open secret

/ˈoʊpənˈsiːkrət//ˈəʊpənˈsiːkrɪt/

راز آشکار، سر افشا شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something supposed to be secret but actually widely known.

جمله های نمونه

1. It's an open secret that the security service bugged telephones.
[ترجمه گوگل]این یک راز آشکار است که سرویس امنیتی تلفن ها را باگ کرده است
[ترجمه ترگمان]این یک راز آزاد است که سرویس امنیتی تلفن را شنود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is an open secret that she is having an affair with another man.
[ترجمه گوگل]این یک راز آشکار است که او با مرد دیگری رابطه دارد
[ترجمه ترگمان]این رازی است که او با یک مرد دیگر رابطه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's an open secret that he wants Derek's job.
[ترجمه گوگل]این یک راز آشکار است که او شغل درک را می خواهد
[ترجمه ترگمان]این یه راز آزاده که اون شغل درک رو می خواد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's an open secret around the office that they're having an affair.
[ترجمه گوگل]این یک راز آشکار در اطراف دفتر است که آنها با هم رابطه دارند
[ترجمه ترگمان]این یه راز بزرگ در اطراف دفتر هست که اونا با هم رابطه دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their affair is an open secret.
[ترجمه گوگل]رابطه آنها یک راز آشکار است
[ترجمه ترگمان]این کار یک راز علنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their love affair is an open secret.
[ترجمه گوگل]رابطه عاشقانه آنها یک راز آشکار است
[ترجمه ترگمان]عشق آن ها راز open است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is an open secret, however, that soldiers are not to arrest war criminals they encounter.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک راز آشکار است که سربازان نباید جنایتکاران جنگی را که با آنها روبرو می شوند دستگیر کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این یک راز آزاد است که سربازان برای دستگیری مجرمان جنگی که با آن ها مواجه می شوند، نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hamel's marriage breakdown had been an open secret long before it was reported in the paper.
[ترجمه گوگل]شکست ازدواج همل مدت ها قبل از اینکه در روزنامه گزارش شود راز آشکاری بود
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه در روزنامه گزارش داده شود، از کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Open secret AT last the royal publicity machine has admitted that Charles and Diana's marriage is less than perfect.
[ترجمه گوگل]راز آشکار سرانجام دستگاه تبلیغاتی سلطنتی اعتراف کرد که ازدواج چارلز و دایانا بی‌نقص است
[ترجمه ترگمان]راز آزاد در آخرین دستگاه تبلیغاتی سلطنتی اعتراف کرده است که ازدواج چارلز و دایانا کم تر از حد کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is an open secret that he and Reg Pybus are bosom pals.
[ترجمه گوگل]این یک راز آشکار است که او و Reg Pybus با هم دوست هستند
[ترجمه ترگمان]این یک راز باز است که او و رج Pybus دوست های صمیمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was an open secret that the marriage had become a complete sham, Watson.
[ترجمه گوگل]واتسون، این یک راز آشکار بود که ازدواج کاملاً ساختگی شده بود
[ترجمه ترگمان]این یک راز باز بود که ازدواج کاملا ساختگی شده بود، وات سن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's an open secret that the rebels are receiving support from the neigh - bouring coutry's government.
[ترجمه گوگل]این یک راز آشکار است که شورشیان از حمایت دولت همسایه برخوردار هستند
[ترجمه ترگمان]این یک راز آشکار است که شورشیان از دولت bouring s حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The program to legalized illegal immigrants is an open secret.
[ترجمه گوگل]برنامه قانونی کردن مهاجران غیرقانونی یک راز آشکار است
[ترجمه ترگمان]این برنامه برای قانونی کردن مهاجران غیرقانونی یک راز آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Phooey became an open secret on the island.
[ترجمه گوگل]فیوی به یک راز آشکار در جزیره تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]بچه جون یه راز بزرگ در جزیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• secret which has been revealed, uncovered secret
an open secret is something which is supposed to be a secret, but that many people know about.

پیشنهاد کاربران

This term refers to information or knowledge that is widely known or understood by many people, even though it is not publicly acknowledged or openly discussed.
اطلاعات یا دانشی که به طور گسترده توسط بسیاری از مردم شناخته یا دانسته می شود، حتی اگر به طور عمومی تأیید نشده باشد یا آشکارا مورد بحث قرار نگیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
It’s an open secret that the company’s CEO is planning to retire next year.
When referring to a celebrity’s private life that is known by their fans but not confirmed by the celebrity themselves, someone might say, “Their relationship is an open secret among their fans. ”
In a discussion about a politician’s hidden agenda, someone might comment, “It’s becoming an open secret that they have ulterior motives. ”

فقط خواجه حافظ شیرازی نمی داند

بپرس