانند آریا را بیان کند و داستان یک اپرا را مانند رسیتیتیو توسعه دهد، که نه تنها یک فرم ضروری است، بلکه یک روش غزلی بسیار مؤثر در اپرا است
[ترجمه ترگمان]گروه Operatic می توانند احساسات مانند آریا را بیان کنند، و داستان یک اپرا را، مانند recitative، که نه تنها یک شکل ضروری بلکه یک سبک تغزلی بسیار موثر در اپرا است، بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The application of inner - ora in choosing operatic method of crissum abscess ( a report for 218 cases ).
[ترجمه گوگل]کاربرد اندرونی در انتخاب روش جراحی آبسه کریسوم (گزارش 218 مورد)
[ترجمه ترگمان]کاربرد of در انتخاب روش اپرایی of abscess (گزارش ۲۱۸ مورد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In deciding on an operatic career she hitched her wagon to a star.
[ترجمه گوگل]در تصمیم گیری در مورد حرفه اپرا او واگن خود را به یک ستاره متصل کرد
[ترجمه ترگمان]در حال تصمیم گرفتن در اپرا با ارابه خود را به ستاره ای متصل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Operatic Bow Same as above, only with a giant hankie in your right hand to wipe the sweat off your forehead after the exertion of returning to the vertical.
[ترجمه گوگل]کمان اپراتیک مانند بالا، فقط با یک دستبند غول پیکر در دست راست برای پاک کردن عرق از روی پیشانی شما پس از تلاش برای بازگشت به حالت عمودی
[ترجمه ترگمان]The مثل بالا خم می شود، فقط با یک hankie بزرگ در دست راستش است تا عرق پیشانی خود را پاک کند، بعد از اینکه به عمودی بر می گردد عرق پیشانی خود را پاک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به اپرا (صفت)
operatic

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to opera
operatic means relating to opera.

پیشنهاد کاربران

اپرایی. ( مربوط به ) اپرا
مثال:
the operatic wobble in her voice
لرزش اپرایی در صدایش

بپرس