open primary


(امریکا - انتخابات مقدماتی که در آن رای دهنده الزام ندارد وابستگی حزبی خود را اعلام کند) انتخابات مقدماتی گشوده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a primary election in which voters need not declare party membership.

جمله های نمونه

1. Although open primaries increase voter participation, they also create the potential for sabotage.
[ترجمه گوگل]اگرچه انتخابات مقدماتی آزاد مشارکت رای دهندگان را افزایش می دهد، اما پتانسیل خرابکاری را نیز ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه نشسته ای مقدماتی علنی مشارکت رای دهندگان را افزایش می دهد، آن ها هم چنین پتانسیل خرابکاری را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jones now must try to implement the open primary law in time for the 1998 primary elections.
[ترجمه گوگل]جونز اکنون باید تلاش کند تا قانون اولیه باز را به موقع برای انتخابات مقدماتی 1998 اجرا کند
[ترجمه ترگمان]اکنون جونز باید تلاش کند تا قانون اولیه باز را در زمان انتخابات مقدماتی سال ۱۹۹۸ اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mulholland said the open primary would not help turnout.
[ترجمه گوگل]مولهالند گفت که انتخابات مقدماتی آزاد به مشارکت مردم کمکی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]قربانوف گفت که اقدام اولیه علنی به مشارکت کنندگان کمک نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A similar dynamic was at work with a 1998 initiative campaign that would have allowed open primaries.
[ترجمه گوگل]پویایی مشابهی با یک کمپین ابتکاری در سال 1998 در کار بود که اجازه برگزاری انتخابات مقدماتی آزاد را می داد
[ترجمه ترگمان]یک پویایی مشابه در کار با یک کمپین ابتکاری سال ۱۹۹۸ بود که اجازه برگزاری نشسته ای مقدماتی را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Consequently, some people suggest adopting the U. S. style "open primary system, " but primary election system inside U.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، برخی افراد پیشنهاد می‌کنند که به سبک ایالات متحده «نظام اولیه باز» اما سیستم انتخابات اولیه در داخل ایالات متحده اتخاذ شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه برخی از مردم پیشنهاد می کنند که قوانین U را بپذیرند اس سیستم اولیه باز است، اما سیستم اولیه انتخابات در زیر یو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. See also Closed primary and Open primary.
[ترجمه گوگل]همچنین به بسته اولیه اولیه و باز اولیه مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین اطلاعات اولیه و اولیه بسته را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An open primary is one in which all registered voters may vote, regardless of whether they are registered as Democrats, Republicans or Independents. See also Primary .
[ترجمه گوگل]مقدماتی آزاد، انتخاباتی است که در آن همه رای دهندگان ثبت نام شده، صرف نظر از اینکه به عنوان دموکرات، جمهوری خواه یا مستقل ثبت نام کرده اند، می توانند رای دهند همچنین به Primary مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]یک اقدام اولیه علنی یکی است که در آن همه رای دهندگان ثبت نام شده ممکن است رای بدهند، صرف نظر از اینکه آیا آن ها به عنوان دمکرات ها، جمهوری خواهان یا مستقل ثبت نام کرده اند همچنین به حروف اول مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Defying the leaders of both political parties, moderates are asking voters to approve open primary elections for California.
[ترجمه گوگل]میانه‌روها با سرپیچی از رهبران هر دو حزب سیاسی، از رای‌دهندگان می‌خواهند که انتخابات مقدماتی باز برای کالیفرنیا را تایید کنند
[ترجمه ترگمان]با نادیده گرفتن رهبران هر دو حزب سیاسی، میانه روها از رای دهندگان خواسته اند که انتخابات اولیه انتخابات را برای کالیفرنیا تصویب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mulholland, however, along with most leaders in the Republican and Democratic parties, opposed the open primary measure.
[ترجمه گوگل]با این حال، مالهالند، همراه با اکثر رهبران احزاب جمهوری خواه و دموکرات، با اقدام اولیه اولیه مخالفت کردند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این سبک، همراه با اکثر رهبران احزاب جمهوری خواه و دموکرات، با اقدام اولیه آزاد مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On August 4th Sarah Wollaston, a doctor and political neophyte, was selected in an open primary to contest Totnes, in south-west England, for the Conservatives.
[ترجمه گوگل]در 4 آگوست، سارا ولاستون، یک پزشک و نوپای سیاسی، در یک انتخابات مقدماتی آزاد برای رقابت با توتنز، در جنوب غربی انگلستان، برای محافظه‌کاران انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]در چهارم ماه اوت، سارا Wollaston، یک پزشک و متخصص علوم سیاسی، در یک مسابقه ابتدایی برای رقابت در Totnes، در جنوب غربی انگلستان، برای محافظه کاران انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They marked their rejection of traditional politics with a friendly open primary in which 6m people voted.
[ترجمه گوگل]آنها رد سیاست سنتی خود را با یک انتخابات مقدماتی باز دوستانه مشخص کردند که در آن 6 میلیون نفر رای دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها رد کردن سیاست سنتی را با یک آغاز دوستانه آغاز کردند که در آن ۶ میلیون نفر رای دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Hollande has since secured a wide lead and, although the open primary makes the polls difficult to read, now seems the clear favourite.
[ترجمه گوگل]از آن زمان آقای اولاند پیشتاز گسترده‌ای را به دست آورده است و اگرچه انتخابات مقدماتی آزاد خواندن نظرسنجی‌ها را دشوار می‌کند، اما اکنون به نظر می‌رسد که محبوبیت واضحی دارد
[ترجمه ترگمان]آقای هلند از آن زمان رهبری گسترده ای را به دست آورده است، اگرچه مقدماتی علنی باعث می شود رای گیری دشوار باشد، اکنون به نظر می رسد که مورد توجه همگان قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

open primary ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: انتخابات مقدماتی باز
تعریف: انتخابات مقدماتی ای که در آن رأی دهندگان بدون توجه به تعلق حزبی می توانند به نامزدهای حزب دیگر رأی دهند

بپرس