👈مترادف: Confide in, share with, disclose to, reveal to
👇مثال؛
She found it difficult to open up to her friends about her struggles.
He finally opened up to his therapist about his childhood experiences.
It's important to have someone you can open up to during tough times.
👇مثال؛
خانم دبیری عزیز
�راجع به�
عبارت �راجب به� وجود ندارد
�راجع به�
عبارت �راجب به� وجود ندارد
به راحتی با دیگری راجب احساسات و افکارمان صحبت کردن
سفره دل را باز کردن
درد و دل کردن
مثال:
. I didn’t get the sense that these doctors “cared” particularly about me, and thus I was incapable of opening up to them
... [مشاهده متن کامل]
من حس نمی کردم که این پزشکان به طور ویژه به �درمان� من اهمیت می دهند، بنابراین نمی توانستم با آنها درد و دل کنم.
سفره دل را باز کردن
درد و دل کردن
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
من حس نمی کردم که این پزشکان به طور ویژه به �درمان� من اهمیت می دهند، بنابراین نمی توانستم با آنها درد و دل کنم.
حرف دل زدن.
گشاده بودن ، پذیرا بودن
( در رابطه با تجارب )
( در رابطه با تجارب )
درد و دل کردن