open minded

/ˈoʊpənˈmaɪndəd//ˈəʊpənˈmaɪndɪd/

روشنفکر، گشاده فکر، آزاده، پذیرای عقاید و افکار نو یا متفاوت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: open-mindedly (adv.), open-mindedness (n.)
• : تعریف: not having preconceptions or prejudgments; receptive; tolerant; impartial.
متضاد: judgmental, narrow-minded, opinionated, prejudiced
مشابه: broad-minded, tolerant

انگلیسی به انگلیسی

• someone who is open-minded is willing to listen to other people's ideas and consider them.

پیشنهاد کاربران

( صفت ) روشن فکر - دارای ذهن باز
∆ She's so open minded that her brain fell out
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : open - mindedness
✅️ صفت ( adjective ) : open minded
✅️ قید ( adverb ) : _
گشاده فکر
دارای فکر باز
روشنفکر
قابل انعطاف
پذیرا
نقل از فرهنگ هزاره
خالی از تعصب ، سعه صدر ، دارای دید باز
متجدد، نوگرا
دارای سعه نظر
کسی که روی عقیده خاصی تعصب نداره و به تمام عقاید احترام میگذارد
willing to consider and accept other people’s ideas and opinions

بروز، آبدیتلاکچری
روشن فکر، کسی که با فکر باز به مسائل نگاه میکنه

روشن فکر
دیدگاه وسیع
باز بودن فکر
عاری از پیشداوری و تعصب، آزاداندیش
روشن فکر
Opposite of narrow minded
Liberal
عاری از تعصب

انتقاد پذیر
my sister is very open minded, she
always listens to new ideas

آزاداندیش؛ فکرباز
امروزی ، به روز
having a mind receptive to new ideas, arguments, etc.
unprejudiced
willing to consider new idea
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس