رها کردن یا انتشار دادن چیزی، به ویژه اطلاعات، احساسات، یا منابع، به صورت گسترده و بدون محدودیت
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
باز کردن راه برای اقدامات بیشتر و بیشتر
( راه برای این کار که باز شد پشت سرش مثل سیل راه ها باز میشه برای کارهای بعدی )
( راه برای این کار که باز شد پشت سرش مثل سیل راه ها باز میشه برای کارهای بعدی )
فتح بابی میشود
( اصطلاح ) :معنی اصطلاح: مهیا شدن زمینه ی انجام کاری که پیشتر ممنوع بوده.
معنی تحت اللفظی: باز شدن دریچه ی سد.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/open - the - floodgates
معنی تحت اللفظی: باز شدن دریچه ی سد.