op art

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a style of abstract, usu. hard-edged art in which forms, spaces, and colors are deliberately arranged to produce optical ambiguities and illusions.

جمله های نمونه

1. Right: the Op Art movement heavily influenced textile design.
[ترجمه گوگل]راست: جنبش Op Art به شدت بر طراحی پارچه تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]راست: جنبش Op در طراحی نساجی به شدت تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The movement arose simultaneously in Europe and the U. S. in the 1960s, and in 1964 Time magazine coined the term "op art. "
[ترجمه گوگل]این جنبش به طور همزمان در اروپا و ایالات متحده در دهه 1960 به وجود آمد و در سال 1964 مجله تایم اصطلاح "اپ آرت" را ابداع کرد
[ترجمه ترگمان]این جنبش همزمان در اروپا و ایالات متحده رخ داد اس در دهه ۱۹۶۰ و در سال ۱۹۶۴ مجله تایم این واژه را ابداع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Inspiration from avantgarde movements like Futurism and Op Art. Speed, dynamism, visual sense of velocity.
[ترجمه گوگل]الهام از جنبش های آوانگارد مانند فوتوریسم و ​​اپ آرت سرعت، پویایی، حس بصری سرعت
[ترجمه ترگمان]از حرکات avantgarde مانند futurism و آرت Op الهام گرفته شده است سرعت، پویایی، حس بینایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was only with the birth of the op art (for "optic art") movement that visual illusions became a recognized art form.
[ترجمه گوگل]تنها با تولد جنبش اپ آرت (برای "هنر نوری") بود که توهمات بصری به یک شکل هنری شناخته شده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]تنها با تولد هنر op (برای هنر بصری)بود که توهمات بصری به شکل هنر شناخته شده تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Victor Vasarely, the founder of the op art movement, once said, "In basic research, intellectual rigor and sentimental freedom necessarily alternate".
[ترجمه گوگل]ویکتور وازارلی، بنیانگذار جنبش اپ آرت، زمانی گفت: «در تحقیقات پایه، سختگیری فکری و آزادی احساسی لزوماً متناوب هستند»
[ترجمه ترگمان]ویکتور Vasarely، بنیانگذار جنبش هنری op، گفت: \"در تحقیقات اولیه، دقت عقلانی و آزادی احساساتی لزوما به طور متناوب\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some of the illusions in this month's slide show have been created by op artists; some by vision scientists honoring the op art tradition.
[ترجمه گوگل]برخی از توهمات در نمایش اسلاید این ماه توسط هنرمندان op ایجاد شده است برخی توسط دانشمندان بینایی که سنت اپ آرت را گرامی می دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از توهماتی که در این ماه نمایش اسلایدی (vision)توسط این هنرمند ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Operating a pitch of delirious precision, the movie is a rich, cartoonish dream: non-stop Op art, and a triumph of virtual virtuosity.
[ترجمه گوگل]این فیلم که با دقتی هذیان‌آمیز کار می‌کند، رویایی غنی و کارتونی است: اوپ آرت بی‌وقفه، و پیروزی فضیلت مجازی
[ترجمه ترگمان]این فیلم با استفاده از میزان of هذیان آمیز، یک رویا غنی و cartoonish است: هنر Op غیر توقف و پیروزی مهارت مجازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But all of them make it obvious that in op art, the link between art and illusory perception is an artistic style in and of itself.
[ترجمه گوگل]اما همه آنها آشکار می سازند که در اپ آرت، پیوند بین هنر و ادراک وهمی به خودی خود یک سبک هنری است
[ترجمه ترگمان]اما همه آن ها نشان می دهند که در زمینه هنر، ارتباط بین هنر و ادراک غیر واقعی یک سبک هنری به خودی خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Riley and Vasarely are two notable artists who made contributions in the illusory world of op art.
[ترجمه گوگل]رایلی و وازارلی دو هنرمند برجسته هستند که در دنیای توهم‌آمیز اپ آرت مشارکت داشته‌اند
[ترجمه ترگمان]رایلی و Vasarely دو هنرمند برجسته هستند که در دنیای خیالی این هنر مشارکت داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

optical art
هنری تصویری که با اشکال هندسی در چشم بیننده تصویری وهم گونه ایجاد می کند.
type of schools of art of the last 150 years

بپرس