open to


پذیرا، مایل به دریافت یا بحث یا پذیرفتن، در دسترس، در معرض

انگلیسی به انگلیسی

• willing to hear, ready to consider

پیشنهاد کاربران

قابلیت چیزی داشتن
This sentence is open to interpretation.
در معرض
Be open to something :
پذیرای چیزی بودن
از چیزی استقبال کردن
به عنوان مثال :
I'm open to any ideas as to the best way forward
پایه ی ِ . . . ( یک کاری )
باز کردن

استقبال کننده از، گشوده در برابر
پذیرایِ - آماده ی شنیدنِ

بپرس